جبار آذین: اصغر فرهادی سینماگری است که هنر نمایش و تصویر را خوب می‌شناسد و ساخته‌های اجتماعی او در این سال‌ها مورد اقبال تماشاگران و منتقدان داخلی و خارجی بوده است.

با اين حال، تنها فيلمساز ايراني برنده اسكار و فيلم‌هايش به لحاظ مضامين مورد استفاده مخالفاني هم دارد. «فروشنده» كه اين روزها در ايران روي پرده رفته، اثري خوش‌ساخت و از نظر محتوا، لبريز از حرف‌هايي درباره ازدواج، شك، خشم، خيانت، انتقام و... است.

فروشنده از نظر ساختار در امتداد فيلم‌هاي پيشين فيلمساز به‌ويژه «جدايي نادر از سيمين» قرار مي‌گيرد. فرهادي ازجمله فيلمسازان موفق ايران است كه نگاهي ويژه به مضامين اجتماعي دارد. او در اين حوزه متفاوت مي‌انديشد و در همين راستا هم فيلم‌هايي متفاوت مي‌سازد. فرهادي پيوسته از ساختار ميني‌مال يا خرده‌پيرنگ‌ها براي شكل و روايت قصه‌هاي خانوادگي و موضوع‌هاي اجتماعي بهره مي‌برد.

او كه با آخرين ساخته خود جايزه بهترين فيلمنامه جشنواره كن را به‌دست آورده، نگاه و اقتباسي وفادارانه به نمايشنامه «مرگ يك دستفروش» آرتور ميلر، فيلمنامه «حقايق درباره ليلا دختر ادريس» اثر بهرام بيضايي و فيلم سينمايي «مستأجر» ساخته رومن پولانسكي داشته و در عين حال، از مضامين اخلاقي «10فرمان» كريستف كيشلوفسكي در نگارش و كارگرداني فروشنده بهره برده است.
به‌نظرم فرهادي با توجه به محتواي فروشنده توانسته در جشنواره فيلم كن امسال بدرخشد.

با آنكه فيلم داراي فيلمنامه، كارگرداني و بازي‌هاي خيلي خوب و قوي است اما به‌نظر مي‌رسد معيار جشنواره كن براي اهداي جايزه به فروشنده، ساختار آن نبوده است. امسال همزمان با فيلم فرهادي، چند فيلم با ساختارهاي بسيار قوي و خوش‌ساخت در كن به نمايش درآمد و به‌نظر مي‌رسد آنچه مورد پسند و استقبال داوران قرار گرفت، مضمون و محتواي فروشنده است.

داستان فروشنده پيچيدگي خاصي دارد و فيلمساز در جاي جاي فيلم از نمادهايي استفاده كرده كه جزئيات و ويژگي‌هاي زندگي يك زن و شوهر را به تصوير مي‌كشد. فرهادي در هفتمين فيلم خود هم مانند ديگر آثارش سراغ پيچيدگي‌هاي شكلي و محتوايي رفته و مسائل ريز اجتماعي را در آن به نمايش گذاشته است.

  • منتقد