و همين شرف حضور است كه شناخت هر چه بيشتر و بهتر وجود نوراني حضرت معصومه(س) را ضروري مينمايد تا علاقه ما به حضرت ايشان با شناختي درست همراه شود و پيرواني درخور و در شأن براي ايشان بهحساب بياييم. بههمين دليل و به مناسبت فرارسيدن سالروز ولادت حضرت معصومه(سلاماللهعليها) فرصت را مناسب ديديم تا به گفتوگو با حجتالاسلام محمدرضا طاهري (دبير سابق شوراي تدوين اسناد راهبردي حرم مطهر حضرت معصومه(س) و رئيس حوزه معاونت فرهنگي آستان حضرت معصومه(س)) كه اين روزها افتخار دبيري هيأت علمي معارفي آستان قدس رضوي را هم دارد، بنشينيم و گپ و گفتي كوتاه در رابطه با ابعاد شخصيتي حضرت معصومه(س) داشته باشيم.
- علت عدمازدواج حضرت معصومه س
با وجود همه مراتب علمي و معرفتي حضرت معصومه(س)، شاهد عدمازدواج ايشان هستيم كه اين موضوع در تعارض ظاهري با آموزههاي ديني در حوزه سبك زندگي قرار دارد. در بررسي دلايل عدمازدواج ايشان بايد نكات زير را در نظر داشت:
اول اينكه ميل به ازدواج و تشكيل خانواده ازجمله مسلمات سبك زندگي اسلامي است كه در احاديث و سيره معصومين كاملا واضح است و كسي نميتواند اين موضوع را انكار كند. بنابراين با فراهم شدن شرايط ازدواج بايد هر چه سريعتر به اين كار اقدام ورزيد و تأخير در آن جايز نيست.
دوم اينكه حضرت معصومه بهدليل دارا بودن شرايط خانوادگي فوقالعاده مهم و همچنين شهره بودن بهمراتب علمي و اجتماعي، بهطور طبيعي خواستگاران زيادي، چه از نزديكان اهلبيت و چه از سرشناسان مدينه داشتند و اينگونه نبوده است كه عدمازدواج ايشان به نبودن خواستگار مطرح و درخور ارتباطي داشته باشد.
با درنظر گرفتن اين موارد درمييابيم كه بايد علت اين موضوع را در عوامل ديگري جستوجو كرد. بهنظر من عدمرضايت امام موسيكاظم به ازدواج دخترانش، نوعي اعتراض اجتماعي به سكوت و يكجانشيني شيعيان و مسلمانان محسوب ميشود. بهعبارت بهتر امام موسي كاظم در 2 جبهه در حال مبارزه بودند؛
در يكي از آنها حركت سياسياي را عليه دستگاه ظلم و جور پيش گرفتند و اقدامات معناداري را انجام دادند و در آن سوي ميدان سعي در بيدار ساختن شيعيان و مسلماناني داشتند كه به وظيفه خود در قبال امام معصوم عمل نميكردند و براي نشان دادن اعتراض خود، حاضر نشدند هيچ كدام از دخترانشان با كسي وصلت كند تا اعتراض ايشان مورد توجه قرار گيرد.اين مسير حتي پس از شهادت امام موسي كاظم هم ادامه پيدا كرد و بنابر وصيتنامهاي كه از ايشان وجود دارد،
اختيار ازدواج دختر امامموسيكاظم(ع) پس از ايشان به امامرضا(ع) سپرده ميشود كه ايشان نيز مسير پدر را ادامه ميدهند و اجازه ازدواج هيچ كدام از خواهران خود (ازجمله حضرتمعصومه) را صادر نميكنند. بنابر اين عدمازدواج حضرت معصومه تنها به شخص ايشان در خانواده اختصاص نداشت بلكه دستوري مهم و در راستاي تدارك ديدن يك اعتراض اجتماعي ديده ميشود.
البته نظريههاي ديگري نيز درباره علت عدم ازدواج ايشان مطرح شده كه نبودن همكفو براي ايشان و يا مشكلات ناشي از اختناق درحكومت بنيعباس از آن جمله است.
