بعيد ميدانم در اين سه استاني كه نام ميبريدسيستان و بلوچستان، خوزستان يا لرستان نباشد. چرا؟آيا اين تصور شما مبنايي علمي يا آماري دارد؟ فكر نميكنم خيلي كسي به آمارهاي رسمي استناد كرده باشد. مهمترين و نخستين چيزي كه باعث ميشود شما به استانهايي از اين دست برسيد، حجم خبرهايي است كه از درگيريها و خشونتها در اين استانها منتشر ميشود. از ماجراي ريگي و ريگيها در سيستان بگيريد تا خشونتهاي قومي و قبيلهاي در لرستان و خوزستان. حتي اتفاقاتي كه توي ورزشگاههاي فوتبال ميافتد ميتواند ذهن شما را به سمت آن استانها معطوف كند. به فيلمهاي سينمايي و تلويزيوني فكر كنيد شخصيتهاي خشن آنها متعلق به كداميك از نواحي كشور ما هستند؟ «عروس آتش» خسرو سينايي آيا چهرهاي خشن و قلدرمآبانه و سنتي از مردمان جنوب براي شما ترسيم نميكند؟ يا «باديگارد» حاتمي كيا تصوير تروريستها در سيستان و بلوچستان را پر رنگ نميكند؟
بحث اين نيست كه اينگونه اخبار و فيلمها درست نيستند و يا صحت ندارند، بحث اين است كه پوششهاي رسانهاي براي برخي اقشار و گروهها در ذهن ما نمايندگي ايجاد ميكنند. اگر عبدالمالك ريگي در سيستان و بلوچستان بلوا ايجاد ميكند يا در خبرها ميخوانيم كه فلان شرور در خرم آباد دستگير شد و يا تماشاگران فوتبال لرستاني در ورزشگاه بازيكنان تيم رقيب را با سنگ زدند، اين بدان معنا نيست كه تمامي مردم آن ديار خشونت طلب هستند.
بايد بدانيم رسانه تمام واقعيت را بازتاب نميدهد. آنچه رسانهها ميگويند محصول انتخاب يك گزينه از ميان صدها گزينه است، بنابراين هيچگاه نبايد از آيينه رسانهها درباره ديگران قضاوت كنيم.
حالا بهتر است در همين موضوع خشونت و نزاع، آمارهاي رسمي را بدانيد. قطعا اين آمار هم نميتواند همه واقعيت را نشان دهد اما حداقل يك نماي كلي را به ما نشان ميدهد. براساس آمار رسمي ﺳﺎﺯﻣﺎﻥ ﭘﺰﺷﮑﯽ ﻗﺎﻧﻮﻧﯽ ﮐﺸﻮﺭ در 10ﻣﺎﻩ ﻧﺨﺴﺖ ﺳﺎﻝ 1393سيستان و بلوچستان كمترين آمار نزاع را داشته است؛همان استاني كه بيشتر ما تصور ميكنيم بيشترين آمار را داشته باشد.لرستان در رده 21است و خوزستان در رتبه 27 استانهاي چهارمحال و بختياري، اردبيل، كهگيلويه و بوير احمد و البرز هم 4استان اول هستند.