تاریخ انتشار: ۴ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۵:۲۲

فهیمه پناه‌آذر: لازم نیست کارشناس حوزه کتاب و ادبیات باشید؛ قـدم‌زدن در راسـته کتابفروشی‌ها هم کافی است تا متوجه شوید بازار در اختیار رمان‌ها و داستان‌های خارجی و ترجمه است.

اين روزها كار براي آنها كه دنبال رمان‌هاي خوب ايراني مي‌گردند، سخت‌تر از هميشه شده و آمار چاپ كتاب‌ها و پرس‌وجو از ناشران هم نشان مي‌دهد كه اشتياق براي خريدن و خواندن رمان‌هاي خارجي بيشتر از ايراني‌هاست.‌ تبليغ‌نشدن رمان‌هاي ايراني، حمايت‌نكردن از نويسندگان جوان و پيچيده‌ترشدن شيوه روايت داستان‌هاي ايراني ازجمله دلايلي است كه كارشناسان براي ركود بازار بيان مي‌كنند.

  • فرم‌گرايي در داستان ايراني

نرگس آبيار كه پيش از ورود به دنياي فيلمسازي جزو نويسندگان پركار بود و همچنان هم به ادبيات دلبسته و علاقه‌مند است، درباره اقبال بيشتر مخاطبان به رمان و داستان‌هاي خارجي به همشهري مي‌گويد: «نويسندگان ايراني بيشتر به سمت فرم رفته و به مضامين عميق و پيچيده مي‌پردازند. مشتري اين نوع ادبيات نخبه‌ها هستند و خواندن و فهم آن براي خواننده عادي سخت است. به همين دليل، چندان از اين نوع آثار در بازار كتاب استقبال نمي‌شود.»

خالق فيلم‌هاي سينمايي «شيار143» و «نفس» و رمان‌هاي «چشم سوم» و «كوه روي شانه‌هاي درخت» با اشاره به انگيزه نداشتن نويسندگان براي خلق رمان همخوان با سليقه مردم مي‌افزايد: «براي نويسنده داشتن انگيزه و وقت كافي در نگارش يك اثر بسيار مهم است، در ايران نويسندگان به لحاظ مالي تأمين نيستند و به همين دليل نمي‌توانند تمام هم وغم خود را براي نگارش دلخواه بگذارند. دغدغه معيشت يكي از عوامل خلق‌نشدن داستان مطلوب مخاطبان است. شمارگان كتاب‌ها كم است و براي همين كم هم تبليغ نمي‌شود. واقعا تبليغ در اين عرصه مي‌تواند راهگشا باشد.»

  • كمبود نويسنده ادبيات ميانه

يوسف عليخاني كه علاوه بر مديريت نشر آموت از داستان‌نويسان برجسته هم به‌شمار مي‌رود، نويسندگان رمان و داستان ايراني را به 3دسته تقسيم مي‌كند. او با اشاره به اينكه رمان‌هاي كوچه‌بازاري و عامه‌پسند ناشران خاص خود را دارند، تصريح مي‌كند: «رمان‌هاي نوع دوم منتقدپسند هستند و كارگاهي نوشته مي‌شوند تا به مذاق محافل و مخاطبان خاص خوش بيايند. يك دسته نويسنده هم وجود دارد كه ادبيات ميانه مي‌نويسد؛ ازجمله فريبا وفي، فريبا كلهر، سپيده شاملو و... ما از اين نوع نويسندگان در ايران كم داريم؛ كساني كه هم عامه‌پسند هستند هم خاص‌پسند.»

  • خدمت و خيانت جوايز ادبي

خالق رمان «بيوه‌كشي» با اشاره به اينكه در ايران تعريف‌هايي اشتباه از رمان وجود دارد، درباره كاركرد جوايز ادبي مي‌گويد: «بيشتر خوانندگان معتقدند كتاب‌هايي كه جايزه مي‌گيرند، سخت‌خوان هستند. اگر بخواهم نشر خودمان را مثال بزنم، از 80رماني كه چاپ شده، 10رمان موفق بوده و دليل اين ناكامي اين است كه نويسنده براي مخاطب ناشناس است و همه رمان‌ها ايراني هستند. رمان‌هاي زيادي در دنيا منتشر مي‌شوند كه ممكن است مخاطبان اصلا متوجه آنها نشوند. تجربه به من ثابت كرده حتي رمان‌هاي خارجي تحسين‌شده در جشنواره‌ها و جايزه‌هاي ادبي هم در ايران به زحمت به چاپ دوم و سوم مي‌رسند.»

  • مخاطب، داستان خوب مي‌خواهد

يوسف عليخاني درباره تفاوت مخاطب در ايران و خارج مي‌گويد: «به‌نظرم مخاطبان رمان در داخل و خارج ايران فرقي با هم نمي‌كنند و همه آنها قصه دوست دارند. اكثر رمان‌هاي ايراني قصه دلخواه مخاطبان را روايت نمي‌كنند و به‌همين دليل، خواننده به‌راحتي كتاب را كنار مي‌گذارد. بيشتر رمان‌ها هم به‌صورت تبليغ دهان به دهان و از طريق فضاي مجازي مخاطب خود را جذب مي‌كند. درباره رمان و داستان‌هاي ايراني مي‌توانم بگويم اگر نويسنده‌اي شناخته‌شده باشد، مخاطب به سمت كتاب جذب مي‌شود اما موفقيت كتاب يك نويسنده نا‌شناس اصلا ساده نيست و نياز به تلاش بيشتر دارد.»