حيوانآزاري پديده جديدي نيست اما باز شدن پاي شبكههاي اجتماعي به زندگي روزمره باعثشده اتفاقاتي از اين دست به سرعت به صدر اخبار راه يابند و اين سؤال را ايجاد كنند كه آيا ما ايرانيها به واقع با حيوانات نامهربان هستيم؟
شايد يكي از تلخترين تصاويري كه سال ۹۳ روي سايتهاي خبري قرار گرفت و اوج قساوت قلب را به نمايش گذاشت، صحنه كشيدهشدن سگي روي خاك با يك خودروي پرايد بود. در اين تصوير كه بارها و بارها در فضاي مجازي دست بهدست شد، سگ بيجاني بهخودروي پرايدي بسته شده بود و راننده خودرو در ملأ عام به حركتش ادامه ميداد. اما ماجراي آزار و اذيت سگها به همين جا ختم نشد. چندي بعد فيلم شكنجههاي دلخراش از صحنههاي ضرب و شتم يك سگ توسط فردي در شبكههاي اجتماعي منتشر شد. با توجه به واضح بودن پلاك خودرو در فيلم، عامل اين رفتار وحشيانه مشخص شد و با شكايت اداره كل حفاظت محيطزيست استان گلستان و با دستور دادستان كلاله، عامل اين اقدام وحشيانه بازداشت شد. سگ آزارديده نيز كه دچار آسيبهاي جدي شده بود در اختيار محيطزيست قرارگرفته و توسط دامپزشكانمداواشد.جز اين تصاوير، اما اتفاقي كه سال گذشته سروصداي زيادي بهپا كرد ماجراي نبرد سگها در شهر زنجان بود. تصاوير نبرد خونين اين سگها وقتي بين مردم منتشر شد واكنشهاي زيادي بهدنبال داشت. شرطبنديهاي تلخ روي زندهماندن اين سگها صداي خيليها را درآورد اما همين رسانهاي شدن باعث شد تا دادستان زنجان دستور برخورد با عوامل برگزاركننده اين مبارزات را صادر كند.
- تشريح سر حيوان زنده
اما آخرين مورد از خبرهاي حيوانآزاري، تشريح خرگوشي زنده زير دستان دانشآموزان دبيرستاني در همدان بود! هر چند بعد از انتشار اين خبر، دستور تعليق مدير مدرسه و معرفي دبير مربوط به هيأت تخلفات اداري صادر شد اما اين، چيزي از آزار و اذيت و زجري كه خرگوش كشيده بود كم نميكرد.
رضا جوالچي دبير انجمن حمايت از حيوانات درباره اين حيوانآزاريها ميگويد: ما در جامعه شاهد حيوان آزاريهايي هستيم كه دلايل مختلفي دارد. يكي از اين دلايل آموزههايي است كه در فرهنگ رسوخ كرده و جنبه علمي ندارد. مردم تصور ميكنند كه حيوانات بسيار آلوده هستند و هر لحظه امكان انتقال بيماري دارند. در نهايت وقتي مدام به بچه گفته ميشود «دست به حيوان نزن، آلوده است» اين موضوع ملكه ذهن او ميشود و در بزرگسالي بهخاطر آنچه آموخته، رابطه خوبي با حيوان ندارد، درحاليكه حتي آلودگي حيوانات، مجوزي براي آزار و اذيت آنها نيست.
دبير انجمن حمايت از حيوانات، بزرگترين مشكل را نبود قانون مدون منع حيوان آزاري ميداند و ميگويد: اگرحيوان آزاري جرم محسوب ميشد و براي تخلفي كه فرد مرتكب شده مجازاتي درنظر گرفته ميشد، ديگر انسانها به راحتي دست به هر كاري نميزدند. قانون ما قديمي است و مجازات حيوان آزاري اندك و اگر مجازاتي هم باشد معطوف به حياتوحش است. بهعنوان مثال قيمت پوست يك حيوان شكارشده، چندين برابر جريمهاي است كه براي آن درنظر گرفته شده است؛ درنتيجه حكم بازدارنده نيست. البته اخيرا مجازاتهايي از سوي دادگستري براي پروندههاي سگكشي در گلستان و اردبيل صادر شده است. هر چند كه مجازاتها كم است اما همين كه قانونگذار عكسالعمل نشان داده و آنها مجرم شناخته شدهاند، شايد باعث ترويج اين تفكر شود كه حيوانآزاري مجازات دارد.
