آن چيزي كه نيازمند كوشش است تلاش براي يافتن علت اين مسئله است. هم‌اكنون ميليون‌ها جوان در ايران در سنين آماده به ازدواج قرار گرفته‌اند اما با آمارهاي سالانه ازدواج بعيد است تا سال‌هاي سال، اين توده جمعيتي بتوانند مزدوج شوند.
برخي علت بروز اين پديده را بالارفتن سطح توقعات جوانان عنوان مي‌كنند. برخي نيز معتقدند فضاهاي آزادي كه در زمينه ارتباطات در سال‌هاي اخير به‌خصوص در شهرهاي بزرگ رخ داد، سبب شد تا ميل و گرايش جوان اين مرز و بوم به ازدواج كاهش يابد. بعضي هم علاوه بر اين دلايل، رشد تكنولوژي علي‌الخصوص پيشرفت برق آساي تكنولوژي در حوزه رسانه را مورد اشاره قرار مي‌دهند و اعتقاد دارند توسعه ارتباطات نامطلوب و فساد ذهني و حريم‌شكني زمينه ساز و مقدمه‌اي براي فسادهاي بعدي شده است. هنگامي كه پسر جوان توانايي انتخاب و برقراري روابط متعدد غير متعهد با جنس مخالف را داشته باشد، چه بسا علاقه او براي برقراري يك رابطه مستحكم كه در آن تعهد شرط است، كم رنگ مي‌شود.
از طرف ديگر در چنين فضاي بازي، دختر خانم‌ها ارزش و جايگاه سابق خود را از دست مي‌دهند و پسران براي دستيابي به آنان، ديگر در خود اين نياز را نمي‌بينند كه زحماتي ازجمله خواستگاري‌و... را تحمل كنند و به‌عبارت ديگر دختران به موجوداتي دم دستي تبديل شده‌اند. همچنين انتخاب‌هاي احساسي در اين سال‌ها سبب شده است كه زندگي‌هايي صورت بگيرد كه اساس شكل‌گيري آنان بر عقل نبوده است و اين انتخاب‌هاي غلط به خانواده‌هايي سست مي‌انجامد كه نتيجه آن بالارفتن آمار طلاق است و از طرف ديگر اين بالارفتن آمار طلاق، جوانان را براي ازدواج دلسرد مي‌كند. هنگامي كه ريشه اين انتخاب‌هاي اوليه احساسي بررسي شود، بار ديگر به همان روابط عاشقانه سطحي مي‌رسيم كه بر اثر فضاهاي باز و اختلاط‌هاي ناصحيح متولد شده‌اند. در هر صورت ما در هر نقطه‌اي كه باشيم، نبايد فراموش كنيم كه در دهه 60با رشد جمعيتي مواجه بوديم كه هم‌اكنون نيز نياز ازدواج براي آنان اولويت دارد و كار براي ما و مسئولين كشورمان بسيار دشوار است. اما همه اين شرايط در برابر فرهنگ غني مردمان اين مملكت چيزي جز لايه‌اي زودگذر نيست و هويت ما بار ديگر اين لايه‌هاي سطحي را كنار مي‌زند و به لطف حضرت حق و تمسك به قرآن و اهل‌بيت مي‌توانيم همچون گذشته‌ها اين قبيل بحران‌ها را پشت سر بگذاريم.