زمانهايي هست كه مدير خودش اعصاب ندارد، وقتهايي هم هست كه ما به دلايل شخصي حال و حوصله كار و مدير
و اصلا هيچكس را نداريم. روزهايي هم هستند كه هيچچيز درست پيش نميرود. علت ناراحتي هر چه باشد، به هر حال او مدير است و شما كارمندش. در اين مواقع چه بايد كرد؟
- قهر ممنوع!
رابطه با مدير رابطه دوستانه و عاطفي نيست. قهر، رفتاري كاملا غيرحرفهاي و نوعي پرخاشگري خاموش است كه فقط از شما تصوير يك فرد غيرحرفهاي ميسازد. معمولا آدمها در روابط عاطفي قهر ميكنند (هر چند در همان روابط هم قهر واكنش غلطي است) تا بهاصطلاح نازشان خريده شود يا طرف مقابل را تنبيه كنند. در مقابل مدير اما قطعا اين كار بينتيجه است.
- تهديد ممنوع!
فكر ميكنيد ديگر نميتوانيد اين كار را تحمل كنيد؟ ميخواهيد از اين كار برويد؟ يا فقط الان چون عصباني هستيد تهديد ميكنيد؟ اگر واقعا قصد رفتن نداريد، حتي به زبان نياوريد. از خود تصوير فردي كه نميتوان رويش حساب كرد نسازيد.
- ول كردن و رفتن ممنوع!
شما در كار وظايفي داريد، اگر ناگهان كارت خود را روي ميز مدير بگذاريد و بگوييد ديگر سر كار نميآييد، حتي اگر واقعا تصميم جدي به ترك كار داشته باشيد، بدان معناست كه وظايف و مسئوليت خود در برابر قراردادي كه داريد را نميدانيد يا بدان پايبند نيستيد. اين يك رفتار غيرحرفهاي است.
- دعوا و گلايه در جمع ممنوع!
شايد مديرتان حواسش نباشد، اما شما مراقب باشيد كه در جمع، جواب مديرتان را بهگونهاي كه او در برابر ديگران كوچك شود يا جايگاهش زير سؤال برود، ندهيد چون در آن صورت 2 راه برايش ميماند، يا قيد جايگاهش را بزند يا شما را اخراج كند! خودتان و او را در چنين موقعيتي قرار ندهيد.
- ناراحتي را در جلسه خصوصي بيان كنيد
برخي ناراحتيهاي جزئي در كار طبيعي است، به آنها فكر نكنيد و خودتان را درگير نكنيد. اما حتما ناراحتي خود را مطرح كنيد، خيلي رسمي وقت جلسه بگيريد و خيلي قاطعانه مطرح كنيد كه از چه ناراحت شدهايد و با دليل مدير، خود را قانع كنيد كه رفتار مطلوب و نامطلوب چيست و موقعيت چطور بوده. حرفهاي با هم گفتوگو كنيد و به نتيجه برسيد.
- استعفاي رسمي بدهيد
اگر قصد ترك كار را داريد، رسما استعفا بدهيد و مدت زماني كه در قرارداد ذكر شده، بمانيد تا فرد جايگزين شما پيدا شود و كار خود را به او تحويل بدهيد. بدينترتيب، طرف مقابل هم متعهد ميشود كه حق و حقوق شما را طبق قرارداد بدهد.