از اين تعداد تنها 365هزار هنرمند صنايعدستي در 360رشته از ريزمجموعههاي صنايعدستي خارج از فرش و زيورآلات سنتي زير پوشش سازمان ميراث فرهنگي هستند كه تنها 75هزار تن از آنها از بيمه هنرمندان صنايعدستي استفاده ميكنند. برخي رشتههاي صنايعدستي همچون چلنگري، ساخت ميخ و ساخت زين منسوخ شدهاند و آنطور كه معاون صنايعدستي سازمان ميراث فرهنگي در گفتوگوي مفصل خود با همشهري گفته است مستندسازي شده تا به موزه تاريخ صنايعدستي در ايران سپرده شوند. اما با خاموشي اين تعداد از هنرهاي سنتي ايران هنرهاي جديد سربرآوردهاند و بهمن نامور مطلق كه سكاندار صنايعدستي كشور است ميگويد كه رشتههاي جديد جايگزين رشتههاي منسوخ شدهاند و همينها نجاتبخش صنايعدستي ايران در بازارهاي خارجي شدهاند. معاون صنايعدستي انتقادات زيادي از توليدات صنايعدستي ايران دارد و ميگويد طراحي صنايعدستي ايران نياز به يك دگرگوني جدي دارد. بهمن نامور مطلق معاون صنايعدستي سازمان ميراث فرهنگي تحصيلكرده فرانسه در رشته هنر است و ميگويد كه در خانهاش چنان از توليدات صنايعدستي بهره برده كه ميهمانانش پس از ورود نخستين كاري كه ميكنند چرخي در آن ميزنند و آثار صنايعدستي ايران را برانداز ميكنند و پس از آن براي گپ و گفت كنار او مينشينند. گفتوگوي همشهري با نامور مطلق از دغدغه جدي هنرمندان صنايعدستي در كشور آغاز شد.
- بيمه هنرمندان صنايعدستي دغدغه جدي آنهاست. چه اقدامي براي مرتفع شدن اين دغدغه انجام شد؟
در دولت گذشته تعداد زيادي از افراد را با عنوان هنرمند تحت پوشش بيمه هنرمندان صنايعدستي قرار دادند. آن زمان نفت با قيمت بالا فروش ميرفت. اعتبار دولت خوب بود و به جاي اينكه اعتبارات در حوزه زيرساختهاي تجارت و فروش صنايعدستي معطوف شود مثل حكايت يارانهها مبلغ هنگفتي براي بيمه كردن هنرمندان گذاشته شد.
- اين مبلغ چقدر بود؟
براي 100هزار هنرمند صنايعدستي سهم دولت 20درصد و چيزي معادل 200ميليارد تومان بود. مابقي را خود هنرمندان بايد ميگذاشتند. بيمه البته حق هنرمند است اما چون مبلغي كه دولت گذاشته بود خيلي بالا بود، امكان تداوم آن جز در شرايط ايدهآل اعتباري وجود نداشت. بيمه هنرمندان صنايعدستي با قاليبافها شروع شد. بعد صنايعدستي به آن افزوده شد. در همان زمان نيز بسياري از كساني كه نه در زمره قاليبافها قرار داشتند و نه هنرمندان صنايعدستي، به واسطه رابطهاي كه داشتند از امتياز ويژه هنرمندان صنايعدستي استفاده كردند. افرادي را شناسايي كردهايم كه راننده بودند و بيمه هنرمندان صنايعدستي شدند. افرادي كه وضع مالي بسيار خوبي هم داشتند از اين بيمه استفاده كردهاند. در گزارشي كه سازمان تأمين اجتماعي به معاونت صنايعدستي ارسال كرد افراد زيادي بودند كه چندين خانه داشتند و از همين بيمه استفاده كردهاند. افرادي از بيمه هنرمندان صنايعدستي استفاده كردند كه خودرويشان بالاي يكصد ميليون تومان قيمت دارد. آمار و گزارشهاي مربوط به همه اين افراد نيز وجود دارد.
