به نوشته دیلی میل دکتر ملیندا جکسون، روانشناس متخصص اختلالات خواب در دانشگاه پژوهش عمومی استرالیا میگوید خوابیدن دو دورهای زمانی امری عادی بوده است و به خواب رفتن برای یک دوره هشتساعته اختراعی مدرن است.
پژوهشگران میگویند توصیفاتی از خواب دو دورهای را در طول تاریخ از متون پزشکی گرفته تا اسناد دادگاهها و دفترهای خاطرات پیدا کرد و چنین الگوهایی را هنوز میتوان در فرهنگهایی ديد که چرت زدن روزانه در آنها رایج است.
این پژوهشگران در مقالهشان در مجله the Conversation تاریخ خواب دوتکهای را توضیح میدهند و اینکه چرا دو بار خوابیدن در روز بهتر از یکبار خوابیدن است.
- بلند شدن از خواب در شب امری عادی بود
حدود یکسوم مردم جهان در خوابیدن مشکل دارند، ازجمله تداوم خواب در طول شب.
درحالیکه پریدن از خواب در طول شب ممکن است برای اغلب افراد آزارنده باشد، شواهدی از گذشتههای نزدیک وجود دارد که نشان میدهد این دوره بیدار شدن در میان دو دوره خواب امری عادی به شمار میرفته است.
انسانشناسان شواهدی را یافتهاند که در دوران پیش صنعتی اروپا درباره خوابیدن دوتکهای یافتهاند. خوابیدن با یک زمان ویژه به بستر رفتن تعیین نمیشد، بلکه بستگی به این داشت که آیا کارهایی برای انجام دادن وجود دارد یا نه.
ای راجر اکریک، مورخ در کتابش با نام «در نزدیکی روز: شب در زمانهای گذشته» توصیف میکند که خانوارها اول غروب چندساعتی میخوابیدند، بعد یکی دو ساعت بیدار میشدند و بعد دوباره تا بامداد میخوابیدند.
برخی دیگر هم در این مدت بیداری شبانه به کمک نور ماه یا نور چراغهای روغنی به کارهای عادی مانند دوختودوز، خواندن، شکستن چوب و کارهای دیگر مشغول میشدند. افراد در آن دوران پس از انجام هر کاری که در دست داشتند، به بستر بازمیگشتند و تا بامداد میخوابیدند.
- ناپدید شدن خواب دومرحلهای
اکریک دریافت که ارجاعات به خواب اول و دوم در طول اواخر قرن هفدهم شروع به ناپدید شدن میکند. تصور میشود این تغییر در طبقات بالاتر در اروپای شمالی شروع شده و بعد در طول ۲۰۰ سال بعدی به بقیه جوامع غربی گسترش یافته باشد.
جالب اینکه، ظهور بیخوابی ناشی از اشکال تداوم خواب در ادبیات آن دوره با دورهای همگام میشود که توصیفات مربوط به خواب دوتکه شروع به ناپدید شدن میکند.
بنابراین، جامعه مدرن ممکن است فشار غیر لازمی را بر افراد وارد کند تا خواب شبانهای مداوم داشته باشند و بهاینترتیب اضطراب درباره خواب را میافزاید و مشکل را تشدید میکند.
شکل کمتر آشکار این شیوه خوابیدن- خوابیدن دومرحلهای- را میتوان در جوامع امروزی هنوز مشاهده کرد- برای مثال در فرهنگیهایی که چرت زدن بعدازظهر یا چرت بعد از ناهار در آنها مرسوم است.
توماس وهر، روانپزشک، در اوایل دهه ۱۹۹۰ یک تجربه آزمایشگاهی بر روی گروهی از افراد انجام داد که برای یک ماه بهجای مدت معمول ۸ ساعت در روز، ۱۴ ساعت در تاریکی قرار میگرفتند.
مدتی طول کشید تا خواب این افراد تنظیم شود، اما تا هفته چهارم این آزمایش الگوی خواب دومرحلهای بروز کرده بود.
آنان ابتدا برای چهار ساعت میخوابیدند، بعد برای یک تا سه ساعت بیدار میماندند و در نهایت به خوابی ۴ ساعته فرومیرفتند. این یافته نشان میدهد که خواب دومرحلهای فرآیندی طبیعی است که اساسی زیستشناختی دارد.