آرمانشهر محو شد، ما نتوانستيم با يكديگر به اجماع برسيم و كشمكشهاي سياسي باعث بروز تضاد و دوقطبي شدن جامعه شد. شبكههاي اجتماعي اين وضعيت را وخيمتر كردند چون تنها باعث انتقال آسانتر اخبار و اطلاعات غلط، شايعهها و سخنان نفرتآميز شد. محيط آن زمان كاملا سمي بود. دنياي مجازي من تبديل به ميدان جنگي مملو از دروغ، اخبار غلط و سخنان نفرتآميز شد.»
فكر ميكنيد اينها حرفهاي چهكسي باشد؟ اين حرفها را تازگيها «وائل غنيم» زده. براي اينكه او را بهتر بشناسيد بايد بدانيد كه انقلاب مصر و موج اعتراضات در اين كشور با فراخوان تجمع در روز ۲۵ژانويه در صفحه «كلنا خالد سعيد» بهعنوان روز انقلاب بر ضدفقر، فساد و بيكاري مصر در فيس بوك آغاز شد. صفحه «همه ما خالد سعيد هستيم» به سعيد، جوان مصري اشاره داشت كه بر اثر شكنجه پليس، جان سپرد اما مسئولان از پذيرش مسئوليت آن خودداري كردند. اين فراخوان براي انجام اعتراضات در مصر، توسط يك گروه جوانان حامي دمكراسي به نام جنبش ۶ آوريل انجام شد. روز ۲۵ ژانويه از آن رو پيشنهاد شد كه «روز ملي پليس» در مصر است. دهها هزار نفر در يك صفحه فيسبوك اعلام كردند كه در تظاهرات شركت خواهند كرد. وزارت كشور مصر اعلام كرده بود كه با قاطعيت با قانونشكنان برخورد خواهد كرد زيرا براساس قانون شرايط اضطراري، تظاهرات خياباني ممنوع است؛ اما با همه اينها اعتراضات و شورشها در چندين شهر ادامه پيدا كرد و مصريهاي بيشماري با عطش نابودي مبارك و از ميان برداشتن ظلمها و تبعيضات 30ساله در ۲۵ژانويه تجمع كردند و روز اول انقلاب با نام روز خشم ملت مصر آغاز شد. تجمع چند هزار نفري در روزهاي پس از۲۵ ژانويه به تجمعات و راهپيماييهاي ميليوني در قاهره براي سرنگوني مبارك تبديل شد و چندماه بعد همين اتفاق عملا افتاد.
وائل غنيم مدير منطقهاي گوگل در خاورميانه بود و البته مدير همين صفحه مشهور«كلنا خالد سعيد» در فيس بوك كه در واقع نخستين قرار برگزاري راهپيمايي اعتراضآميز در مصر، در آن گذاشته شد. او 2روز پس از آغاز انقلاب مصر توسط نيروهاي امنيتي بازداشت شد اما دستگيري او به دليل اعتراضهاي جهاني ۱۲ روز بيشتر ادامه نداشت.
حالا لطفا يكبار ديگر حرفهاي او را بخوانيد. آيا اينترنت در ابعاد كلان خويش و شبكههاي اجتماعي بهعنوان يك ابزار رسانهاي در اين فضاي مجازي براي رهايي بشر و رسيدن به رؤياي شيرين آزادي بيان پديد آمدهاند و يا فضايي بيقيد و بند هستند كه هر كسي به هر منظوري ميتواند از آن استفاده كند؟ چرا هم ميتواند انقلاب بيافريند و هم ميتواند آن را منحرف كند؟ اين چاقوي تيز دو دم عاقبت موجب رهايي بشر خواهد شد و يا او را در هرج و مرج و تباهي فرو خواهد برد؟ بهنظر ميرسد انتخاب اين راه دست خودمان است. فضاي مجازي اگر شهر هرتي باشد كه نه قانوني بشناسد و نه قابل كنترل باشد فرقي با جنگل ندارد. توي جنگل هم تنها زور و قانون بقا حكمراني ميكند.اگر بر تمايلات نفساني و غرايز حيواني و ارزشهاي دنيوي خود لجام عقل و اخلاق و دينداري نزنيم، نميتوان انساني زندگي كرد چه در زندگي واقعي و چه در فضاي مجازي. تنها دانش، تجربه و مهارت ما در برخورد با بياخلاقيها و رواج منيتها و رفتارهاي غيرانساني در اين فضاست كه ميتواند آن را از «جنگل» به «مدينه» تبديل كند وگرنه مطمئن باشيد بربريت ديگري در انتظار جامعه انساني خواهد بود.