- هيچكدامشان توليدكننده صنايعدستي نبودند؟
خيليهايشان هماهنگكننده توليدات صنايعدستي، تاجر يا كارآفرين بودند كه شرايطي پيش آمده بود تا از بيمه هنرمندان صنايعدستي استفاده كنند. همين موضوع موجب شد تا دولت يازدهم اعلام كند امكان تأمين بودجه براي بيمه هنرمندان صنايعدستي را ندارد. نزديك به 400هزار بيمه شده صنايعدستي با همان فرمول قبل وجود دارند كه بودجه مورد نياز براي تداوم اين بيمه 800تا هزار ميليارد تومان در سال است. دولت نيز توان تأمين اين بودجه را ندارد. دولت البته فرمول ديگري براي تداوم بيمه هنرمندان صنايعدستي ارائه كرد كه سهم 20درصدي خود را در بيمه هنرمندان به 10درصد كاهش بدهد. سازمان تأمين اجتماعي نيز به ما گفت كه بهدليل بدهي دولت به اين سازمان توان بيمه تعداد بيشتري از هنرمندان صنايعدستي را ندارد. تأمين اجتماعي البته اعلام كرد كه بيمهشدگان را حذف نخواهد كرد تا پروسه راستيآزمايي در مورد آنها انجام شود. معاونت صنايعدستي نيز به سمت راستيآزمايي رفت و به سازمان تأمين اجتماعي پيشنهاد داد تا وقتي راستي آزمايي انجام شود افرادي كه استحقاق استفاده از بيمه هنرمندان صنايعدستي را نداشتند حذف شوند و به جاي آنها افراد جديد به اين بيمه افزوده شوند؛ چون دولت به سازمان تأمين اجتماعي بدهكار است. آنها گفتند كه پيشنهاد جايگزيني با سهم يك به يك را نميپذيرند. آنها پيشنهاد دادند به جاي هر 5بيمه شده كه حذف شوند يكنفر جايگزين شود. سازمان ميراث فرهنگي نپذيرفت. تا آنكه پايان سال گذشته هر دو به اين نتيجه رسيديم ريزش يك به يك انجام شود؛ يعني به جاي هر فرد كه محق براي داشتن بيمه هنرمندان صنايعدستي نيست يك هنرمند جايگزين شود كه الان در حال انجام است. از تعداد 400هزار بيمه شده صنايعدستي نزديك به 75هزار بيمه شده تنها از حوزه صنايعدستي هستند و مابقي از حوزه فرش و زيورآلات بيمه شدهاند. مشكل ديگري كه در آن دوره پيش آمد اين بود كه قاليبافها در بيمه هنرمندان صنايعدستي ضريب خطاي زيادي داشتند و افرادي را كه در زمره هنرمندان و قاليبافها قرار نداشتند بيمه كرده بودند. در بخش صنايعدستي بهدليل سختگيريهاي انجام شده درصد خطا پايين 5درصد بود. درحاليكه درصد خطاي قاليبافها دو رقمي بود. همين هم بهانهاي شد كه دولت اعلام كند هزينه بيمه از بيتالمال گرفته ميشود و به افرادي داده ميشود كه وضعشان از مديران و مسئولين كشور هم بهتر است.
- پس هنوز پيشنهادها اجرايي نشده و اتفاق خوبي در سامان بخشيدن به بيمه هنرمندان صنايعدستي نيفتاده است؟
جذب محدود انجام شده است كه البه استان به استان متفاوت بود. استانهايي كه تعاملشان خوب بود و ريزش داشتند به همان اندازه جذب كردند اما در برخي استانها نتوانستيم افراد را جذب كنيم. وضعيت خاصي حاكم است. از يكسو ميخواهيم هنرمندان صنايعدستي را حفظ كنيم و از سوي ديگر نميخواهيم بار زياد بر دولت تحميل كنيم. اعتبارات بايد صرف زيرساختها و بهتر شدن كيفيت توليدات شود. در كشورهاي ديگر البته بيمه هنرمندان صنايعدستي مرسوم نيست و بيمه هنرمندان با بيمه مردم عادي تفاوت ندارد. تنها در ايران است كه بيمه ويژه براي قاليبافان و هنرمندان صنايعدستي ايجاد شده است. خوشبختانه با رئيس سازمان تأمين اجتماعي بر سر بيمه هنرمندان صنايعدستي به نتيجه رسيدهايم. اميدوار هستيم كه بخش قابل توجهي از هنرمندان كه در مرحله آخر فرصت بيمه هستند در فهرست بيمهشدگان صنايعدستي قرا بگيرند. بيمه هنرمندان صنايعدستي البته در حوزه فعاليت سازمان ميراث فرهنگي نيست. اما چون هنرمندان صنايعدستي اهميت دارند، سازمان ميراث فرهنگي پيگيري اين موضوع را آغاز كرد.
- مشخص است امسال چه تعداد هنرمند صنايعدستي در رديف بيمه هنرمندان قرار ميگيرند؟
حدود 25هزار هنرمند و صنعتگر صنايعدستي محق كشور در ليست بيمه هنرمندان قرار دارند كه اگر بتوانيم اين تعداد را بيمه كنيم آنوقت آمار به روز داريم. بيمه شدن اين تعداد نيز سالانه 50هزار ميليارد تومان اعتبار نياز دارد.
