نویسندهها، کارگردانها، بازیگران و عوامل فیلمها، نمایندگان جشنوارهها و شرکتهای فیلمسازی و هنرجويان کارگاههای آموزشی از کشورهای مختلف به ایران آمدند تا در مهمترین رویداد سینمایی ایران شرکت کنند.
مهمانان جشنواره در گفتوگوهايي با ستاد خبري جشنواره دربارهی این دورهی جشنواره و حضور در ایران سخن گفتند. در اینجا نظر برخی از برجستهترین مهمانان جشنواره را دربارهی سینمای ایران و جشنوارهی فیلم فجر برایتان میآوریم:
- خوزِهلوئیس گوئِرین، فیلمساز و مستندساز برجستهی اسپانیایی و داور بخش سینمای سعادت:
براى اولينبار است که به ايران آمدهام. به سينماى ايران علاقهی زيادى دارم و نبايد فرصت شركت در اين جشنواره را از دست ميدادم. اينكه جشنوارهاى وجود دارد كه از طريق آن مىتوان افرادى از مليتهاى مختلف را ديد، بسيار قابل توجه است.
به سينماى «عباس كيارستمى» بسيار علاقه دارم. او فيلمساز برجستهی معاصر است. هميشه بىصبرانه منتظرم كارهاى بعدى او را ببينم. اميدوارم هرچه زودتر سلامت خود را بهدست آورد.
- لایکا پاکالنینا، نویسنده و کارگردان لتونيايي فیلم «سپیدهدم» و برندهی تندیس بهترین فیلم بخش هنر و تجربه:
بسيار هيجانزدهام كه شاهد موجى از مخاطبان جوان و پرشور در نمایش فيلم «سپيدهدم» بودم. هرچند اين فيلم بر اساس وقايع تاريخى شوروى سابق ساخته شده و مطمئناً مخاطبان ايرانى، هيچيك از اين اتفاقها را تجربه نكردهاند و حتى به زبان و فرهنگ ما آشنايى ندارند، اما آنچه زبان مشترك ما انسانها است، زبان احساسات است.
من از يك كشور كوچك، در شمال اروپا و با جمعيتى حدود دو ميليون نفر به تهران آمدهام كه شهرى است با جمعيتى 12ميليون نفرى با پيشينهی فرهنگىتاريخىِ كاملاً متفاوت.
ولى حضورم در اين جشنواره به من اثبات كرد كه مهم نيست از كجاى اين دنيا و با چه پيشينهی فرهنگى باشيم؛ اين سينماست كه ما را به هم متصل مىكند.
- جوزِپه کالابرِسِه، بازیگر ایتالیایی و عضو هیئت انتخاب جشنوارهی بینالمللی فیلم ونیز ایتالیا:
نكتهی جالب در مورد سينماى ايران اين است كه در عين دارابودن پيشينهی تاريخى، جنبش مدرن نيز در آن ديده مىشود و اين خصوصيت سينماى ايران است كه آن را منحصر بهفرد كرده است.
من با كارهاى فيلمساز بزرگ ايرانى، «عباس كيارستمى» آشنايى دارم و شيفتهی آثار اين كارگردان بزرگ هستم و «زندگی و دیگر هیچ» فيلم مورد علاقهی من است.
البته متأسفانه برای اينكه پيوسته به همراه همسرم «آنجِلاماريا پرودِنزى» كه او نيز عضو هيئت انتخاب جشنوارهی ونيز است، درگير جشنوارههاى مختلف هستم، شانس آشنايى با ساير فيلمسازان ايرانى را نداشتهام.
- کِلِير دوبین، فیلمنامهنویس استرالیایی و مدرس کارگاه فیلمنامهنویسی جشنواره در دانشکدهی سینماتئاتر تهران:
اولینبار در سال ۲۰۱۲ میلادی بهعنوان داور در جشنوارهی فیلم فجر شرکت کردم، اما امسال بهعنوان مدرس کارگاه فیلمنامهنویسی حضور داشتم. جشنوارهی فجر برای من جشنوارهای فوقالعاده است و سینمای ایران در تمام دنیا مورد احترام است.
این سینما بهخاطر حس ملیبودنش و توانایی روایت داستانهای منحصر بهفردش کاملاً شناختهشده است و سبک روایت مطمئن و عناصر سینمایی بی نظیری دارد.
نویسندگان فیلمهای ایرانی در روایت داستانهای کوتاه بسیار ماهرند؛ آنها را با ظرافت هنری تمام روایت میکنند و به شخصیتها هویتهای جذابی میبخشند.
