شايد اين پاسخ بهنظر جزئي بيايد و تصور كنيم تنها يك تفاوت كلامي ساده است كه در اثر ساخته شدن خيابانهاي جديد به جاي كوچهها و گذرهاي قديمي ايجاد شده است زيرا قبلا محلهها از معابر باريكتر و پيچ در پيچتر ساخته شده بودند و الان خيابانهاي وسيع آسفالت شده جاي آنها را گرفتهاند اما شايد بشود از همين كلام كوتاه معناي ديگري هم بهدست آورد؛ اينكه ما الان حس تعلق به «محله بهمعناي گذشته آن» را از دست دادهايم.
مفهوم محله وسيعتر از «تقسيمبندي شهري» است زيرا در گذشته يك واحد جغرافيايي براي زندگي كامل بود. محله تنها از خانهها تشكيل نميشد و مغازه، مسجد، حمام، قهوهخانه، بازارچه و چندين محل گردهمايي عمومي ديگر در آن وجود داشت كه نيازهاي اهالي را تأمين ميكرد. كم پيش ميآمد كه كسي براي انجام كارهاي روزمره نياز به رفتن به محله ديگري داشته باشد. زندگي روزانه و شغل خيلي از اهالي در همان محدوده انجام ميشد. گاهي در طول چند روز دليلي براي خروج از محله وجود نداشت زيرا به جز برخي مكانهاي خارج از محلهها مانند زيارتگاههاي مشهور شهر يا بازار اصلي تقريبا هر كالا يا خدمات شناخته شده در همان محله ارائه ميشد. حتي زماني كه نهادهاي جديد در شهرها ساخته شدند هم تا مدتي طولاني در اختيار محلهها بودند. درمانگاه و مدرسه و زمين ورزشي هم به نام محلهها شناخته ميشد و كسي از جاي ديگري به آن مراجعه نميكرد. به جز برخي مردان جوان و ميانسال كه اغلب بهدليل حرفه خود مجبور ميشدند به جاي ديگري در شهر بروند، بقيه ساكنان روزهاي خود را در كوچه و خيابان خود ميگذراندند. همه اينها عامل احساس تعلق به محلهاي ميشد كه هرچه ميخواستيم داشت.
با تغييراتي كه رخ داد اين شيوه زيست كاملا تغيير كرد و خروج دائم روزانه از محلهها تبديل به يك روال روزمره شد. بار ترافيكي شديد شهرهاي بزرگ ايران به همين دليل بهوجود آمده است زيرا محل كار فاصله قابلتوجهي تا محل زندگي دارد و شاغلان ساعتهاي مفيد روز را در خارج از محله خود ميگذرانند. اين اتفاقات در طول چند نسل رخ داده است و امروزه كساني كه در يك طرف شهر زندگي و در سمت ديگر كار ميكنند زندگي دوگانهاي دارند كه باعث ميشود تعلق خاطر خاصي به محلهاي كه در آن ساكن هستند نداشته باشند.
الان با بيشتر شدن ارتباطات الكترونيكي از اين مرحله كه براي خريد هر كالايي به «راسته» آن در سوي ديگر شهر ميرويم هم عبور كردهايم و به مرحلهاي رسيدهايم كه آنچه را ميخواهيم با گوشي تلفن همراه سفارش ميدهيم و با پيك دريافت ميكنيم. اماكن عمومي محلهاي بر اين اساس كاربرد داشتند كه اهالي بيشتر اوقات خود را در همان محدوده جغرافيايي بگذرانند. امروزه اين عادت تا حد زيادي از ميان رفته و تنها خودروهايي باقيمانده اند كه هر روز ما را به محل كارميرسانند و خيابانهاي بزرگي كه هر روز آرزو ميكنيم خلوتتر باشند تا زودتر به مقصد برسيم.