تاریخ انتشار: ۳۰ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۶:۳۸

همشهری آنلاین: چهره‌های ژورنالیستی مانند ورزشکاران، بازیگران و حتی روزنامه‌نگاران تا زمانی چهر‌ه‌اند که هستند، باشند و پرتحرک و پرانرژی جریان بسازند.

فريدون صديقي در روزنامه اعتماد نوشت:

وقتی ستاره‌ای از سینما غایب می‌شود یا ورزشكاری از میدان مبارزه بیرون می‌آید، این به معنای گم شدن است. به معنای فراموش شدن و آرام آرام از ذهن جامعه بیرون آمدن؛ به ویژه اگر آن چهره اثر ماندگاری نداشته باشد یا اتفاق ویژه‌ای نساخته باشد. در واقع می‌خواهم بگویم واقعیت روزگار چهره‌ها در همه دوران‌ها همین است و به جز چهره‌هایی كه استثنا و یگانه بودند، عمر زنده‌ بودن چهره‌ها در ذهن جامعه، محدود است.

به‌طور مثال تختی به خاطر شخصیت و فضای زیست سیاسی‌اش در ایران ماندگار شد یا در جهان، مرلین مونرو سوای از زیبایی، به‌دلیل مرگ ناگهانی و موضوعات سیاسی كه در اطرافش جریان داشت، در خاطر جهان نشست. فراموشی چهره‌ها، اتفاقی دور از انتظار نیست. چهره‌ها تا زمانی كه زنده هستند و موثر، دیده می‌شوند و به محض اینكه این نوار قطع شود، فراموشی و زوال آنها هم آغاز می‌شود.

این دغدغه، این دل‌نگرانی و این دلواپسی برای فراموشی و به سایه خزیدن چهره‌ها، در دو سه دهه اخیر بیشتر هم شده. با روی كارآمدن تكنولوژی، فضاهای نوین ارتباطاتی و مفاهیم شیوه نوین تولید چهره، عمر چهره‌ها و دیده شدن آنها كوتاه‌تر هم شده. به یاد بیاورید چند ورزشكار، چند سینماگر، چند چهره در سال‌های اخیر شناختید كه حالا دیگر نیستند و انگار گم شده‌اند.

عمر چهره‌ها كوتاه شده و در چنین روزگاری تنها آنهایی باقی می‌مانند و دیده می‌شوند كه استثنا، یگانه و قصه‌ای متفاوت داشته باشند. مرگ بی‌سروصدای امیر عشیری كه یكی از نخستین «پلیسی‌نویس»های مطبوعات ایران بود، در چنین روزگاری با چنین ویژگی‌هایی چندان عجیب نیست. عشیری، بعد از انقلاب كم‌تر فعال بود یا اصلا فعالیت نكرد و مرگش، به خاطر نسپردن نامش و فراموشی او در چنین روزگاری كه همه‌چیز رو به فراموشی است، چندان دور از ذهن نیست. در زمانه‌ای كه در كنار تمام این ویژگی‌هایش، به علت و علل متنوع و متعدد، خواسته یا ناخواسته‌، چهره‌های زنده بی‌مثال و یگانه‌ای كه در قید حیات هستند و فعال را به سایه می‌برد.