فعالان صنايعدستي معتقدند وقتي بودجهاي براي حضور در يك نمايشگاه بينالمللي خارجي ارائه ميشود، اين نمايشگاه جايي براي حضور هنرمند صنايعدستي و تكفروشي توليدات صنايعدستي ايران نيست. البته برپايي ورك شاپ در اين نمايشگاهها با حضور هنرمندان نيز مردود نيست. تجربههاي گذشته نشان داده است كه هنرمند نميتواند در يك نمايشگاه خارجي هم هنرمند باشد، هم محصول توليد كند، هم رايزني فروش كند. اين تجربه در سالهاي گذشته با شكست مواجه شده است. بيشتر هنرمنداني كه به نمايشگاههاي خارجي رفتهاند تنها تكفروشي كردهاند و حالا برخيشان نيز اجناس خود را نفروخته و به كشور بازگشتهاند.
سخن فعالان صنايعدستي اين است كه در حوزه رويدادهاي بينالمللي بايد بازرگان صنايعدستي برود. چون بازرگان صنايعدستي ادبيات تجاري بينالملل را ميشناسد. با ادبيات و علم خود صنايعدستي را عرضه ميكند. در يك رويداد 20قرارداد ميبندد و همين اتفاق ميتواند 100هنرمند صنايعدستي را درگير توليد كند. نه اينكه هنرمندان را به رويدادهاي بينالمللي براي تكفروشي ببريم و نامش را بگذاريم حمايت از هنرمند. اين رفتارها تأثير منفي در صادرات صنايعدستي ايران دارد.
پيشتر موضوع احياي خانههاي ايران در كشورهاي خارجي مطرح بود. خانههاي ايران در خارج از كشور در اختيار وزارت خارجه هواپيمايي و سازمان تبليغات اسلامي است كه قرار بود بخشي از آن نيز به سازمان ميراث فرهنگي براي عرضه محصولات صنايعدستي فاخر ايران در خارج از كشور اختصاص يابد.خانههاي ايران فرصت خوبي براي فروش صنايعدستي ايران در خارج از كشور بود. اكنون بايد خانههاي ايران مجددا مورد بررسي قرار گيرند و از فرصت اين خانهها براي فروش صنايعدستي در خارج از كشور بهره برد. چرا مسئولان ايراني نبايد با كالاهاي فرهنگي ايراني كه مردمان ديگر كشورها علاقهمند به آنها هستند به كشورهاي ديگر نفوذ كنند؟ چه ايرادي دارد كه از بخشهايي كه خارج از ايران در حال خاك خوردن است استفاده و مراكز صادرات و تجارت صنايعدستي را در آن بخشها راهاندازي كرد؟
اين اتفاق ميتواند انجام شود. امروز البته نياز به سازمان استاندارد صنايعدستي بيش از گذشته احساس ميشود. چون امروز سفال لالجين كه اصليترين اولويت صادرات صنايعدستي ايران است در كشورهاي خارجي با مشكل مواجه شده است و ديگر سفال لالجين ايران خريداري نميشود. متأسفانه وجود سرب در سفال ايران موجب شده كه صادرات اين محصول نيز محدود شود. بنابراين نياز به تعريف يك مجموعه استاندارد براي صنايعدستي ايران داريم تا رشتههاي صنايعدستي با علم روز همخوان شوند. با استانداردسازي صنايعدستي است كه ديگر توليدات صنايعدستي ايران به چرخه صادرات وارد ميشوند و زحمات هنرمندان صنايعدستي نيز به هدر نميرود.
بايد بخش خصوصي فعال و مورد اطمينان و مورد وثوق هنرمندان نيز در كشور فعاليت خود را آغاز كند. تشكلهاي صنايعدستي كشور معتقدند كه اتحاديه صنف كالاي عتيقه و صنايعدستي بهصورت تخصصي به صنايعدستي نگاه نميكند و به همين دليل بايد اتحاديه صنف صنايعدستي و هنرهاي سنتي ايران ايجاد شود. دولت نيز بايد به هنرمندان صنايعدستي اعتماد كند و واگذاريها را در بخش صنايعدستي به اتحاديه صنف صنايعدستي بسپارد؛ اتحاديهاي كه نبايد پاي هيچ دلالي در آن باز شود. دلالهاي صنايعدستي يكي از دلايل گران شدن محصولات صنايعدستي در ايران هستند و باعث شدهاند كه نگاه مردم به صنايعدستي بهعنوان يك محصول لوكس باشد؛ همان محصولاتي كه امروز در خيابان ويلاي تهران قيمت تمام شدهشان 100هزار تومان است اما قيمت اتيكت خورده پشت ويترين آنها 300هزار تومان است و موجب شده تا مردم، صنايعدستي را كالاي لوكس بدانند. چنين رفتارهايي موجب شده كه صنايعدستي گران جلوه كند. براي راه انداختن فرهنگ استفاده از صنايعدستي در كشور نيز جز نظارت بر كيفيت و قيمت تمامشده محصولات صنايعدستي راهي وجود ندارد. مردم بايد به محصول صنايعدستي ايران اعتماد كنند؛ چه به لحاظ بهداشت، چه به لحاظ قيمت. محصول صنايعدستي ايران در شرايط خاص كنوني كه اقتصاد مقاومتي درنظر گرفته شده است بايد براي ورود به خانههاي مردم با محصولات خارجي رقابت كند. صنايعدستي ايران نيز در شرايط كنوني نيازمند استانداردسازي براي ورود به خانههاي مردم است.