- زماني در دوره تحريمها در حوزه صادرات صنايعدستي قرار بود پايگاههاي خارجي صنايعدستي در تركيه و حتي آمريكاي لاتين ايجاد شود. اين طرح همچنان ادامه دارد يا طرح ديگري جايگزين شد؟
اگر منظور حضور دولت در اين كشورهاست كه خير. دولت قرار نيست تاجر شود. در همان دوران نيز متأسفانه اين طرح شكست خورد. چون تحريمها تا خود تركيه هم كشيده شد. حتي اگر امكان ايجاد پايگاهها نيز وجود داشت در ارسال مبالغ، مشكل بانكي داشتيم. مگر آنكه انتقال پول چمداني صورت ميگرفت كه اين هم واقعا عصر حجري بود. در دوره جديد به تجارت خارجي توجه جدي داريم. صنايعدستي در طول تاريخ ايران جزو صنايع ارزآور بود. در 10سال گذشته البته تمامي بازارهاي خود را در جهان از دست داديم. برجام هم كه تازه به تصويب رسيده و چندان در همه حوزهها عملياتي نشده است. بنابراين شرايط صنايعدستي در 3سال نخست چندان تغييري نسبت به دولت قبل نداشت. با اين حال سعي كرديم پايگاههاي صنايعدستي و نقاط فروش را در خارج از كشور تقويت كنيم. در 2سال گذشته از كساني كه تقاضاي دريافت تسهيلات داشتند تا در خارج از كشور نقاط فروش راهاندازي كنند حمايت كرديم. در سال 93حدود 13نقطه در خارج از كشور را حمايت كرديم و به آنها حتي از 500ميليون تا يك ميليارد تومان هم تسهيلات داديم. در كشورهاي آلمان، قبرس، استراليا، تركيه و برخي كشورهاي اسكانديناوي كمكهايي داشتيم و بخش خصوصي نقاط فروش را راهاندازي و احيا كرد. الان هم اگر متقاضي راهاندازي نقاط فروش در خارج از كشور باشد پرونده آنها بررسي ميشود و از اين اقدام حمايت ميكنيم. اين اقدام بد نبود. البته رضايت بخش هم نبود. صادرات صنايعدستي در سال آخر دولت قبل 90ميليون دلار بود. اما در سال 92صادرات صنايعدستي منهاي فرش و صادرات چمداني و جواهرات سنتي 120ميليون دلار بود. در سال 93نيز اين مبلغ به 156ميليون دلار رسيد. هنوز البته رقم دقيق صادرات صنايعدستي در سال 94اعلام نشده است. اما فكر ميكنيم صادرات صنايعدستي در سال گذشته نسبت به سال قبل از آن از رشد بالاتري برخوردار است چون رشد صادرات صنايعدستي در دو سال قبل 36درصد بود. سال گذشته كه بسياري از دستگاهها در صادرات به رشد منفي رسيدند تا اسفندماه آمار صادرات صنايعدستي به 18درصد رسيد. موج تأثير خوب برجام البته هنوز به صنايعدستي نرسيده است. با اين حال اميدواريم كه امسال بتوانيم رشد جهشي نسبت به دو سال قبل داشته باشيم. پس با همان استراتژي حمايت از صادرات از نقاط فروش غيردولتي حمايت ميكنيم. ايران تا پايان برنامه ششم بايد به رشد صادرات يك ميليارد دلاري صنايعدستي برسد. الان اين رشد نزديك به 200ميليون دلار است و بايد فعاليت زيادي صورت بگيرد تا ظرف 5سال آينده به يك ميليارد دلار صادرات صنايعدستي برسيم.
