آنها اما در بين راه وقتي چشمشان به زن تنهايي افتاد كه سوار بر پرشيا در حال حركت بود، سناريوي شومي طراحي كردند.ساعت 2بامداد 16اسفند، خانم مهندس جواني سوار بر پرشياي خود در اتوبان تهران - قزوين درحال حركت بود. او قرار كاري داشت و مجبور بود نيمه شب راه بيفتد تا صبح زود به همايش برسد. وقتي ورودي مهرشهركرج را رد كرد، يك خودروي پژو 405با 4سرنشين(2دختر و 2پسرجوان) به او نزديك شد و راننده بوق زد. خانم مهندس شيشه را پايين كشيد به خيال اينكه آنها ميخواهند سؤالي يا آدرسي از او بپرسند. ناگهان جواني كه در صندلي عقب نشسته بود فرياد زد كه «چرا به ماشين ما ميزني و در ميروي؟!»
خانم مهندس وقتي اين جمله را شنيد حسابي تعجب كرد و چون خيالش راحت بود كه با كسي تصادف نكرده شيشه را بالا كشيد و به راه خود ادامه داد. سرنشينان پژو 405اما دست بردار نبودند. آنها كمي جلوتر باز بوق زدند و اينبار دختر جواني كه روي صندلي جلو نشسته بود فرياد زد كه بايد خسارت ماشين ما را بدهي.
4دختر و پسرجوان در ادامه مسير و نرسيده به سه راه كردان جلوي خانم مهندس پيچيدند و او مجبور به توقف شد. زن جوان كه بهشدت ترسيده بود درهاي ماشين را قفل كرد اما آنها با تهديد از او خواستند تا پياده شود و خسارت را بپردازد. خانم مهندس سرانجام پياده شد تا ببيند ماجرا از چه قرار است و درست در آن لحظه بود كه يكي از آنها با تهديد او را سوار بر خودروي 405كرد. پس از آن پسرجوان ديگري با شوكر او را تهديد كرد و 2دختر ديگر طعمه خود را به باد كتك گرفتند و طلاهاي او را سرقت كردند. علاوه بر اين هرچه پول داخل كيفش داشت به همراه ساعت و اموال قيمتياش را دزديدند و كمي جلوتر او را كنار اتوبان پرت كرده و با سرقت خودروي پرشياي وي فرار كردند.
زن جوان درحاليكه مصدوم شده بود به سختي توانست از يك خودروي عبوري كمك بخواهد و راهي اداره پليس شود. او به مأموران گفت كه ارزش طلا و اموال سرقتياش در حدود 20ميليون تومان بوده است. از سويي خودروي ميليوني او را هم كه به تازگي خريده و تقريبا صفر كيلومتر بود سرقت كردهبودند. با اين شكايت تيمي از مأموران اداره بيستم اداره آگاهي تهران با دستور قاضي احمدزاده بازپرس شعبه سوم دادسراي ويژه سرقت تحقيقات خود را شروع كردند. در نخستين اقدام زن جوان در اداره آگاهي حاضر شد و به ترسيم چهره سارقان پرداخت. مأموران كه احتمال ميدادند اين افراد سابقهدار باشند به سراغ بانك اطلاعات مجرمان سابقهدار رفتند اما حدسشان درست از آب درنيامد و دراين شاخه به بن بست رسيدند.
از سوي ديگر مشخصات خودروي پرشياي خانم مهندس در اختيار همه واحدهاي گشتي قرار گرفت تا اينكه هفته گذشته مأموران پليس در مركز پايتخت به راننده يك خودروي پرشيا مشكوك شدند و او را زيرنظر گرفتند. كارآگاهان پس از استعلام پلاك آن متوجه شدند كه خودرو سابقه سرقت دارد و در چنين شرايطي او را دستگير كردند. هرچند او در ابتدا منكر سرقت بود اما وقتي مالباخته در اداره آگاهي حاضر شد و گفت او يكي از دزدان زورگير بوده است، پسرجوان چارهاي جز اقرار نديد.
او وقتي پيش روي قاضي احمدزاده قرار گرفت ماجرا را اينطور توضيح داد: مدتي قبل من و دوستم وحيد از طريق يك گروه تلگرامي با 2دختر آشنا شديم و با آنها قرار گذاشتيم. من با يكي از آنها و دوستم با ديگري آشنا شد و اين رابطه ادامه پيدا كرد تا اينكه شب حادثه به يك مهماني در كردان دعوت شديم.
وي ادامه داد: شب حادثه درحال رفتن به مهماني بوديم كه در اتوبان چشممان به زن جواني كه به تنهايي سوار پرشيا بود افتاد و طلاهاي زيادي داشت. آنجا بود كه بهخاطر مشكلات مالي و هيجان سرقت تصميم به زورگيري از او گرفتيم. براي همين به بهانه اينكه با ما تصادف كرده سد راهش شديم و نقشه سرقت را اجرا كرديم.
وي ادامه داد: آنها اموال شاكي را برداشتند و سهم من خودرو بود كه برداشتم و در ايام عيد با خودروي سرقتي سفر رفتم و در خيابانها ميگشتم كه سرانجام گير افتادم.به گزارش همشهري، همدستان اين متهم وقتي متوجه دستگيري اين پسرجوان شدند مخفيگاه خود را ترك كرده و فراري شدهاند.
در چنين شرايطي تحقيقات و رديابي براي دستگيري همدستان فراري وي ادامه دارد. از سوي ديگر متهم دستگير شده اقرار كرده كه تنها همين يك مورد سرقت را با اين شگرد انجام دادهاند اما چنانچه هركس به اين شيوه و شگرد در دام اين سارقان زورگير گرفتار شده است ميتواند براي شناسايي متهم و طرح شكايت به شعبه سوم بازپرسي دادسراي ويژه سرقت مراجعه كند.