افزايش شمار فيلمهاي حيوانآزاري در فضاي مجازي، ترس و وحشت را به دل حيوان دوستان انداخته است. ترس از افزايش اين حركات وحشيانه و به دور از انسانيت، موجي را در دل جامعه بهوجود آورده كه به واكنشهايي نظير تجمعات، سخنرانيها و موارد ديگر منجر شده است. رضا جوالچي اما معتقد است كه اين حيوان آزاريها مربوط به امروز و ديروز نيست و داستاني طولاني دارد؛ «اگر در چند وقت اخير اخبار متعددي در اين رابطه ديده و شنيدهايم تنها به اين دليل است كه شبكههاي اجتماعي و اينترنت در همه جا هست و اين فضاي مجازي در سرعت زيادي فيلمها و تصاوير را منتشر ميكند. به همين دليل بيشتر به چشم ميآيد و زودتر در دسترس افراد قرار ميگيرد.»
- دوستداران حيوانات در مهدكودكها
آشتي دادن حيوانات با انسانها بايد از دوران كودكي باشد؛ درست مثل همان قديمها؛ زماني كه كودكي به دنيا ميآمد، حيواني اهلي در چند قدمي آن زندگي ميكرد و اين يعني زندگي مسالمتآميز حيوان و انسان، بدون هيچ آزار و اذيتي. اما حالا چه بايد كرد؟ دبير انجمن حمايت از حيوانات، بهترين روش براي ترويج حس دوستي انسان و حيوان را از دوران كودكي ميداند و ميگويد: آموزش، يكي از كارهاي زيربنايي است. ما آموزش را از مهدكودكها آغاز كرديم و هر 2هفته يكبار به يك مهدكودك سر ميزنيم و در برنامههاي آموزشي همراه با حيوانات زنده به بچهها درباره رابطه با حيوانات توضيح ميدهيم. به آنها كارت هواداران انجمن را ميدهيم و ميگوييم كه هر وقت با شخصي مواجه شدند كه حيوان آزاري ميكند، ميتوانند به او هشدار دهند. مسئولان مهدها به ما گفتهاند كه بعد از اجراي اين برنامهها، بچهها تصميم گرفتهاند دامپزشك شوند و دوست دارند به حيوانات كمك كنند. از طرفي در همين دوران كودكي با شناسايي كودكي كه با حيوانات مشكل دارد و معرفي او به مراكز روانشناسي، ميتوان آينده آنها را نجات داد. تحقيقات ثابت كرده افرادي كه در كودكي حيوان آزاري ميكردند در بزرگسالي افراد خشني شدهاند كه به جامعه لطمات بد و جبرانناپذير وارد كردهاند.
- تحصيلات و حمايت از حيوانات
تصاوير منتشر شده از حيوان آزاري براي شهرهاي مختلف ايران است. فرقي نميكند شمال يا جنوب، شرق يا غرب، پروندههايي از حيوانآزاري در سراسر كشور وجود دارد. اما سؤالي كه مطرح ميشود اين است كه آزار و اذيت حيوانات بستگي به شهر و محل سكونتي دارد كه افراد در آن زندگي ميكنند؟ مردم شهرهاي كوچك حيوانآزارند، يا دوستدار حيوان؟ رضا جوالچي ادامه ميدهد: حيوان آزاري محدود به شهر يا روستا نيست. در سراسر ايران اين ماجرا ديده شده است. اما چيزي كه مسلم است اين است كه حيوانآزاري ارتباط چنداني با سطح فرهنگي و تحصيلات ندارد. در خيلي از شهرهاي كوچك مردم آن منطقه دوستدار حيوانات هستند اما ممكن است در كلانشهري مثل تهران، حيوانآزاريهاي متعددي اعلام شود. سريال حيوان آزاري، ماجراي بيپاياني است؛ حيوانآزاري با وجود توصيههاي بسيار دين اسلام به مهرباني با حيوانات و حتي احكام اخير قضايي متوقف نشده است. انسانهايي هستند كه يا از روي عمد يا ناآگاهي دست به اعمالي زدند كه نتيجهاش آزار جسمي و روحي و رواني حيوانات بيدفاع بوده است. دبير انجمن حمايت از حيوانات در پايان ميگويد: شايد تغيير اين نگاه نيازمند كار بيشتر فرهنگي بهويژه روي كودكان باشد اما آگاهسازي مردم و حساسيتها درباره اين موضوع ميتواند حجم زيادي از آزار و اذيتها را كاهش دهد. همه بايد به هم براي نشر و بسط اين آگاهي كمك كنيم.