- فكر ميكنيد توان توليد داخلي صنايعدستي براي رسيدن به صادرات يك ميليارد دلاري صنايعدستي وجود داشته باشد؟
توليد داخلي صنايعدستي در ايران با دو مشكل كمي و كيفي مواجه است. مشكل كمي را ميتوان حل كرد. ولي مشكل كيفي صنايعدستي ايران موجب شده تا ايران از رقباي خود در جهان عقب بماند. اين مشكل نيز در جنس، طراحي، نقوش، رنگ، نوع كالا و كاربردي يا تزييني بودن توليدات صنايعدستي است. 10سال بود كه صنايعدستي ايران با بازارهاي جهان ارتباط جدي نداشت. 10سال در جهان امروز يعني 100سال و اين بهمعناي وجود يك گسست بسيار جدي با بازارهاي جهان است. به همين دليل وقتي نمايشگاه صنايعدستي در پاريس و اتريش برپا شد متوجه شديم تا چه اندازه سليقه اروپاييها در بحث صنايعدستي تغيير كرده است. اروپاييها اكنون با توليدات صنايعدستي ايران احساس غريبگي ميكنند. نسل جديد اروپا با طرحهاي مينيماليستي و ساده با طراحيهاي شيك و زيبا كه فضاي كوچك خانهشان را بزرگ جلوه دهد خو گرفتهاند. كارهاي ايراني به زعم آنها شلوغ است. در وين تقريبا فرش ايراني ديگر فروخته نميشود. چون فرش ايراني پاسخگوي سليقه امروز اروپا نيست. آنها فرشهاي ويتنام و نپال را با طرحهاي ساده و همراه با ديزاين داخلي خانههايشان خريداري ميكنند اما فرش ايراني نميخرند. حتي افغانها نيز امروز طرحهايي ميزنند كه متناسب با سليقه بازارهاي جهاني است. مثلا فرشهايشان ترنج مركزي ندارد. بنابراين تصميم گرفتيم نسل جديدي از صنايعدستي را به اروپا ببريم. اين را هم متوجه شديم كه صنايعدستي ايران نسبت به فرش ايران توانسته است زودتر خود را با زيبايي شناسي جديد جهاني وفق بدهد. مثلا يك قطعه مس بزرگ يكرنگ و مسطح در نمايشگاه پاريس بسيار مورد توجه قرار گرفت. تنها بهدليل رنگ و مسطحبودن آن كه فضا را بزرگ جلوه ميداد. يا تشتهايي كه قديم در آنها كشك درست ميكردند با رنگهاي آبي آسماني و فرم جديد توانست مورد توجه قرار بگيرد. توليدات سفال نيز آنجا بسيار مورد توجه بود. چون نسل جديد توليدكنندگان صنايعدستي ايران زبان آنها را فهميدهاند. زبان جديد آنها، زبان نسل جديد ماست و از برخي جهات حتي نسل جديد توليدكنندگان صنايعدستي ايران از آنها نيز جلوتر است. پس اگر بتوانيم بحث طراحي را حل كنيم و با زيباييشناسي پست مدرن و معاصر همراه شويم، ميتوانيم در بازارهاي جهاني كه در دولت قبل از آنها بيرون انداخته شديم جايگاه خود را بيابيم و دسترسيمجدد به بازارهاي چند صد سالهمان در تركيه، آمريكا و فرانسه داشته باشيم.
- اما ممكن است برخي منتقدان اين نوگرايي ايجاد تغيير در نقوش ايراني يا نقوش اسليمي با ذائقه اروپاييها را نشانه دور شدن از اصالت فرهنگي و هويت صنايعدستي ايران بدانند.
هنر با تغيير و آشناييزدايي زنده است. هنري كه نتواند خودش آشناييزدايي كند هنر مرده است. تفاوت هنر با مضامين و كهن الگوها نيز در همين است. هنر صورت پوياي مضامين جاودانه و ماندگار است. مضاميني چون عشق و محبت و ايثار و نوعدوستي و اميد مضامين جاودانه انسان هستند كه اگر از انسان گرفته شود انسانيت گرفته ميشود. هنر در هر دورهاي جلوه تازه به اين مضامين ميدهد تا كهنه نشوند. انسان از تكرار گريزان است. در آموزههاي دينيمان نيز وجود دارد كه اگر مسلمان دو روزش يكي باشد ديگر مسلمان نيست. هنر ايران متأسفانه بهدليل تكرارهاي زياد نزد خودمان نيز منسوخ شده و ديگر ميل به خريد هنرهاي سنتي و آثار صنايعدستي حتي در داخل وجود ندارد. هنر بايد جلوه تازه بيابد. اين بهمعناي ازدستدادن ارتباط خود با هويت هنري و مضامين ايراني - اسلامي نيست. مثلا در هنر ايراني اسلامي بايد هميشه اميد باشد. اين اميد اما ميتواند جلوههاي گوناگون پيدا كند. بايستي در هنر ايراني همنوع دوستي و مهماندوستي كه از ويژگيهاي ايرانيهاست وجود داشته باشد. مضامين بايد پايدار باشند و اگر هنر بخواهد به تكرار بيفتد منسوخ ميشود. برخي جلوههاي بصري هنري نيز ميتوانند با همين تحولات وجود داشته باشند. اين موضوع با هويت تناقض ندارد. بلكه هويت هنري بايد هميشه تغيير كند. در گذشته هم همين اتفاق ميافتاد. ما مكتب هرات داشتيم بعد مكتب تبريز و مكتب شيراز داشتيم. اينها تغييراتي بود كه در گذشته انجام ميشد تا پاسخگوي زيباييشناسي دورههاي مختلف باشند.
