21خرداد سال 92مأموران پليس هنگام گشتزني در منطقه سرخه حصار متوجه شعلههاي آتش در پاركي شدند. آنها پس از حضور آتشنشاني و مهار آتش، جسد دختري جوان را ديدند و موضوع را به بازپرس ويژه قتل اطلاع دادند. با حضور قاضي جنايي، مشخص شد كه دختر جوان در جاي ديگري به قتل رسيده و قاتل پس از انتقال به منطقه سرخهحصار جسد او را به آتش كشيده بود.
از سوي ديگر پزشكي قانوني اعلام كرد كه قرباني با ضربات چاقو به قتل رسيده است. درحاليكه تحقيقات در اين خصوص ادامه داشت مردي به كلانتري 110شهدا رفت و خبر از ناپديد شدن دختر 21سالهاش داد. او گفت كه دخترش براي انجام كاري از خانه بيرون رفته و ديگر برنگشته است. پس از اظهارات اين پدر نگران، مأموران به بررسي در اين خصوص پرداختند و پي بردند كه مشخصات اين دختر ناپديد شده با جسد سوختهاي كه در سرخه حصار كشف شده بود مطابقت دارد.
- دستگيري
با مشخص شدن هويت قرباني، ماموران اقدامات اطلاعاتي و پليسي خود را آغاز كردند و مشخص شد كه دختر جوان با مردي به نام محمد در ارتباط بوده. او دستگير شد و در برابر شواهد موجود به قتل اقرار كرد. وي گفت: من و شيوا 6ماه پيش از جنايت با هم آشنا شديم و ميخواستيم با يكديگر ازدواج كنيم تا اينكه بعد از مدتي به اين نتيجه رسيدم كه ديگر علاقهاي به او ندارم براي همين تصميم گرفتم به رابطه دوستيمان پايان دهم.
وي ادامه داد: شيوا اما دست بردار نبود و اصرار داشت كه بايد هرچه زودتر با هم ازدواج كنيم، اما من تصميم خودم را گرفته بودم. روز حادثه به بهانه صحبت، او را به سرخه حصار كشاندم. به او گفتم كه ديگر قصد ازدواج ندارم و بر سر اين موضوع با هم درگير شديم. يك ساعت و نيم با او صحبت كردم اما فايدهاي نداشت. خيلي عصباني شدم و با چاقو چند ضربه به او زدم. بعد از قتل، مداركش را برداشتم و جسدش را سوزاندم.
متهم پس از اقرار به جنايت در دادگاه كيفري محاكمه و به قصاص محكوم شد. پس از آن حكم به تأييد قضات ديوان عالي كشور رسيد و درحاليكه متهم در يك قدمي چوبه دار بود، تلاش واحد صلح و سازش دادسراي جنايي تهران با دستور قاضي دشتبان رئيس اجراي احكام براي رضايت آغاز شد تا اينكه اولياي دم سرانجام، قاتل را بخشيدند. با گذشت اولياي دم، متهم از مجازات مرگ رهايي يافت و بهزودي از لحاظ جنبه عمومي جرم محاكمه خواهد شد