اين مرد بعد از جنايت جسد را با اتوبوس بينشهري به منطقهاي دور افتاده منتقل كرده بود تا ردي از خود به جا نگذارد اما اشتباه ناشيانهاش او را گرفتار كرد.
روز 22ديماه سال 88همسر مردي نزد پليس رفت و از ناپديد شدن او خبر داد. اين زن گفت كه شوهر34سالهاش از خانه خارج شده و ديگر بازنگشته است. با آغاز تحقيقات براي يافتن اين مرد معلوم شد او قصد فروختن خودروي سمندش را داشته و آن روز نيز با مردي كه قصد خريد خودرو را داشته قرار گذاشته بود. با اين حال هيچكس نميدانست خريدار خودرو چهكسي است. در شرايطي كه تحقيقات ادامه داشت چند روز بعد مرد ديگري به پليس مراجعه كرد و با اعلام مشخصات خودروي مرد مفقود شده، گفت كه اين خودرو متعلق به او است و از جلوي خانهاش در سهراه آذري سرقت شده است. اظهارات اين مرد در حالي بود كه او هيچ مدركي براي اينكه ثابت كند مالك خودرو است نداشت و همين موضوع باعث دستگيري اش شد. در جريان بازجويي ها معلوم شد كه او همان خريدار خودرو است كه بعد از كشاندن صاحب سمند به خانهاش با نيت سرقت خودرو وي را به قتل رسانده است.
انتقال جسد با اتوبوس
متهم در اعترافاتش گفت: از اول قصد سرقت خودرو را داشتم و به دروغ به صاحب آن گفتم كه خريدار خودرو هستم. وقتي او با خودرويش مقابل خانهام آمد، از او دعوت كردم داخل بيايد تا با هم بر سر قيمت مذاكره كنيم اما چند دقيقه بعد ابتدا با يك شال او را خفه كردم و سپس با چاقو چند ضربه به وي زدم. در ادامه جسد را داخل يك گوني گذاشتم و گوني را نيز داخل يك ساك قرار دادم و يك آژانس گرفتم و به ترمينال رفتم. در آنجا ساكي را كه جسد داخلش بود، داخل قسمت بار اتوبوس گذاشتم و به قزوين رفتم و در محلي دورافتاده بود، جسد را گوشهاي رها كردم و دوباره به تهران بازگشتم اما ديدم خودروي مقتول كه جلوي خانهام پارك كرده بودم، سرقت شده است. به همين دليل ماجراي سرقت خودرو را به پليس اطلاع دادم اما دستگير شدم.بهدنبال اعترافات متهم وي در شعبه113 وقت دادگاه كيفري استان تهران به قصاص محكوم شد.
- ازدواج و مرگ در زندان
با اينكه مرد قاتل قرار بود بهزودي قصاص شود اما در همين مدت او در زندان با دختر مورد علاقه اش ازدواج كرد و اميدوار بود كه بتواند براي رهايي از چوبه دار رضايت اولياي دم را جلب كند اما حمله قلبي سراغ وي آمد و او بهدليل سكته قلبي در زندان جانش را از دست داد. با مرگ قاتل خانواده اولياي دم نه توانسته بودند او را قصاص كنند و نه توانسته بودند خونبهاي مقتول را دريافت كنند. در چنين شرايطي پرونده براي رسيدگي به درخواست پرداخت ديه از بيتالمال به دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد.
در جلسه رسيدگي به اين پرونده كه صبح ديروز در شعبه دهم دادگاه كيفري يك استان تهران به رياست قاضي قربانزاده برگزار شد، پسر نوجوان و مادر مقتول بهعنوان اولياي دم خواستار دريافت ديه مقتول از بيتالمال شدند. در چنين شرايطي قضات دادگاه وارد شور شدند.