- فكر ميكنيد هنرمندان يا توليدكنندگان صنايعدستي كشور آماده اين تغيير باشند؟
براي ايجاد اين آمادگي گروه طراحي را براي نخستين بار راهاندازي كردهايم. از هنرمندان تجسمي نيز درخواست كرديم طرحهايي با موضوع صنايعدستي بدهند. بيش از هزار اثر را نيز از ميان دهها هزار اثر در سراسر كشور انتخاب كرديم كه ملاك اصلي نيز در طراحي آنها بود. بايد در يك پروسه زماني اين ذائقه را تغيير داد. در شرايط كنوني ذائقه مصرفكننده صنايعدستي با ذائقه توليد كنندهها همخواني ندارد. بايد اين اتفاق در طراحي، جنس و رنگ كالاها ايجاد شود. نميخواهيم ساختار قديم را از بين ببريم و تخريب كنيم بلكه تلاش ميكنيم ساختار جديد اضافه كنيم. بههيچوجه نميخواهيم به توليدكنندهها بگوييم كار نكنيد. تا زماني كه آنها مشتريشان را دارند معاونت صنايعدستي حتي كمكشان هم ميكند. اما ميخواهيم بگوييم كه بايد طراحي جديد هم داشته باشند. يعني لايههاي جديد به لايههاي زيرين اضافه كنيم. مثل معماري گذشته كه هيچگاه معماري قبل خود را تخريب نكرد بلكه معماري جديدي روي معماري گذشته ايجاد كرد. تا اين اقدام انجام نشود هم نميتوانيم بازار داشته باشيم. هنرمندان و توليدكنندگان صنايعدستي ما به اروپا ميروند اما ضرر ميكنند و برميگردند. خب ما بايد به اينها بگوييم چرا ضرر ميكنند. همين هفته گذشته از لالجين ديدار كرديم. توليدكنندگان سفال گفتند بزرگترين بازارشان عراق است. اگر بزرگترين بازار آنها عراق است پس هيچ بازاري ندارند. چون با سليقهشناسي گذشته فعاليت ميكنند. زيباييشناسي مردم عراق بهدليل جنگ و فشارهاي سالهاي گذشته رشد نكرد. بنابراين اگر بازار عراق مخاطب كارهاي ايراني است، توليدكنندگان بايد بدانند كه در نقاط ديگر جهان كه زيباييشناسي رشد كرده جايگاهي ندارند. كشورهايي كه صادرات صنايعدستي در آنها وجود دارد شاخصهايي هستند كه وضعيت صنايعدستي خود را محك بزنيم. اگر بيشترين صادرات به افغانستان و عراق است اين موضوع نشان ميدهد كه با زيبايي شناسي معاصر فاصله بسيار داريم. اينكه مناطق ديگر صنايعدستي ايران را خريداري نميكنند و فقط ناچاريم توليدات را به همسايهها بفروشيم دليلش همين است. بنابراين بايد گفت انگارهاي كه در ذهن برخي دوستان است و ميگويند صنايعدستي قديمي و كهنه است در برخي موارد صادق است. تلاش ميكنيم همين انگارهزدايي را با طراحي جديد انجام دهيم. به همين دليل از مؤسساتي كه طراحي جديد ميكنند حمايت ويژه ميكنيم و همانها را به خارج از كشور ميفرستيم.
- گفتيد در 10سال گذشته به اندازه 100سال بازار صنايعدستي را در جهان از دست دادهايم. فكر ميكنيد در يك برنامه پنجساله بتوان بار ديگر به بازارهاي گذشته رسيد؟
محكوم هستيم كه بازارهاي خارجي را دوباره بهدست بياوريم. اگر اين اتفاق نيفتد صنايعدستي نميتواند رشد جهشي داشته باشد. بايد بسيج شويم تا بازارهاي از دست رفته را در امتداد اقتصاد مقاومتي كه يك ويژگي آن برونگرايي يعني صادرات است بهدست بياوريم. بايد يك اراده ملي نيز وجود داشته باشد. دستگاه ديپلماسي، اقتصاد و فرهنگ در ايران بايد كمك كنند تا بازارهايي كه به راحتي در دولت قبل از دست رفت و قدرشان را ندانستند دوباره بهدست بيايد. اگر اين حمايت ويژه انجام شود امكان گرفتن بازارها در يك دوره زماني ممكن است، چون به هنرمندان صنايعدستي اعتماد داريم. بقاي صنايعدستي به حضور در بازارهاي جهاني است. اصلا چون بازارهاي جهاني را از دست داديم، بازار داخلي را هم از دست دادهايم. به واسطه فروش زيادي كه در بازارهاي جهاني داشتيم رقابتپذيري صنايعدستي در داخل نيز بالا رفته بود. اما چون نتوانستيم در بازارهاي خارجي حاضر شويم توليد انبوه نداشتيم. قيمتهاي تمامشده نيز بالا رفت و زيبايي شناسي بخش صنايعدستي تنزل كرد. همه اينها باعث شد بازار داخلي هم از دست برود. براي توسعه صنايعدستي و بازپسگيري بازار داخلي نياز به حضور در بازار خارجي است. صنايعدستي اصلا بايد يك نگاه به داخل و يك نگاه به خارج باشد كه اگر اينگونه نباشد صنايعدستي ايران از بين ميرود.