- مبارزي عفيف
از جمله نكات برجسته زندگي حضرت معصومه(س) به مبارزات سياسي و اجتماعي ايشان مربوط ميشود. اينكه مبارزه ايشان چگونه با حفظ مراتب عفت همراه شده بود ازجمله مواردي است كه ميتواند الگوي مناسبي براي بانوان علاقهمند به فعاليت در عرصه اجتماعي قرار گيرد.
اين موضوع زماني مهمتر ميشود كه درنظر داشته باشيم «عفت» مهمترين و بارزترين ويژگي تمامي دختران منتسب به بيت امام موسيكاظم(ع) است و به هيچ روي شاهد اموري مانند بازارگردي بيهوده و ياكارهاي بيمورد از سوي اين بزرگواران نيستيم.
اما رعايت مراتب حجاب و عفاف در اسلام به هيچ عنوان بهمعناي كنارهگيري از عرصه اجتماع و ترك گفتن آن تلقي نميشود بلكه زن مسلمان نيز بايد با الگوگيري از شخصيتهايي مانند حضرت فاطمه زهرا(س)، حضرت زينب(س) و حضرت معصومه(س) در بزنگاههاي سياسي و در مواقع لزوم وارد عرصه سياست و اجتماع شود و از اسلام و ارزشهاي آن دفاع كند.
در رابطه با شخصيت حضرت معصومه(س) نيز شاهد اين موضوع هستيم كه ايشان در طول دوران سفر خود از مدينه تا قم سخنرانيهاي روشنگرانه متعددي داشتند اما همگي آنها در كجاوه و به دور از چشم نامحرمان صورت ميگرفت و به هيچ روي شاهد زيرپا گذاشتن اصول مسلم اسلامي در رابطه با حفظ حريم زن و مرد در دوران مبارزاتي ايشان نيستيم.
اساسا حجاباسلامي به اين خاطر از سوي شارع مقدس وضع شده است كه «زن» تنها با تكيه بر شخصيت انساني خود وارد عرصه اجتماع شود و هيچ كدام از وجوه ظاهري شخصيت وي مورد توجه قرار نگيرد تا بهراحتي نقش اجتماعي خود را ايفا كند و مبارزات سياسي- اجتماعي بانوان بزرگ اسلام نيز تماما با رعايت اين اصول و مباني بوده است.
- عمق روابط خواهر و برادري
با درنظر گرفتن اين موضوع كه حضرت معصومه(س) در سنين نوجواني پدر بزرگوار خود را از دست دادند و همچنين در همان ايام عمده عمر امام موسي كاظم(ع) در زندان سپري شده بود، بهنظر ميرسد كه نوع روابط حضرت معصومه و امام رضا(عليه السلام) چيزي فراتر از رابطه خواهر و برادر بوده است و بايد در آن عميقتر شد. پيرامون نوع رابطه امام رضا(ع) و خواهر گراميشان چند نكته را بايد درنظر بگيريم تا اين رابطه هر چه بيشتر براي ما تبيين و تشريح شود.
نخستين نكتهاي كه شايد براي مخاطبان هم جالب باشد از اين قرار است كه اين دو شخص خواهر و برادر تني بودند و هر دوي آنها فرزندان نجمه خاتون هستند كه اين موضوع هم عمق روابط آنها را ميرساند و هم اوج پاكي و طهارت مادر بزرگوارشان را گوشزد ميكند كه حامل چنين فرزنداني بوده است.
علاوه بر اين، حضرت معصومه در سنين نوجواني پدر خود را از دست دادند و همين موضوع بهانهاي شدكه تحت تربيت و آموزش مستقيم امام رضا(عليه السلام) قرار بگيرند. بهعبارت ديگر امام رضا(ع) از اين مقطع به بعد نهتنها برادر ايشان بلكه پدر و مربيشان هم بودهاند كه اين موضوع ميتواند بر رشد و بالندگي حضرت تأثير بسزايي داشته باشد.
همين رابطه با رشد سني و جسمي حضرت معصومه ادامه مييابد و زمينههاي اجتماعي و سياسي نيز پيدا ميكند تا جايي كه با هجرت اجباري امام رضا(ع) به مرو، حضرت معصومه با سفر تاريخي خودشان نقشه مأمون را برملا ميكنند و در اينجا نيز به ياري امام خود ميروند.