اگر روزي گذرتان به اين محلهها كه به بازار تهران معروف شده افتاد، حتما با دقت بيشتري به بناي خانههايي كه در اين كوچهها قرار دارند نگاه كنيد؛ به درهاي چوبي قديمي، درختهاي سبز باغچهها، صندليهاي مهرباني جلوي در خانهها، كاشيهاي آبي سردر اين خانهها و سقفهاي كاهگلي كه بيشك در تهران امروز كمتر ديده ميشوند. بعضي از همين خانهها، روزگاري محل سكونت بسياري از بزرگان، علما، روحانيون، دانشمندان و شهدايي چون شهيد مصطفي چمران بودهاند. اگر تا به حال به گذر سرپولك در چهارراه سيروس رفته باشيد، احتمالا خانهاي قديمي كه خانه پدري اين شهيد معروف است را ديدهايد؛ خانهاي كه با همان نماي زيبايش طي چند سال اخير تبديل به موزه شهيد چمران شده و امروز گردشگران زيادي به آن رفتوآمد ميكنند. سالروز شهادت اين شهيد شناخته شده بهانهاي شد تا فرصت را غنيمت بشماريم و سري به اين موزه ديدني در دل بازار تهران بزنيم.
- چطور برويم؟
بعد از چهارراه سيروس، گذر سرپولك را به سمت امامزاده سيداسماعيل(ع) كه پايين برويد، سر كوچه حشمتي، تابلويي مزين به حاشيه تذهيب شما را به خانه موزه شهيد مصطفي چمران هدايت ميكند. در ابتداي كوچه، سمت راست با درهاي باز اين خانه روبهرو ميشويد. براي رفتن به اين نقطه از شهر بهترين گزينه، استفاده از خط يك متروي تهران و پيادهشدن در ايستگاههاي مولوي يا 15خرداد است.
- درباره يك خانه موزه
منزل پدري شهيد چمران از حدود سال 1330 محل سكونت خانواده پدريو از سال 1332 تا 1337 كه وي براي تحصيل به خارج از كشور عزيمت كرده محل سكونت خانواده خود شهيد چمران بوده است. اين بنا با مساحتي بالغ بر 244مترمربع بهعنوان نمونهاي از معماري اواخر دوره قاجار واقع در محله چاله ميدان، پس از خريداري شركت توسعه فضاهاي فرهنگي شهر تهران از ورثه مرحوم حسين چمران (پدر دكتر چمران) به خانهموزه تبديل شد. اين خانه قديمي زيبا، حالوهواي بسيار خوبي دارد كه در آن بسياري از وسايل شخصي دكتر به همراه تصاوير زيبايي از ايشان و تعدادي از نقاشيهاي كشيده شده توسط او نگهداري ميشود.
- حياط بيروني خانه
اين خانه قديمي داراي 2حياط بيروني و اندروني است. يك اتاق پنجدري، 2 ايوان مشرف به حياط، زيرزمين، آبانبار، پاشير، پستو و مطبخ، قسمتهاي مختلف ساختمان را تشكيل ميدهند. ساير اتاقها در ضلع شمالي و جنوبي واقع شدهاند. اين بنا بهطور رسمي در سال86 بهعنوان خانهموزه شهيد چمران مورد بهرهبرداري قرار گرفت و كار خود را با كاربري موزه آغاز كرده است.
- اتاق پنجدري
اين اتاق معروف است به دوران آمريكا، لبنان و كردستان. ديوارهاي اتاق پوشيده از عكسهاي يادگاري است كه از اين شهيد عارف در طول دوران زندگي در اين كشورها باقي مانده است. عكسهاي سالهاي دهه 40 در دانشگاه برلي كاليفرنيا، كار در شركت « بل» و همينطور تصوير سالهايي كه شهيد چمران با امام موسي صدر در لبنان دست به يك حركت انقلابي عليه رژيم طاغوتي ايران و رژيم غاصب اسرائيل زد، همه در اين اتاق به نمايش در آمدهاند. همچنين برخي از عكسهاي روي ديوار يادآور روزهايي است كه اين سردار فاتح به جنگ داخلي كردستان فيصله داد و قضيه پاوه را حل كرد و در مدت 15 روز كردستان را به اختيار نيروهاي انقلاب اسلامي درآورد.