- برنامه ششم تا چه اندازه ميتواند خسارتهاي گذشته به صنايعدستي ايران را جبران كند؟
برنامه ششم بايد به ما ابلاغ شود. آنچه ما پيشنهاد داديم ميتواند كمك كند تا دوباره صنايعدستي كشور جان بگيرد. روز اول گفتم صنايعدستي با يك حيات نباتي دارد زندگي ميكند.
- يعني واقعا صنايعدستي ايران تا اين حد بيرمق شده؟
بله! اصلا داشتيم ميرفتيم تا در زمره كشورهاي بدون صنايعدستي باشيم. مثل آلمان و فرانسه و خيلي از كشورها كه در يك پروسه زماني بهدليل بيتوجهي بدون صنايعدستي شدند. من يادم هست كه انبارهاي فعالان صنايعدستي پر شده بود از كالاهاي چيني. اما الان يك اميدي ايجاد شده است و مردم به صنايعدستي توجه دارند.
- مي خواهم در مورد كارگاههايي كه تعطيل شدند و هنرمنداني كه ورشكست شدند بپرسم. چه اندازه حضور دوساله شما موجب شد كارگاهها احيا شوند و هنرمندان صنايعدستي ترغيب به بازگشت بهكار شوند؟
نخستين اولويت ما جلوگيري از سقوط بيشتر صنايعدستي بود. پس از آن سعي كرديم كارگاهها را بيشتر كنيم. سال گذشته بيش از 20هزار هنرمند به سامانه صنايعدستي افزوده شدند. بيش از 10هزار كارگاه در سال 93اضافه شد. البته احتمال هم دارد در اين مدت كارگاههايي هم تعطيل شده باشد اما تعدادشان خيلي كم است. سازمان ميراث فرهنگي بر كارگاههاي شناخته شده كه ميخواستند تعطيل شوند بسيار حساس است. حتي در تبريز يك كارگاه شيشه تعطيل شد و تلاش كرديم تا دوباره احيا شود. در دو سال اخير كارگاه شناخته شده بزرگ نداشتيم كه تعطيل شده باشد. آنهايي هم كه رو به تعطيلي بودند سعي كرديم احيا كنيم. حضور گردشگر هم البته كمك كرد و رقم فروش داخلي صنايعدستي كشور سال گذشته 55درصد افزايش داشت. سعي كرديم جلوي صنايعدستي قاچاق را هم بگيريم. حتي در ستاد كالاي قاچاق حضور يافتيم و براي نخستينبار سال گذشته بازرسيهاي مشترك با ستاد انجام داديم. انجمن صادركنندگان نيز همين سال گذشته تشكيل شد كه اينها نشانههاي خوبي براي راهاندازي توليد و فروش صنايعدستي است. سال گذشته 9بازارچه صنايعدستي در ايران راهاندازي شد. 170فروشگاه مجازي نيز رصد و به ثبت رسيد. درصورتي كه در ابتداي دولت يازدهم فروشگاه مجازي صنايعدستي در كشور وجود نداشت. اينها نشاندهنده توجه به خروجي صنايعدستي ايران است. اقدام ديگر اهداي نشان اعتماد به فروشگاههايي بود كه ويژگيهايي در قيمت و ايراني بودن توليدات داشتند. اعتماد مردم به صنايعدستي ايران از دست رفته بود و فكر ميكردند تمامي صنايعدستي عرضه شده چيني است. دادن اين نشان براي بازگرداندن اعتماد از دست رفته به صنايعدستي ايران صورت گرفت.
- حجم كالاي قاچاق صنايعدستي كه سال گذشته به كشور وارد شد چقدر بود؟
مشخص نيست. اگر مشخص ميشد كه خيلي خوب بود.