- حكم قضايي نگهداري از الاغ !
سال ۸۸ گزارشي توسط مأموران نيروي انتظامي شهرستان فسا به دستم رسيد كه در آن كشاورز ۵۳ سالهاي در روستاي «كوشك»، الاغ بدون صاحبي را كه وارد مزرعه او شده و با خوردن كاهوها خسارت زيادي به مزرعهاش وارد كرده بود، با ريختن بنزين به آتش كشيده است. با اين گزارش و درخواست مردم اين روستا براي مجازات اين مرد، بلافاصله دستور بازداشت او صادر شد و با اعلام جرم از سوي دادستان، براي محاكمه در اختيار شعبه ۱۰۲ دادگاه جزايي قرار گرفت. در همه شهر و روستاهاي اطراف صحبت از كار غيرانساني اين كشاورز بود و مردم از من ميخواستند تا شديدترين مجازات را براي او درنظر بگيرم. نكته اصلي اين بود كه چندي بعد نيز در جنايتي، مردي در اين شهرستان به قتل رسيده و جسدش به آتش كشيده شده بود. در قانون مجازات اسلامي براي انواع جرائم، مجازاتهاي مختلفي درنظر گرفته شده است. شايد بهترين و راحتترين كار براي قضات تعيين حبس و شلاق و جريمه نقدي براي انواع مختلف جرائم باشد اما بايد درنظر گرفت كه صدور اين احكام تا چه حد در بازدارندگي و متنبهشدن متهم تأثيرگذار است. خوشبختانه در كشورمان قوانين بسيار خوبي در اين زمينه داريم. آييننامه امور خلافي مصوب سال۱۳۲۴ يكي از اين قوانين بسيار مناسب است. در آن قانون آمده است شلاق زدن بهصورت حيوان نيز جرم محسوب ميشود و براي آن مجازات درنظر گرفته شده است.
با توجه به اينكه در قوانين مصوب سال ۸۸ قانوني در اين زمينه نداشتيم با وجود اين، كاري را كه اين مرد كشاورز انجام داده بود از نظر شرعي، فعلي حرام تلقي كرده و او را به ۵۰ ضربه شلاق محكوم كردم. اما باتوجه به نداشتن سابقه كيفري تصميم گرفتم حكم جايگزين تعيين كنم؛ به اين ترتيب به جاي مجازات شلاق براي او جمعآوري و حفظ ۲۰ حديث در ارتباط با مهرباني كردن با حيوانات، نكاشتن كاهو در مزرعه بهمدت يك سال و نگهداري از يك راس الاغ بهمدت 3ماه را تعيين كردم. از كلانتري منطقه نيز خواستم تا بر نحوه اجراي حكم نظارت داشته باشد. خوشبختانه اين حكم تأثير بسزايي داشت بهطوري كه با گذشت سالها، هنوز هم همكاران قضايي و مردم و رسانهها از اين حكم سخن ميگويند. الاغ بدون صاحبي كه قرار بود اين مرد كشاورز براي 3ماه از او نگهداري كند كرهاي داشت و او مجبور بود از اين كره نيز نگهداري كند و مأموران انتظامي نيز هر روز با حضور در خانه اين كشاورز بر نحوه نگهداري از اين الاغ نظارت داشتند. خوشبختانه امروز دست قضات براي تعيين مجازاتهاي جايگزين حبس باز است و آنها ميتوانند متناسب با نوع جرم مجازاتهاي جايگزين تعيين كنند.
قاضي كرامت بلاغي
رئيس سابق شعبه ۱۰۲ دادگاه جزايي شهرستان فسا
- غذا نميدهند، لااقل لگد نزنند!