- اتاق كودكي
اين اتاق فضاي دلنشيني دارد. تصويري از كودكي اين شهيد بزرگوار در آن نقش بسته است. او در تاريخ 10مهر سال 1311 به دنيا آمد. 6 ماهه بود كه خانواده او به تهران مهاجرت كردند و براي هميشه در محله سرپولك تهران ماندگار شدند. او با شوق، تحصيل خود را ادامه داد. همه به ياد ميآورند روزهايي را كه او پاي پياده از بازار تهران به چهارراه كالج ميرفت تا در مدرسهاي نمونه درس بخواند. پدر بزرگوار ايشان با نخريسي امرار معاش ميكرد و در چشم اين پسر از احترام بسيار زيادي برخوردار بود.
- نمايش سادگي
شهيد چمران، ازسرداران عارف، عاشق و بزرگي است كه نهتنها در دوران دفاعمقدس بلكه در كردستان و لبنان به مبارزه خود در راه آرمانهايش ادامه داد. آرمان او آزادگي انسانها بود. او تشنه شهادت در راه حق بود و در نهايت با بزرگمنشياي كه در راه آزادگي انجام داد به آرزوي خود رسيد. در همه اتاقهاي اين خانه ميتوان وسايل شخصي او را ديد. 5 تابلوي نقاشي، مهر، تسبيح و عينك از يادگارهاي اين شهيد والامقام هستند كه حالا فارغ از نقش خود سالهاست كه سادگي اين سردار را به نمايش ميگذارند.
- رشادتهاي دفاعمقدس
در اتاقي ديگر، روزنامهها، بروشورها وكتابهاي چاپي مختلفي كه مربوط به دورهاي از زندگي شهيد چمران است ديده ميشود. در كنار روزنامهها و فيلمها، يك گچ پا هم از جنگ سوسنگرد به يادگار مانده است. متأسفانه شهيد چمران هنوز مدت زيادي از بازكردن گچ پايش نميگذشت كه شهيد شد.
- بخشهاي ديگر خانه پدري
مجسمهاي برنزي از اين شهيد بزرگوار توسط هنرمندان ساخته و در حياط گذاشته شده است. اين بنا قدمتي در حدود يك قرن و نيم دارد و به خوبي نمايانگر فضاها و ارزشهاي يك خانه متوسط از عهد قاجارهاست. جالب است بدانيد كه در اين خانه، اتاق ديگري وجود دارد كه پدر شهيد چمران آن را به زوجي جوان دادند تا زندگي مشتركشان را در آن آغاز كنند. اكنون آن اتاق تبديل به آمفيتئاتر شده است. مطبخ و ساير بخشهاي خانه هم بهصورت مشترك استفاده ميشد. مطبخ و آشپزخانه منزل پدر شهيد چمران هنوز با همان وسايل آشپزي و سبك قديم باقي مانده است. اين خانه هم مانند ساير بناهاي دوره قاجار آب انبار و پاشير دارد. پاشير در گذشته همان نقش يخچال امروزي را داشت. در حال حاضر اين فضا با تجهيز چند قفسه و گذاشتن كتابهاي مربوط به زندگي شهيد چمران در آن، تبديل به كتابخانهاي كوچك شده است.
- شناسنامه مبارزاتي
8 روز بعد از انقلاب، آشوب و جنگ مسلحانه در كردستان شروع شد. پس از چند ماه مماشات دولت با آشوبگران، دكتر چمران از طرف دولت وقت به منطقه اعزام شد تا هرچه سريعتر و قاطعانهتر سعي كند مسئله كردستان را تمام و قضيه پاوه را حل كند. شهيد چمران در آزادسازي مريوان، پاوه، نوسود، بانه و سردشت از دست ضدانقلابيون نقش فعالي داشت. خيلي زود همه شهرها و راههاي كردستان به تصرف نيروهاي انقلاب اسلامي درآمد. پس از پيروزيهاي بينظير در مناطق كردستان به تهران بازگشت و حضرت امامخميني(ره) در سال58 او را به سمت وزير دفاع منصوب كرد. در نخستين دوره انتخابات مجلس شوراي اسلامي، از سوي مردم تهران انتخاب شد و سعي كرد كه در ارتش، قوانين جديد تدوين كند. پس از آن به نمايندگي حضرت امام خميني(ره) در شوراي عالي دفاع منصوب شد. بعد از شروع جنگ اقدام به تأسيس ستاد جنگهاي نامنظم كرد و در 31خرداد سال 60 براثر اصابت خمپارهاي در دهلاويه زخمي و به درجه رفيع شهادت نايل شد.
