اين عبارت بيانگر آن است كه نزد پروردگار عالم، چيزي به جز زهد، به انسان زيبايي و آراستگي عطا نميكند. اما يك سؤال؛ اين زهد كه اينگونه نزد پروردگار عالم نيكو و زيباست، چيست؟ اين زهد چيست كه امامعلي(ع) دربارهاش فرمودهاند: كميابترين پديدهها و والاترين چيزي است كه از آن ياد ميشود؛ همگان آنرا ميستايند ولي بيشتر مردم آن را رها ميسازند.
اين بار هم بايد در بين اين سخنان حياتبخش، جستوجو كنيم تا شايد نزديكترين معنا را باز نزد حضرتش بيابيم. ايشان زهد را چنين معنا ميكنند:زهد در اين جهان كاستن از دامنه آرزوها و سپاسگزاري در برابر نعمتها و پارسايي از حرامهاست. (خطبه80).
كاستن آرزوها زمينه مناسبي است تا آدمي شكرگزار نعمتهاي الهي باشد و از حرام چشم بپوشد. امام(ع) چنين زهدي را ثروت مينامند كه در سايه آن آدمي از اسارت دنيا رهيده و در انديشه سرايي جاودان و برقرار است. در فرازي ديگر امام، معياري ارائه ميدهند كه براساس آن ميتوان زهد را دريافت: همه زهد، ميان دو كلمه از قرآن قرار گرفته است. خداي تعالي ميفرمايد: «تا بر آنچه از دستتان ميرود اندوهگين نباشيد و بهآنچه به دستتان ميآيد شادماني نكنيد». كسي كه بر گذشته تأسف نخورد و بر آينده شادمان نباشد زهد را از دوسوي آن گرفته است. (حكمت431).
يعني امور دنيايي طوري بر آدمي مسلط نشود كه از دست دادنشان او را نااميد و اندوهگين كند و بهدست آوردن آن آدمي را شادمان كند. به تعبير ديگر، آدمي نه در گذشته زندگي كند و نه در رؤياي آينده باشد بلكه امروز را قدر بداند و تلاشاش در بهرهگيري از امروز باشد. چنين رويكردي آدمي را در امور خويش به بصيرت ميرساند، يعني بهترين تصميم در بهترين زمان. آري، به فرموده امام، روش مؤمن زهد است و تمام همتش دينداري و عزتش در قناعت و كوشش او براي آخرت.