مينو مومني، سالهاست كه ساعتهاي بيكارياش را براي كمك به حيوانات اختصاص داده است. او ميگويد: درخانوادهاي تربيت شدهام كه به من ياد دادهاند همانطور كه من حق حيات دارم، ديگر موجودات زنده نيز اين حق را دارند. من با اين الگو زندگي كردهام كه اگر من غذا نياز دارم، پس يك پرنده هم به اين غذا نياز دارد.
همين آموزشهاي اوليه در كانون خانواده بود كه مينو مومني را طرفدار حيوانات كرد. براي همين او حيوانات بيسرپرست و بدسرپرست را جمع كرده و تا حد توانش به آنها كمك ميكند؛ «حيوانات بيسرپرست همانهايي هستند كه از كوچه و خيابان جمع ميكنم. بدسرپرستها نيز آن حيواناتي هستند كه صاحبانشان آنها را گرفته و مورد آزار و اذيت قرار ميدادند. من از اين حيوانات نگهداري ميكنم. صاحب يكي از گربههايي كه از او نگهداري ميكنم نتوانسته بود او را نگه دارد به همين دليل گربه را زده بود. يكي از دوستانم سگي را نگهداري ميكند كه صاحب اصلي او آنقدر حيوان را زده بود كه ۵ بار عمل شد و در پايش پين قرار دارد. ميتوان اين حيوانات زبان بسته را به مراكزي در بيرون شهر رساند كه براي مراقبت و نگهداري از آنها ساخته شدهاند.»
او درباره كمك به حيوانات ميگويد: در هر خانهاي، مقداري غذا اضافه ميآيد كه به هيچ دردي نميخورد. مردم ميتوانند غذاها را در گوشهاي بريزند تا حيوانات بتوانند از آن استفاده كنند. بيشك هر حيواني كه سير باشد به سراغ زبالهها نميرود. اگر انسانها اين كار را هم انجام نميدهند، حداقل به حيوان لگد نزنند و او را مورد آزار و اذيت قرار ندهند.
- مهرباني كار سختي نيست
مردم با حيوانات شهري در تماس هستند و خيلي راحت ميتوانند به اين حيوانات كمك كنند. پسماندهاي غذا را ميتوان داخل ظرفهاي يكبار مصرف گذاشت و به جاي ريختن در ظرف زباله، در گوشهاي از خيابان يا كوچه گذاشت تا گربهها از آن استفاده كنند. از طرفي در تابستان آب براي آشاميدن كم است، قبلا خانهها حوض دار بود و پرندهها از آب اين حوضها ميآشاميدند، اما الان نيست و حيوانات تشنهاند. با گذاشتن ظرفي از آب يا خردههاي نان و برنجهاي اضافه پشت پنجرهها ميتوان به پرندهها كمك كرد. قبل از ورود ما انسانها به شهر و ساخت و سازها، اين زمين، محل زندگي حيوانات بود. پس به نوعي ميتوان گفت كه انسانها وارد سرزمين آنها شدهاند. زندگي در كنار حيوانات شهري، سخت نيست، به شرط آنكه بدانيم حيوانات سالم هستند، واكسينه و انگلزدايي شدهاند. حيواناتي كه انگلزدايي، واكسينه و سالم باشند، بايد با يك نمادي شناسايي شوند. از طرفي با عقيمكردن حيوانات در دوره پنجساله، البته بهصورت كاملا علمي و توسط متخصصان و دامپزشكان، تعداد اين حيوانات كاهش پيدا ميكند. ما نميتوانيم همه حيوانات سطح شهر را زنداني كنيم اما ميتوانيم با رعايت اين موارد، از حيوانات حمايت كنيم. در كنار تمام اين موارد، اين را هم بايد درنظر داشته باشيم كه هر حيواني قابليت نگهداري در خانه را ندارد. حيواناتي مانند شير، سنجاب، مار و... را نميتوان در خانه نگهداري كرد. اين حيوانات جزو گونههاي وحشي هستند و نگهداري از آنها در خانه باعث آزاررساندن به حيوان و همينطور انسانها ميشود.
