اين جوان 24ساله كه پدرام نام دارد و فروشنده لوازم آرايشي است، ظهر روز 13مردادماه سال گذشته در جريان درگيري با دستفروش ديگري در سهشنبهبازار جنتآباد وي را با يك ضربه چاقو از پا در آورد. او پس از دستگيري گفت كه يك فروشنده دختر داشته و بر سر حرفهايي كه او زده بود با مقتول درگير و ناخواسته باعث مرگش شده است. در ادامه پرونده اتهامي وي با صدور كيفرخواست به شعبه دهم دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده و وي صبح ديروز محاكمه شد. در ابتداي اين جلسه كه به رياست قاضي زالي برگزار شد، ابتدا كيفرخواست قرائت و براي پدرام درخواست مجازات شد. سپس پدر مقتول در جايگاه حاضر شد و گفت خواستهاش قصاص قاتل است.
پس از آن رئيس دادگاه از متهم خواست در برابر اتهام مباشرت در قتل عمدي از خودش دفاع كند. پدرام با پذيرش اتهامش گفت: من ناخواسته مرتكب قتل شدم و مشكل خاصي با مقتول نداشتم. ما دوستان صميمي بوديم و با هم در همه بازارها بساط ميكرديم. من لوازم آرايش ميفروختم و او شلوار. ما حتي مدتي با هم همخانه بوديم و در بازار كنار هم بساط ميكرديم.
وي ادامه داد: من يك فروشنده دختر به نام لاله داشتم كه روزي50هزار تومان به او دستمزد ميدادم. من به او علاقه داشتم و با وجود اينكه نيازي به فروشنده نداشتم، به بهانه كار، او را نگه داشتم. به لاله تذكر دادم كه كنار اجناس بماند اما او مدام سراغ مقتول ميرفت. وقتي اين وضع ادامه پيدا كرد ناراحت شدم و به او گفتم ديگر نميخواهم سر كار بيايي.
متهم به قتل ادامه داد: روز حادثه در راه رسيدن به سهشنبهبازار بودم كه لاله تماس گرفت و گفت آنجاست. گفتم برگرد و برو اما او گفت از اين به بعد با مقتول كار ميكند. او به من تهمت زد و گفت معتاد و عصبي هستم. گفتم چهكسي اين حرفها را زده و او گفت مقتول.
چند دقيقه گذشت و من رسيدم و بساطم را پهن كردم. با يك كارد آشپزخانه مشغول بريدن هندوانه بودم كه ناگهان مقتول با ماشين از راه رسيد و ميخواست روي بساط من بيايد. عصباني شدم و با هم درگير شديم و من با چاقو يك ضربه به او زدم و فرار كردم. شب را در خانه يكي از مشتريانم ماندم و صبح ميخواستم به آگاهي بروم كه دستگير شدم. پدرام گفت: در اين مدت مدام كابوس ميبينم و عذاب وجدان دارم. بهخاطر همين از دادگاه تقاضا دارم كه زودتر حكم قصاصم صادر شود تا از شر كابوسهاي شبانه خلاص شوم.در پايان اين جلسه قضات دادگاه وارد شور شدند.