- چمران در روايت ديگران
رياضياش خيلي خوب بود. شبها بچهها را جمع ميكرد كنار ميدان سرپولك، رياضي درس ميداد، زير تير چراغ برق. مدير دبستان با خودش فكر كرد و به اين نتيجه رسيد كه حيف است مصطفي در آنجا بماند. او را خواست و گفت برود البرز و با دكتر مجتهدي كه مدير آنجاست صحبت كند. البرز دبيرستان خوبي بود، ولي شهريه ميگرفت. دكتر چند سؤال از او پرسيد. بعد يك ورقه داد كه مسئله حل كند. هنوز مصطفي جوابها را كامل ننوشته بود كه دكتر گفت: «پسرجان تو قبولي. شهريه هم لازم نيست بدهي!» سال دوم يك استاد داشت كه گير داده بود همه بايد كراوات بزنند. سر امتحان، چمران كراوات نزد، استاد 2 نمره از او كم كرد. شد 18، بالاترين نمره كلاس!
وقتي جنگ شروع شد به فكر افتاد برود جبهه. نه توي مجلس بند ميشد نه وزارتخانه. رفت پيش امام، گفت: «بايد نامنظم با دشمن بجنگيم تا هم نيروها خودشان را آماده كنند، هم دشمن نتواند پيش بيايد». برگشت و همه را جمع كرد. گفت: «آماده شويد، همين روزها راه ميافتيم». پرسيديم، امام؟ گفت: «دعامان كردند».
كمكم همه بچهها شده بودند مثل خود دكتر؛ لباس پوشيدنشان، سلاح دستگرفتنشان، حرف زدنشان. بعضيها هم ريششان را كوتاه نميكردند تا بيشتر شبيه دكتر بشوند. بعداً كه پخش شديم جاهاي مختلف، بچهها را از روي همين چيزها ميشد پيدا كرد يا مثلاً از اينكه وقتي روي خاكريز راه ميروند نه دولا ميشوند، نه سرشان را ميدزدند. ته نگاهشان را هم بگيري، يك جايي آن دوردستها گم ميشود.
- شهيد چمران قبل از انقلاب
شهيد چمران در مبارزات سياسي دوران دكتر مصدق از مجلس چهاردهم تا ملي شدن صنعت نفت شركت داشت و از عناصر پرتلاش در پاسداري از نهضتملي ايران در كشمكشهاي مرگ و حيات اين دوره بود. بعد از كودتاي ننگين 28 مرداد و سقوط حكومت دكتر مصدق، به نهضت مقاومت ملي ايران پيوست و سختترين مبارزهها و مسئوليتهاي او عليه استبداد و استعمار شروع شد و تا زمان مهاجرت از ايران، بدون خستگي و با همه قدرت خود، عليه نظام طاغوتي شاه جنگيد و خطرناكترين مأموريتها را در سختترين شرايط با پيروزي به انجام رسانيد.
- شروع فعاليت سياسي دكتر
شهيد چمران درباره شروع فعاليتهاي سياسياش در دوران نوجواني چنين گفته است: « از سن 15سالگي در انجمن اسلامي دانشآموزان شركت داشتم كه در همانجا با آيتالله طالقاني و مهندس بازرگان برخورد و آشنايي داشتم و در مسجد هدايت يكي از شاگردان پر و پا قرص آيتاللهطالقاني بودم و تفسير او را از آن سال تا وقتي به خارج رفتم گوش ميدادم». چمران در سال 1332در رشته الكترونيك دانشكده فني دانشگاه تهران پذيرفته شد. وي از نخستين اعضاي انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه تهران بود.