دكتر حميد انيسيان- دامپزشك
- مجازات حيوانآزار در روز جزا
دكتر فائزه درمان، كارشناس امور ديني در اين باره ميگويد: «حيوانات مخلوقات خداوند هستند و از ستم به آنها بايد خودداري كرد. درست است كه حيواني مثل سگ از نظر ديني نجس است اما نبايد به آن ستم كرد. سگها در روستاها، كمك حال صاحبانشان هستند و در وفاداري آنها سخن بسيار رفته است. خداوند هيچ مخلوقي را بيحكمت نيافريده است. خيلي از حشرات هم براي انسان زيانآور هستند اما خداوند، عالم مطلق است و علت پديدآوردن اين حيوانات را به خوبي ميداند، پس جايز نيست كه بشر خودسرانه دست به چنين كارهايي بزند و تصور كند حقي بيشتر از آنها براي حيات دارد. قتل هر حيوان، كم از قتل انسان ندارد و بدون شك اثرات معنوي چنين رفتارهايي وارد زندگي افرادي ميشود كه دست به حيوانآزاري ميزنند».
محبت به حيوان، هميشه جزو سفارشات اسلام بوده است و آزاررساندن به آن بيشك بارها در احاديث و روايات متعدد نهي شده است.
«پيامبر خدا صليالله عليهوآله و سلم
ماده شتري را ديد كه زانويش بسته شده و جهاز همچنان بر پشت اوست. پرسيد: صاحب شتر كجاست؟ به او بگوييد خودش را براي دادخواهي (اين شتر) در قيامت آماده كند.»
در روايتي ديگر حضرت علي(ع) به متصديان دريافت ماليات جانداران اينطور سفارش ميكنند كه «جز خيرخواه مهربان و امين حافظ، ديگري را بر چهارپايان مگمار. كسي كه بر حيوانات سخت نگيرد و آنها را تند نراند، نرنجاند و خسته نكند. وقتي آن امين حافظ، گله را از تو گرفت، به او سفارش كن شتر را از بچه شيرخوارش جدا نكند و آن قدر شيرش را ندوشد كه به بچه او زيان برساند. شتران را با سوارشدن بر آنها خسته نكند. در دوشيدن شير و سواري گرفتن ميان آن شتر و ديگر شترها عدالت ورزد. بايد شتر را استراحت دهد و شتري را كه پايش آسيبديده و از حركت ناتوان شده است آهسته براند. آنها را بر سر آبگيرهايي كه شترها از آن ميگذرند، وارد نمايد و از كناره راههاي علفدار براند، نه آنجا كه خشك و عاري از گياه است». (نهجالبلاغه، نامه ۲۵، صفحه ۴۲۵ ترجمه دكتر علي شيرواني)
- عذاب وجدان رهايم نميكند
رسول، چوپان ۲۴ ساله، همان متهمي است كه با ضربات چوب، يك قلاده سگ نگهبان را از پا درآورد. انتشار فيلم كشتن اين سگ در فضاي مجازي باعث ناراحتي بسياري از مردم بهخصوص طرفداران حياتوحش و محيطزيست شد. اين متهم پس از دستگيري و محاكمه، اين روزها در انتظار برگزاري كلاسهاي آموزشي نحوه رفتار با حيوانات است تا شايد بتواند كمي از عذاب وجداني را كه گرفته است كاهش بدهد. او ميگويد كه بهشدت از اين كار پشيمان است و به جبران آن، اين روزها از ۱۵ قلاده سگ نگهداري ميكند. رسول تا مقطع ديپلم تحصيل كرده است؛ «در شهر جعفرآباد زندگي ميكنم و چوپان هستم. ۱۳۰ راس گوسفند دارم و آنها را هر روز براي چرا به اطراف سيلوي روح كندي ميبرم. ۲۰سالي است كه چوپاني ميكنم. از كودكي چوپاني ميكردم و هر روز گوسفندان را براي چرا به خارج از روستا ميبردم. چند سالي است كه ازدواج كردهام ولي فرزندي ندارم. از كودكي با حيوانات دوست بودم و هيچگاه آنها را اذيت نميكردم. آن روز وقتي گوسفندان را براي چرا به اطراف سيلو برده بودم نگهبانان سيلو با من دعوا كردند و سگ مرا اذيت كردند. با آنها درگير شدم و يكي از آنها سگ مرا زد. گفتم چرا ميزنيد ولي توجهي نميكردند. من هم عصباني شدم و سراغ سگ آنها كه به گوسفندان من پارس ميكرد رفتم و با چوب ضربات محكمي به او زدم. در آن لحظه خيلي عصباني بودم و متوجه نبودم چه كار غيرانساني انجام ميدهم. اگرآنها مرا تحريك نميكردند هيچگاه اين سگ را كتك نميزدم. در آن لحظات در وضعيتي نبودم كه متوجه كاري كه ميكنم باشم و وقتي بهخودم آمدم كه سگ نگهبان بر اثر ضربات چوبي كه به او زده بودم تلف شده بود. وقتي به خانه بازگشتم دچار عذاب وجدان شدم بهطوري كه آن شب نتوانستم بخوابم و با خودم ميگفتم چرا اين سگ را كشتم و بايد با كساني كه مرا اذيت كردند درگير ميشدم و نبايد اين حيوان زبان بسته را ميكشتم. وقتي به همسرم موضوع را گفتم او نيز خيلي ناراحت شد و مرا سرزنش كرد كه چرا يك سگ نگهبان را اينگونه با شقاوت كشتهام. تا صبح نتوانستم بخوابم و دائما صورت خوني سگ جلوي چشمانم ميآمد. صبح روز بعد توسط مأموران در خانه دستگير شدم. مرا به بازداشتگاه بردند و ۴روز در زندان بودم. در جلسه محاكمه نيز اعلام كردم كه از اين كار بسيار پشيمانم و آمادهام كه اين اشتباه را جبران كنم.
