انتخابهايي كه وي را پيش ميبرد؛ انتخابهايي كه پلهپله وي را پرورش ميدهد در اينكه چه را گزينش ميكند و چرا؛ انتخابهايي كه يا او را نزديك ميكنند به شكوفايي عبوديت و بندگي و حكم خدا را جاري كردن در لحظه لحظه زندگي... يا او را دور ميكنند از رشد گوهردرونياش؛ همان كه آموخته فطرياش جز انتخاب خير و برترينها نيست.
خيرگزيني اساس زندگي انسان در دنياست. انسان ميتواند از فرصت دنيا بهرهمند شود و ثمر انتخابهايش بشود از بين رفتن ابهام و تاريكي و ندانمكاري و پربشود از روشني و مشخصبودن كارها و راحتي و رضايت و نور. ميتواند با انتخاب كردن آنچه بهضررش است خود را در منجلاب اضطراب و افسردگي و نگراني و عدمامنيت و آرامش قرار دهد و آستانه رضايتمندي از زندگياش را به صفر برساند.
«الله وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُواْ يُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ اِلَي النُّوُرِ وَالَّذِينَ كَفَرُواْ اُوْلِيَآؤُهُمُ الطّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَي الظُّلُمَاتِ اوْلَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ؛ خداوند سرور كساني است كه ايمان آوردهاند آنان را از تاريكيها به سوي روشنايي به در ميبرد و كساني كه كفر ورزيدهاند سرورانشان طاغوتند كه آنان را از روشنايي به سوي تاريكيها به درميبرند. آنان اهل آتشند كه خود در آن جاودانند.» (بقره۲۵۷)
انسان آفريده شده كه بر مدار گزينش خير، خود را فدايي اقامه دينِ خدا كند؛ يعني زندگياش را براي پررنگ شدنِ مسير ايمان و امنيت و آرامش خودش و مردم جامعهاش خرج كند.
صرف زندگي دنيا جز اين راه اگر باشد هدر رفتش صددرصد است.
راهِ رسيدن به اين آرمانِ ارائه شده در قرآن و كلام اهلبيت(ع) داشتن انتخابهاي درست در تكتك لحظههاي زندگي است. انسان است و انتخابهايي كه هر آنِ زندگياش را پوشانده است.
قدر زندگيمان را بدانيم. انتخابهايمان را هدر ندهيم. در مصرف زمان براي پيدا كردن انتخابي بهتر، صرفهجويي نكنيم.