آنها در داستانهای خود، مخاطب را با مشکلات زندگی افراد عادی درگیر میکنند. نقطهی تمایز سینمای ایران در همین نوع روایت است؛ عنصری که سینمای ایران را به تمام دنیا نشان داده و به دنیا یاد میدهد که چگونه میتوان از زندگی افراد عادی، فیلمهایی فوقالعاده ساخت.
- تیان ژوانگژوانگ، فیلمساز مشهور چینی و داور بخش سینمای سعادت:
اولینبار است که به ایران آمدهام و باید بگویم جشنوارهی فیلم فجر، جشنوارهی بسیار باشکوهی است و من شگفتزده شدهام. هرچند من به جشنوارههای زیادی در این منطقه نرفتهام، اما به نظرم این جشنواره در خاورمیانه بینظیر است.
پیش از اینکه به ایران بیایم اطلاعات محدودی در مورد این کشور داشتم، ولی دوست داشتم جدا از شنیدهها و تبلیغات به ایران سفر کنم و از نزدیک این کشور را ببینم.
من فیلمهای ایرانی زیادی دیدهام و شاید بشود گفت که هر فیلم ایرانیای را که به زبان چینی ترجمه شده باشد دیدهام. اکثر فیلمهای «عباس کیارستمی»، «مجید مجیدی» و «اصغر فرهادی» را دیدهام و علاقهی زیادی به آثار آنها دارم.
اما از میان آنها فیلمهای عباس کیارستمی را بیشتر میپسندم. فکر میکنم سینمای ایران را در دنیا بهنام عباس کیارستمی میشناسند.
- الکساندر سوکوروف، فیلمساز مشهور روسی و مدرس سینما در بخش دارالفنون جشنواره:
وقتی دربارهی سینمای ایران صحبت میکنیم، اولین اسمی که به ذهن میآید «عباس کیارستمی» است. البته من فیلمسازان دیگر ایرانی را هم میشناسم. سینمای ایران مانند سینمای هند نیست؛ سینمای کشور شما پر از فیلمهای ارزشمند و هنری است.
آیندهی سینما در دست نویسندگان است. تنها میتوانیم امیدوار باشیم روزی یک نویسندهی بااستعداد ظهور کند، چون در نهایت موضوعهای فیلمساز بهپایان میرسد.
سینما در مورد همهی مصادیق انتقادی سخن میگوید، بنابراین همیشه همان موضوعهای تکراری از منظرهای مختلف ساخته میشود.
- زینب آتاکان، فیلمساز ترکیهای و داور بخش سینمای سعادت:
فضای جشنواره بسیار خوب، دوستانه و در عین حال حرفهای بود.
من یکی از طرفداران جدی سینمای ایران هستم. سینمای ایران بسیار واقعگراست و کارگردانهای ایرانی زیادی را میشناسم، از جمله «مجید مجیدی»، «اصغر فرهادی» و «عباس کیارستمی».
سینمای فرهادی را واقعاً دوست دارم. او فیلمساز بسیار مهمی است. من پخشکنندهی تازهترین فیلم فرهادی بهنام «فروشنده» در ترکیه خواهم بود و کمپانی من اکران فیلم او را در ترکیه مدیریت خواهد کرد.
سینمای ایران و ترکیه خیلی شبیه هم هستند. هردو سینما دغدغههای اجتماعی مشترکی دارند و عناصر فرهنگی مشترکی در هر دو سینما وجود دارد.
- ایوُو فِلت، تهیهکنندهی استونیایی و داور بخش سینمای سعادت:
صادقانه بگويم که در درجهی اول به اينجا آمدم تا با فرهنگ و سنن مردم ايران آشنا شوم و در درجهی دوم، با فيلمهاى ايرانى. فيلمهاى ايرانى زيادى ديدهام و به خوبى مىدانم كه سينماى ايران آثار بسيار خوبى توليد مىكند.
در اين چند روز، تا جايى كه برايم ممكن بوده پيادهروى كردم و از وسايل نقليهی عمومى استفاده نكردم تا مردم بيشترى را ببينم. دوست دارم در ميان مردم باشم.
به نظرم سينماى ايران كار خود را بهخوبى انجام مىدهد. ما در تالين جشنوارهاى برگزار مىكنيم و در طى چند سال گذشته، در جشنوارهمان بهطور جدی به سينماى ايران هم پرداختهايم.
- اسماعیل فروخی، فیلمساز مراکشی و داور بخش جلوهگاه شرق:
جشنوارهی فیلم فجر نسبت به دیگر جشنوارههای این منطقه بسیار گرانبارتر است. جشنوارههای دیگر مثل جشنوارهی فیلم دبی یا ابوظبی، بیشتر رویدادهایی تجاری هستند که تنها قصد خودنماییکردن دارند. اما جشنوارهی فجر برای من شبیه جشنوارههای اروپایی است و بسیار حرفهای عمل میکند.