بسيار پشيمانم و هر روز اگر در خارج از شهر و در دشت با سگ بدون صاحبي مواجه شوم سعي ميكنم به او محبت كنم. چند روزي است كه ۱۵ قلاده سگ كه صاحبان آنها رهايشان كردهاند به خانهام در روستا آوردهام و هر روز نيز براي آنها غذا ميبرم و همين محبتكردنها باعث شده است آنها آنجا را ترك نكنند. وقتي ميخواهم گوسفندان را براي چرا به خارج از شهر ببرم، همه آنها همراه من ميآيند و اگر طي مسير با حيواني بهشدت گرسنه مواجه شوم به او غذا ميدهم ». وي درباره حكمي كه برايش صادر شده و بايد يك سال نحوه رفتار با حيوانات را آموزش ببيند ميگويد: «قرار است محيطزيست نحوه رفتار درست با حيوانات و پرندگان را به من آموزش بدهند. سعي ميكنم كه همه آنها را به خوبي ياد بگيرم و به ديگران نيز ياد بدهم».
- ضعف قانون داريم
آيا حيوانآزاري ريشهاي ديرينه در ايران دارد؟ كشورهاي ديگر در رابطه با حيوانات چه ميكنند؟ سكوت در برابرآزارها يا اجراي قوانين محكم و كامل براي مقابله با موجودات زبانبستهاي كه هيچ قدرتي براي دفاع ندارند؟
دكتر اسماعيل كهرم، بومشناس، مشاور رئيس سازمان حفاظت محيطزيست در امور محيط طبيعي و نويسنده كتاب «حياتوحش خانه ما» از اجراي قوانين در كشورهاي ديگر ميگويد: در انگليس و آلمان سازماني به نام «انجمن جلوگيري از خشونت مقابل حيوانات» وجود دارد. افرادي كه در اين انجمن مشغول به كار هستند، يونيفرمپوش هستند كه مثل پليس عمل ميكنند. كافي است فردي با آنها تماس بگيرد و اعلام كند كه در همسايگي من حيوانآزاري صورت گرفته است. اين انجمن به سرعت وارد عمل ميشود و فرد آزاردهنده را بازداشت ميكند. حتي اين فرد دادگاهي شده و به زندان برده ميشود.
كهرم از نبود قانون براي مجازات حيوانآزاري در ايران نگران است و ميگويد: اگر فردي در خيابان حيواني را دار بزند و بعد آن را بسوزاند، پليس نميتواند وارد عمل شود و اين فرد را دستگير كند چون قانوني در اين رابطه نداريم. مثل اين است كه فردي كه آب ميخورد را بخواهند دستگير كنند. اعتراضي هم كه صورت ميگيرد تنها توسط انجمنهاي طرفدار حيوانات است و كسي به اتهام حيوانآزاري بازداشت نميشود بلكه شايد فقط به خاطر تشويش اذهان عمومي دستگير شود. كاري كه بايد انجام داد اين است كه سازمان حفاظت محيطزيست قوانيني بازدارنده در اين رابطه را درنظر بگيرد و به مجلس ارائه كند. خبر خوب اينكه توسط سازمان حفاظت محيطزيست در حال كار كردن روي قانوني هستيم كه حيوانآزاري جرم محسوب شود و كسي كه مرتكب جرمي بر حيوان ميشود، مجازات شود.