- ستاد مبارزه با قاچاق كالا هم عددي به شما اعلام نكرده؟
نمي شود محاسبه كرد. متأسفانه در آمارهاي رسمي و داخلي خودمان هم مشكل داريم چه برسد به اين موضوع.
- حدس و گمان هم نداريد؟
فكر ميكنم حجم كالاي قاچاق در بخش صنايعدستي به چند ده ميليارد تومان برسد. در همين بازرسيهاي مشترك كه با ستاد قاچاق كالا و ارز داشتيم چند فروشگاه صنايعدستي بسته شد. حتي يك انبار در اطراف تهران پيدا شد كه كالاهاي صنايعدستي تركيه را در كشور توزيع ميكرد كه آن هم پلمب شد. بايد بگويم قاچاق صنايعدستي به كشور نسبت به سال قبل كمتر شده است. با اين حال هنوز جاي انتقاد نسبت به مرزداران اقتصادي كشور وجود دارد. چون هم مقام معظم رهبري، هم رياستجمهوري و هم همه هنرمندان از اين قضيه شاكي هستند. اين وظيفه مرزداران اقتصادي است كه از ورود صنايعدستي قاچاق به كشور جلوگيري كنند و باندهاي قاچاق را منهدم كنند. هر يكميليارد تومان صنايعدستي قاچاق كه وارد كشور شود صد هنرمند صنايعدستي در كشور بيكار ميشوند. برخي هنرمندان در روستاها در كل سال 10ميليون تومان توليد دارند. هر 10ميليون تومان نيز ميتواند يك شغل باشد بنابراين ورود كالاي قاچاق ظلم به هنرمندان صنايعدستي است. كالاي قاچاق مثل موادمخدر تخريبكننده جامعه است چون موجب بيكاري است. پس بايد از ورود كالاي قاچاق كه اقتصاد را نامشروع ميكند و به فساد ميكشاند جلوگيري كرد.
- چه تضميني وجود دارد كه كالاهاي قاچاق صنايعدستي كه ضبط ميشوند بار ديگر وارد بازار نشوند؟
اين كالاها بايد منهدم شوند. حتي بايد از واردكنندگان جريمه گرفته شود تا به هنرمندان صنايعدستي كمك شود. كالاهايي كه از گمرك بهصورت قانوني وارد كشور ميشوند 15درصد از عوارض گمركيشان به حوزه صنايعدستي اختصاص مييابد تا صرف هزينههاي زيرساختي صنايعدستي شود. البته سعي داريم اين 15درصد به 30درصد برسد.
- اين مبلغ در كدام بخش زيرساختها هزينه ميشود؟
سال گذشته 50طراحي تجهيزات جديد داشتيم. مثلا در بخش نساجي طراحي جديد صورت گرفت تا هم نفرات كمتري روي دستگاه كار كنند و هم دقت و رقابتپذيري توليدات نساجي بالا برود. اين طراحيها در بخش تجهيزات نساجي در حوزه شعربافي و زري بافي و... انجام شد. چندين كوره پخت شيشه نيز با همان درصدي كه از گمرك ميآيد طراحي شد و بخشي نيز بهعنوان كمك در اختيار هنرمندان صنايعدستي قرار گرفت.
- برنامهاي براي انهدام عمومي كالاهاي صنايعدستي قاچاق شده به كشور نداريد؟ درست شبيه آنچه ستاد مبارزه با موادمخدر انجام ميدهد؟
اينها دست ما نيست. فقط ميتوانيم چنين پيشنهادي را با ستاد قاچاق كالا مطرح كنيم. خوشبختانه سال گذشته از ما دعوت شد تا در بازرسيها با ستاد قاچاق كالا همراهي كنيم. البته خيلي هم نميخواهيم موضوع كالاهاي قاچاق را عمومي كنيم چون ميترسيم مردم اعتمادشان را از دست بدهند. مبارزه با كالاي قاچاق صنايعدستي بايد بيسروصدا انجام شود تا جو عمومي براي خريد و مصرف صنايعدستي تحتالشعاع قرار نگيرد. از دوستان هم خواستهام كه خيلي موضوع كالاهاي قاچاق صنايعدستي را بزرگ نكنند. بزرگ كردن اين موضوع از بابت تشديد مبارزه خوب است اما ممكن است اعتماد خريداران صنايعدستي را نيز سلب كند.
