به گزارش همشهري آنلاين، دكتر محسن اسماعيلي در دومين قسمت برنامه «آفتاب شرقي» شبكه اول سيما با موضوع «سبك زندگي و آداب معاشرت»، امر به معروف و نهي از منكر را آموزش دادن مداوم سبك زندگي مومنانه دانست و گفت: متأسفانه مانند خيلي چيزهاي ديگر امر به معروف و نهي از منكر را هم خراب و در يك قالبهايي محدود كردهايم.
اين استاد حوزه و دانشگاه با يادآوري رواياتي كه «امر به معروف» و «نهي از منكر» را «بالاترين فريضه» و «مهمترين واجب خدا» برميشمرند، تاكيد كرد: اصلاً امر به معروف و نهي از منكر، دين را سر پا نگه ميدارد و باعث ميشوند واجبات ديگر هم سرپا شوند.
عضو مجلس خبرگان رهبري افزود: امر به معروف و نهي از منكر فقط مربوط به چگونه لباس پوشيدن در انظار عمومي نيست بلكه امر به معروف و نهي از منكر يعني همديگر را به رفتار خوب توصيه كردن و از رفتار بد اجتناب دادن. يك مصداق نهي از منكر اين است كه بگوييم آشغال را از ماشين بيرون نيندازيد، با همديگر تلخ صحبت نكنيد، گرانفروشي نكنيد و ...؛ صبح تا شب داريم امر به معروف و نهي از منكر ميكنيم و بايد هم بكنيم؛ اتفاقا از جمله جاهايي كه تكرار ضرري ندارد همين موارد است.
وي با يادآوري اينكه دين دو ملاك را تحت عنوان «حجت ظاهري» و «حجت باطني» در تعيين فرمول كلي تشخيص خوب و بد در روابط اجتماعي و خانوادگي قرار داده است، افزود: حجت ظاهري همان گفتار و سيره پيامبر و ائمه عليهمالسلام است و حجت باطني نيز حكمي است كه عقل و دل و نفس ميدهد. خوب و بد يك موضوع در حجت ظاهري بر اساس مطالعه روايات و راهنمايي گرفتن از علما استخراج ميشود.
دكتر اسماعيلي درباره حجت باطني نيز گفت: خداوند آن قدر به انسان محبت دارد كه يك «منبر دروني»، «واعظ دروني» و «قاضي همراه» برايمان قرار داده كه آن عقل و دل و فطرت و نفس ماست كه خداوند همه چيز را به آن ياد داده و او هم به ما دروغ نميگويد. دين اسلام مظهر عقلانيت است و كسي كه عقل را كنار بگذارد، دين ندارد. با عقل است كه دين معنا پيدا ميكند همچنان كه پيامبر (ص) فرمودهاند: «دين هر كسي به اندازه عقلش است». سوال كردن از عقل درباره بد و خوب موضوعات و جواب گرفتن از عقل هم مهارت ميخواهد اما متأسفانه مهارت لازم را در استفاده از عقل نداريم.
اين مفسر نهجالبلاغه تصريح كرد: اگر آدم عقل نداشته باشد، گاهي دينداري به ضررش تمام ميشود. خوارج را در نظر بگيريد، افرادي نمازخوان، نماز شب خوان و اهل مناجات و شب زندهداري بودند و هيچ چيز از ظواهر دين كم نداشتند اما همينها كمر به قتل اميرالمومنين (ع) بستند؛ چون عقل نداشتند. شهيد مطهري ميفرمايند جوهره خوارج و علت خارجيگري، تفكيك ديانت از عقل است لذا هر كسي كه ادعاي دينداري كرد اما عقل را كنار گذاشت، اين فرد اهل خوارج است و اگر انسان مسلمان عقل خود را به كار نگيرد اصلا تظاهر وي به دينداري، خود لطمه به دين است.
اسماعيلي با اشاره به آيات 8 تا 10 سوره شمس (فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها (8) قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاها (9) وَ قَدْ خابَ مَنْ دَسَّاها (10)) گفت: امام باقر (ع) و امام صادق (ع) درباره اين آيات ميفرمايند كه پروردگار طوري شما را آفريده كه خوب و بد اعمال تا آخر عالم در شما كاشته و به شما الهام شده است و خوشبخت كسي است كه به حرف دل گوش كند. بنابراين گاهي بنشينيم و حرف دلمان را بشنويم و با خودمان صحبت كنيم.
اين استاد حوزه و دانشگاه در آغاز سخنانش با بيان اينكه «بهرهمندي از دانش، تقوا و وارستگي بدون برخورداري از مهارت برقراري ارتباط با اطرافيان، تأثيري در شيريني و لذتبخش شدن زندگي انسان ندارد»، خاطرنشان كرد: تقوا، زهد، پارسايي و كمالات معنوي نيز زماني به درد ميخورد كه خود را در روابط بين افراد نشان دهد؛ يعني تقوا و پارسايي بايد علاوه بر درون، بر برون ما نيز تأثير بگذارد واگرنه كمالات معنوي تا زماني كه درون خود آدم است و ارتباطش با ديگران تجلي پيدا نميكند، سودي برايمان ندارد.
وي مهارتهاي زندگي را اكتسابي و آموزشديدني دانست و خاطرنشان كرد: بخش محدودي از مهارتها در ذات ما وجود دارد و عمده آن هنر و فن است كه بايد با تمرين، ياد بگيريم. اخلاق نيز ذاتياتي دارد اما اصولاً يادگرفتني و تمرينكردني است؛ بنابراين ميتوانيم خود را در مسير تعالي قرار داده و تغيير دهيم.
دكتر اسماعيلي با تاكيد بر اينكه هيچ كس نبايد خود را بينياز از آموزش بداند، افزود: وقتي پيامبر رحمت و اخلاق كه معدن علم بود به فرشته وحي ميگفت «يا جبرئيل عظنی» (اي جبرئيل، من را موعظه كن)، ديگر تكليف بقيه مردم روشن است. چون اثري كه در شنيدن است در خواندن و دانستن نيست. بنابراين ما حتي اگر خواننده يا نويسنده كتابهاي اخلاقي هم باشيم، از شركت در جلسات معلمان اخلاق بينياز نميشويم.
عضو مجلس خبرگان رهبري خاطرنشان كرد: همه در هر سطحي هم كه باشيم نيازمند شنيدن و آموزش ديدن هستيم. اتفاقا هر چه سطحمان بالاتر برود و اعتبار اجتماعي و منزلت عموميمان بيشتر شود، بيشتر به آموزش نيازمنديم.