اما ريشه اين حيوان آزاري از كي در ايران شيوع پيدا كرد؟ اسماعيل كهرم در اين رابطه ميگويد: حيوانآزاري اصلا در ايران وجود نداشت، تمام قصرهاي دوره هخامنشي و بشقابهاي دوره ساساني نقش حيوان دارد. اجداد ما تماما دوستدار حيوانات بودند. ميتوان گفت هم از نظر ايرانيبودن و هم از نظر ديني ما هميشه دوستدار حيوانات بودهايم. هزار و خردهاي سال پيش فردوسي گفته است «ميازار موري كه دانهكش است» يا گفته «سياه اندرون باشد و سنگ دل/ كه خواهد كه موري شود تنگدل». از نظر ديني هم بايد بگويم علامه محمدتقي جعفري نقل ميكند كه استادش گفته كسي كه از حيواني مراقبت ميكند آن حيوان حدود ۳۴ حق بر گردن صاحبش دارد، از لحاظ آب، غذا، درمان، و... ما مكلفيم هم از نظر ديني و هم از نظر انسانيت به حيوانات محبت كنيم. هيچ مرجع تقليدي نگفته است كه با دست خشك اگر روي سگ دست بكشيم نجس ميشويم. براساس تمام آنچه گفتم، حيوانآزاري كاري بس ناراحتكننده و زشت است.
- حيوانآزاري؛ برونريزي خشم
شكنجه، آزار و اذيت و كشتن هر جانوري، حركتي است غيرانساني. تمايل به كشتن و آزار حيوانات، امري است غيرطبيعي. چه ميشود كه انساني دست به چنين كارهاي غيراخلاقي و انساني ميزند؟ علت آن را دكتر غلامرضا عليزاده، روانشناس، محقق و مدرس دانشگاه ميگويد: عوامل متعددي در شكلگيري يك رفتار مؤثر است. حيوانآزارها ميتوانند انسانهاي خشني نسبت به اعضاي خانوادهشان باشند. ميتوان بُردار روحي هر فردي را از روي رابطه او با موجودات غيرانساني بهدست آورد. وقتي يك نفر، موجودي را كه حس دارد اذيت ميكند، ميتواند به انسانهاي ديگر نيز ستم كند. كساني كه در خانوادههاي متشنج و ستيزهجو زندگي ميكنند يا فرايند رشد آنها بهگونهاي است كه خشونت را يك رفتار عادي تلقي ميكنند، آزار حيوانات شايد جزئي از زندگيشانشود. آنها در سني كه نميتوانند با انسانهاي ديگر بدرفتاري كنند، به سراغ حيوانات ميروند، حتي گاهي به سراغ گياهان ميروند. دكتر عليزاده علت ديگر اين رفتار خشونتآميز را مورد تهاجم، تجافوز و تحقير قرار گرفتن حيوانآزارها در دوران كودكي ميداند و ميگويد: افرادي كه در كودكي مورد تجاوز و تهاجم و در كل برخورد فيزيكي قرار گرفتهاند، وقتي بزرگ ميشوند، خشونتي كه درونشان وجود دارد را از طريق غضب و خشم به حيوانات نشان ميدهند. اين افراد اينبار نه از سوي خانواده بلكه از سوي جامعه و افراد ديگر مورد آزار و اذيت قرار گرفتهاند و برونداد اين خشونت بهصورت شكستن شاخه درخت يا كتك زدن و كشتن حيوانات است. اما در كنار اين عوامل، گاهي افراد دچار اختلالات روحي و رواني هستند؛ اختلالاتي كه در دوران كودكي نمادش تنها حيوان آزاري و در بزرگسالي حوادثي تلخ و جبرانناپذير مانند جنايت يا آزار و اذيت انسانهاست. او ميگويد: عامل ديگر اين حيوانآزاري، اختلالات روانشناسي از نوع دگرآزاري است. نياز است كه اين افراد تحت درمان قرار بگيرند و نگاه آنها به طبيعت و جامعه عوض شود.