گاه گفته میشود تمجید دلمشغولان صلح از طرفداران محیط زیست به آن واسطه صورت میگیرد که ریشه بسیاری از جنگهای منطقهای محدودیتهای منابع محیطی و کنشهایی است که به همین واسطه وجود دارد.
اما میبایست توجه داشت که روح و جانمایه توسعه پایدار، بهعنوان هدف غالب همه فعالان محیط زیست، دستیابی به یک اجتماع متوازن و برابر است؛ با این انگاره که فقر، عامل اصلی تخریب و تکاثر ثروت، مهمترین دلیل گسترش آلودگی محیط زیست است و تلاش برای برابرسازی فرصتهای بهرهمندی از رفاه (مشابه الگویی که در کشورهای حوزه اسکاندیناوی وجود دارد) میتواند زمینه لازم برای پایداری محیطی و حفظ محیط زیست را ایجاد کند.
از این نظر، تأکید بر حفظ محیط زیست، نهفقط راهی برای حفاظت از تنوع زیستی و ممانعت از انقراض گونههای خاص گیاهی و جانوری، بلکه در وهله اول راهکاری است برای تعادل و پایداری جوامع انسانی؛ تعادلی که در آن تنشهای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی نیز به حداقل میرسند.
درباره اهدای جایزه صلح نوبل به الگور یک نکته فرعی هم قابل اشاره است. او این جایزه را به واسطه تحقیق مستمر در زمینه آثار و عوامل تغییر اقلیم و بهطور مشخصتر در پی انتشار مستند تکاندهندهاش «حقیقت ناخوشایند» بهدست آورده است.
درحالیکه درباره اصل فرضیه تغییر اقلیم هنوز تردیدهایی وجود دارد، عواقب و نشانههای آن (همچنانکه در فیلم حقیقت ناخوشایند به درستی مورد اشاره قرار گرفته) غیرقابل کتمان است اما درباره علت وقوع آن انگارههای متفاوتی نیز ابراز شده است.
آکادمی نوبل البته نخواسته است در جدال نظری محققان اقلیم، لزوماً یک نگره خاص را تأیید کند اما این نگرانی وجود دارد که اهدای جایزه نوبل، نقدهای جدی به موضوع عامل و دامنه تغییر اقلیم جهانی را در محاق فرو برد.