علی مولوی: حالا شاید همیشه بتوانیم فریادهای «زنده‌باد شهاب» و «زنده‌باد فرهادی ایران» را در سالن جشنواره‌ی کن و بهترین جشنواره‌های دنیا بشنویم.

حالا شايد ديگر خيلي از قله‌هاي افتخار براي «اصغر فرهادي» و البته سينماي ايران دور از دسترس نباشد و هميشه بتوانيم منتظر خبرهاي شاد و جايزه‌هاي شيرين باشيم.

***

نوجوان‌هاي امروزي يادشان نمي‌آيد كه حوالي سال 1377، «شهاب حسيني» مجري برنامه‌هاي نوجوان «اكسيژن» و «تربت» بود و در برنامه‌اش مي‌گفت «تو يه كلام، اكسيژن، مخلص همه‌ي عاشقاست و بس، همين...»

آن‌زمان هنوز خيلي معروف نشده بود؛ لااقل به‌اندازه‌ي امروز و حالا كه اشك شوقش را بعد از گرفتن جايزه‌ي جشنواره‌ي كن مي‌بينيم و مي‌شنويم كه روي سن با عشق مي‌گويد:

«اين جايزه به‌نوعي از مردم من آمده است و بنابراين به خودشان برمي‌گردانم. اين جايزه را با تمام وجود، از اعماق قلبم و با عشق به مردم سرزمينم تقديم مي‌كنم.»

او چند سال بعد از آن برنامه‌ها در سريال‌هاي «پس از باران» و «پليس جوان» چهره شد و براي هميشه از برنامه‌هاي تلويزيون نوجوان رفت و سوپراستار شد.

اگر به منِ نوجوانِ آن‌‌سال‌ها مي‌گفتند مجري برنامه‌ي اكسيژن قرار است جايزه‌ي بهترين بازيگر مرد جشنواره‌ي كن را ببرد، احتمالاً همين‌قدر تعجب مي‌كردم كه اگر الآن به شما بگويم تيم ملي ايران قرار است قهرمان جام‌جهاني شود! به اين آرزوي به‌نظر دست‌نيافتني كه رسيديم، پس خيلي تعجب نكنيد، شايد قهرمان جام‌جهاني هم شديم!

اصغر فرهادي را نيز از آن‌سال‌ها با سريال‌هاي «داستان يك شهر»، «پشت‌ كنكوري‌ها» و «يادداشت‌هاي كودكي» به‌ياد مي‌آورم كه احتمالاً اين‌روزها بازپخش پشت كنكوري‌ها را در شبكه‌ي آي‌فيلم ديده‌ايد.

حالا ديگر اما اصغر فرهادي، آن اصغر فرهادي نيست؛ حالا ديگر يكي از شناخته‌شده‌‌ترين فيلم‌سازهاي ايرانيِ جهان است كه در همه‌جاي دنيا وقتي اسمش در ميان باشد، مردم به سالن‌هاي سينما مي‌روند تا فيلم او را ببينند.

حالا شايد بتوانيم دل‌خوش باشيم كه اگر  هيئت انتخاب نماينده‌ي سينماي ايران در جايزه‌ي اسكار، فيلم «فروشنده‌» را براي معرفي به اسكار انتخاب كند، يك‌بار ديگر از شيريني به‌دست آوردن جايزه‌ي اسكار به‌دست يك ايراني شاد و مغرور شويم.

 

 

جايزه‌هاي بخش‌هاي ديگر جشنواره كوچك‌ترند و به‌شكل نخل؛‌ اما جنسشان از طلا نيست و براساس مقررات جشنواره به آن نخل نمي‌گويند و فقط «جايزه»‌ نام دارند. با اين حساب «جايزه‌ي بهترين بازيگر مرد» و «جايزه‌ي بهترين فيلم‌نامه» سوغات شيرين «شهاب حسيني» و «اصغر فرهادي» بود.

 

 

شهاب حسيني:

الهي شكر... خدا را به‌خاطر اين شبي كه در زندگي به من هديه كرد سپاس مي‌گويم و مطمئنم كه روح پدرم الآن از بهشت دارد اين صحنه را نگاه مي‌كند و اميدوارم شاد باشد.

از جشنواره‌ي محترم كن تشكر مي‌كنم. از هيئت محترم ژوري (داوران)، رئيس محترمشان و رئيس محترم جشنواره‌ي كن تشكر مي‌كنم. از آقاي اصغر فرهادي خيلي تشكر مي‌كنم كه بار ديگر به من اعتماد كرد.

از گروه خوبي كه با آن‌ها كار كردم و انرژي‌هاي خوب ترانه‌ عليدوستي تشكر مي‌كنم. اين جايزه به‌نوعي از مردم من آمده است و بنابراين به خودشان برمي‌گردانم. اين جايزه را با تمام وجود، از اعماق قلبم و با عشق به مردم سرزمينم تقديم مي‌كنم. متشكرم.

 

 

اصغر فرهادي:

خيلي خوشحالم و واقعيتش اين است كه اصلاً انتظارش را نداشتم بعد از شهاب، فيلمم يك جايزه‌ي ديگر هم بگيرد.

فيلم‌هاي من معمولاً فيلم‌هاي شادي نيستند، ولي خوشحالم با جايزه‌هايي كه الآن گرفتم توانستم مردم كشورم را، يا لااقل بخشي‌شان را، خوشحال كنم.

فرصت خوبي است كه تشكر كنم. از هيئت ژوري (داوران) تشكر مي‌كنم... از رئيس فستيوال تشكر مي‌كنم... از دوست خوب و تهيه‌كننده‌ي خوبم الكساندر كه همه‌ي فيلم‌هاي مرا پخش كرده تشكر مي‌كنم.

از گروه بسيار خوبي كه در كنارم بودند تشكر مي‌كنم. از همسرم و پدر و مادرم خيلي تشكر مي‌كنم به‌خاطر تحملي كه در اين سال‌ها داشتند و ياد مي‌كنم از يكي از عزيزترين آدم‌هاي زندگي‌ام، صدابردار فيلمم (يدالله نجفي) كه در اواسط فيلم‌برداري از دست رفت و اين دنيا را ترك كرد. اميدوارم حالا روحش شاد باشد.

***

خبر آن‌قدر هيجان‌انگيز و جذاب بود كه خبرگزاري‌ها شتاب‌زده آن را با اشتباهي نسبتاً مهم اعلام كردند؛ احتمالاً عجله داشتند زودتر از بقيه اين خبر خوشحال‌كننده را به همه برسانند و حواسشان نبود كه جشنواره‌ي كن فقط دو جايزه‌ي «نخل طلا» دارد كه به بهترين فيلم كوتاه و بهترين فيلم بلند اهدا مي‌كند و ساير جوايزش نخل طلا نيستند و احتمالاً باز هم حواسشان نبود كه تا امروز از ايران فقط «عباس كيارستمي» براي فيلم «طعم گيلاس» نخل طلاي جشنواره‌ي كن را به‌دست آورده است.