- در 2سال گذشته گلايههاي زيادي از سوي شما درخصوص بيتوجهي به صنايعدستي مطرح ميشد اما از زمان تدوين برنامه ششم به اينسو شما هم سكوت كردهايد. در دوسال گذشته مدام فرياد كشيديد كه به حوزه صنايعدستي اهميت داده نميشود ولي حالا اين سخنان را از شما نميشنويم. آيا واقعا وضعيت بهتر شده يا موضوع ديگري مطرح است؟
واقعا وضعيت نسبت به گذشته بهتر شده است. البته هنوز هم مطلوب نيست. صنايعدستي اكنون در سازمان مديريت بهتر از گذشته ديده ميشود و ديگر خبري از آن بيتوجهي صرف نيست. در گذشته، صنايعدستي را بهعنوان يك صنعت حاشيهاي نگاه ميكردند. هنرمندان صنايعدستي نيز جزو شهروندان درجه دو و سه بودند. اما حالا هنرمندان هم ديده ميشوند. سال 92فروش نمايشگاههاي نوروزي 19ميليارد تومان بود. در سال 93اين مبلغ به 24ميليارد تومان رسيد و امسال نيز با رشد جهشي مواجه شد. باز هم اما با توجه به هويتزايي و ارزآوري و اشتغالزايي بخش صنايعدستي هنوز هم توجه به اين بخش در كشور كم است.
- چند سال پيش بخشنامهاي به ادارات دولتي داده شد كه بخشي از بودجه خود را صرف خريد صنايعدستي كنند. اين بخشنامه هنوز وجود دارد يا ابطال شد؟
فقط يك دوره اين اتفاق افتاد. آن هم متأسفانه ناموفق بود. خود من مايل هستم كه اين اتفاق بيفتد. در دوره آقاي نجفي و حتي سلطاني فر نيز نامهاي ارسال شد كه دولت دستگاهها را مكلف كرد هدايا و جوايز خود را از بخش صنايعدستي تأمين كنند. اينكه دستگاهها سهمي براي خريد صنايعدستي و فرش اختصاص بدهند اقدام بسيار خوبي است و اميدواريم چنين طرحي براي صنايعدستي بار ديگر اجرايي شود.
- پيشنهادي براي احياي اين طرح داشتيد؟
بله پيشنهاد كرديم اما قبول نشد.
- در سازمان قبول نشد يا در دولت؟
فكر كنم اصلا در سازمان بالا نرفت. چون فكر ميكردند اجراي آن ممكن نيست. حتي اين پيشنهاد را براي شورايعالي سازمان نيز فرستاديم. آنها ميگفتند ممكن است دستگاههاي ديگر هم بگويند كه مثلا يك درصد از بودجه دولتي صرف معماري يا مرمت آثار و عمارتهاي تاريخي در اختيار دستگاهها قرار بگيرد كه در اين صورت فرصتي براي فعاليت دستگاهها باقي نميماند. معاونت صنايعدستي موافق است كه يك درصد يا حتي چند دهم درصد از بودجههاي عمراني صرف خريد كالاهاي فرهنگي در كشور شود. در نقاط ديگر دنيا نيز معافيتهايي براي شركتهاي خصوصي قائل شدهاند تا به جاي پرداخت ماليات تا چند درصد كالاي فرهنگي و هنري خريداري كنند. اين طرحها اگر انجام شود گردش مالي حوزه صنايعدستي بسيار خوب ميشود. با وجود قبول داشتن اين طرح اما همچنان معتقدم كه صنايعدستي بايد به مرحلهاي برسد كه با زور فروخته نشود و مردم با رغبت صنايعدستي خريداري كنند. ايدهآل ما اين است نه اينكه مدام براي خريد صنايعدستي به دولت فشار بياوريم.
- پيشتر فرش و سنگهاي قيمتي زير مجموعه صنايعدستي نبود اما شما فرش و سنگهاي قيمتي و نيمه قيمتي را هم وارد صنايعدستي كرديد. منتقدين ميگويند با اين اقدام شاخههاي ديگر صنايعدستي با توجه به قدرت فرش و سنگهاي قيمتي ديده نخواهند شد.
همنشيني فرش و زيورآلات سنتي با صنايعدستي اگر خوب تدبير نشود يك تهديد است. اما اگر تدبير خوب باشد يك فرصت است. در تمام دنيا مثل هند اين توليدات همه زير مجموعه صنايعدستي هستند چون سرشت همه آنها يكي است. تا به امروز چون اين رشتهها از يكديگر جدا بودند قدرتشان كم شده است. ايدهآل ما ايجاد ساختار واحد صنايعدستي كشور است. چون آنوقت با يكديگر به بازارشناسي و حتي خريد مواداوليه اقدام ميكنند. صنايعدستي بايد به يك پيكره واحد تبديل شود و تنها درصورتي كه اين پيكره واحد وجود داشته باشد قدرت چانه زني در بازارهاي جهاني صنايعدستي بالا ميرود.
نظر شما