هميشه اختلافات خانوادگي از يك نقطه ضعف، شروع و با يك رفتار غلط نسبت به آن نقطه ضعف، تشديد و بعد به يك تنش تبديل ميشود. اگر آن تنش، خوب مديريت نشود، پلهاي زيادي بين آن دو نفر خراب ميشود. ما اگر بدانيم كه نسبت به نقطه ضعف چگونه بايد برخورد كنيم چهبسا شاهد چالشها و تنشهاي زيادي در خانواده نخواهيم بود.
اولين گام، پذيرش اشتباه است. ما بايد بپذيريم كه افراد ميتوانند اشتباه كنند و ميتوانند خطا داشته باشند. هيچوقت از هيچ شخص و شخصيتي به غير از حضرات معصومين(ع) كه مبرا از هرگونه خطا و اشتباهند در ذهنمان يك كاخ شيشهاي درست نكنيم و بعد به محض اينكه نخستين اشتباه يا رفتار ناپسند را از آن فرد ببينيم يك دفعه آن كاخ شيشهاي در ذهن ما شكسته بشود.
گاهي اوقات نخستين باري كه از همسرتان يا خانواده او رفتار دور از انتظاري رخ بدهد ضربه شديدي به زندگي شما ميخورد چون شما در ذهنتان جور ديگري آنها را ساخته بودهايد. پس همه ما بايد انتظار رفتار غلط را از ديگران داشته باشيم؛ همانجوري كه خودمان رفتار غلط انجام ميدهيم. چطور در رابطه با رفتار غلط خودمان خوب توجيه ميكنيم كه دست خودم نبود و از دهانم پريد و خيلي حواسم نبود كه اين حرف فلان معنا را دارد و... چقدر راحت در رابطه با خودمان باب توجيه را باز ميكنيم؟ پس ياد بگيريم براي ديگران هم باب توجيه را داشته باشيم. خوب است بدانيم كه در زندگي روزمره زناشويي آن چيزي كه موجب اختلافات اساسي و ضربهخوردن خانواده ميشود، عيوب و خطاهاي اشخاص نيست بلكه روش برخوردي است كه طرف مقابل ميتواند با آن خطا داشته باشد.
پس در مجموع بايد بگوييم اگر خطا از جانب ما بود، ما بايد ياد بگيريم كه سهم خود از خطا را بپذيريم و اگر خطا از طرف مقابل بود بايد آن شخص را با خطاهايش بپذيريم نه آنكه در فضاي ذهني خود يك نفر بيعيب و كاملا هماهنگ با خودمان را خلق كنيم.