مسئولان میگویند که تا همین چند سال پیش در کشور برنامه خاصی برای رونق گردشگری تدوین نشده بود. ولی ظاهرا هماکنون اراده بر این منظور قرار گرفته و دستاندرکاران قصد دارند ایران را به سمتی سوق دهند که در زمره کشورهای درآمدزا از لحاظ گردشگری قرار بگیرد.
گردشگری در دنیای امروز به منظور برقراری صلح، درآمدزایی، ایجاد اشتغال، از بین بردن فقر، توسعه پایدار و... مطرح میشود و بهنظر میرسد آن بخشی از گردشگری که به رونق اقتصادی در کشورها مربوط میشود، بخشی است که همگان سعی دارند در گردونه رقابتش وارد شوند و از آن سهمی ببرند.
همین رقابت شدید برای ورود به این جرگه باعث رشد گردشگری در دنیا و بالا رفتن سطح کیفیت در خدمات گردشگری شده است.این موضوع هم میتواند شادی بخش و هم نگرانکننده باشد.
کشورهایی که در گردشگری حرفی برای گفتن دارند و میزان گردشگر ورودی و درآمدشان از این طریق قابل ملاحظه است، همواره سعی دارند که شیوههای نوین گردشگری را برای سالهای آینده، برنامهریزی کنند.
برنامهریزی آنها بر اساس نیازهای آینده مشتریان که همان گردشگران باشند، شکل میگیرد.از طرفی در دنیای امروز، اهداف تجاری به سمتی پیش میروند که نیازی را میآفرینند و سپس خدماتی که به آن نیاز پاسخ میدهد را در اختیار مشتری و مصرفکننده قرار میدهند.
همان طوری که صنعت گردشگری رشد میکند نوع تجارت و شیوههای درآمدزایی از آن هم جدیدتر میشوند.خدمات گردشگری به 2 شیوه سخت افزاری و نرم افزاری ارائه میشوند و امروزه در هر 2بخش، تحقیقات و بررسیهایی انجام میشود تا کماکان این صنعت، درآمدزا باقی بماند.
فرودگاهها خدمات بیشتر و متنوعتری را ارائه میدهند.هواپیماها و ترنها رفاه بیشتری را به ارمغان میآورند.وسایل نقلیه توریستی، هر روز برای گردشگر یک ویژگی جدید معرفی کنند. جادهها و خدمات بینراهی آنها، خودشان جزو جاذبههای گردشگری میشوند.
شیوههایی ابداع میشوند که حملونقل شهری آزردگی را برای مسافر به همراه نداشته باشد، تفریحات شکل و شمایل جدیدی پیدا میکنند، افقهای جدید لذت بردن از طبیعت و فرهنگ آموزش داده میشوند، کوچکترین فعالیتی که ممکن است با گردشگری در ارتباط باشد را با نامهای مختلف عرضه میکنند، تبلیغات با شیوههای نوینی عرضه میشوند تا ذهنها را شیفته دیدار از یک مکان بهخصوص نمایند، صنایع بانکداری و بیمه و... به کمک گردشگری میآیند، مهمان نوازی هر روز به شیوهای خوشایندتر آراسته میشود، هتلها و رستورانها طوری به گردشگر سرویس میدهند که گردشگر خودش را همچون سلطانی در سرزمین رویاها احساس میکند و علاقه به تکرار این تجربه خواهد کرد و هزاران لطایف دیگر برای جذب گردشگر صورت میگیرد.
حال باید ببینیم سؤالی که در رابطه با سهم کشور ما از گردشگری دنیا مطرح است چگونه میتواند در این بازار رقابتی پاسخ بگیرد.
مهمترین موضوع این است که برنامهریزی برای رونق گردشگری همگام با روشهای توسعه پایدار و رشد این صنعت با نگاه به سالهای آینده باشد.
گردشگری شاید به همان میزان که یک صنعت است، یک هنر هم باشد. دستاندرکاران گردشگری میدانند که با بخشی از عمر گردشگران سروکار دارند که بهترین بخش عمر آنان است. بنابراین هنر خشنود کردن گردشگر مهمترین اصل در مهماننوازی و گردشگری است و برای خشنودی گردشگر، باید نیازهایش را قبل از اینکه ابراز کند، برآوردهسازیم.
برآورده کردن نیازهای حقیقی یا مجازی گردشگر، به تدبیر نیاز دارد و این مهم تنها با نگاه به آینده و اهمیت دادن به آنچه گردشگر ممکن است بخواهد، انجام پذیر است.