در گذشتههاي دور خاطرم هست كه در منطقه خوزستان براي جلوگيري از بروز ريزگردها در بخش وسيعي قير يا روغن سوخته ميريختند. اين كار از شكل گرفتن ريزگردها جلوگيري ميكرد ولي به اكوسيستم منطقه آسيبهايي وارد ميساخت و به همين دليل اين روش كنار گذاشته شد. بهترين راهكار براي جلوگيري از به هوا برخاستن ريزگردها رشد كشاورزي و كاشت درخت است.
اگر در منطقه خوزستان كاشت درختهايي كه در شرايط كمآبي هم به حيات خود ادامه ميدهند جدي گرفته شود، بخشي از بحران مرتفع ميشود. مثلا درخت گز در بيآبي هم رشد ميكند و قبلا هم در خوزستان و مناطق ديگر كاشته ميشد ولي ظاهرا سالهاست كه كسي توجهي به اين امور ندارد. خشكشدن تالابهايي كه در اطراف عراق وجود دارد هم سهم مؤثري در گسترش پديده ريزگردها داشته؛ تالابهايي كه قبلا وضعيت اسفبار فعلي را نداشتند ولي حالا تبديل به كانون ريزگردها شدهاند.
مشكل هم فقط به استان خوزستان بازنميگردد و بسياري از نقاط كشورمان يا درگير ريزگرد شدهاند يا در معرض اين تهديد قرار دارند. درياچه اروميه هنوز خشكنشده ولي اگر روزي اين اتفاق رخ بدهد تمام آن منطقه را ريزگردهاي نمك فراميگيرد و يك فاجعه تمامعيار زيستمحيطي رخ ميدهد. برخي مشكلات ما در اين زمينه به خارج از مرزهاي ايران بازميگردد.
ريزگردهايي كه از كشورهاي همسايه به ايران ميآيند و مشكلآفرين ميشوند ولي اين هم راهحل داشته و دارد و با تعامل با ديگر كشورها ميتوانستيم و همچنان ميتوانيم از ورود ريزگردها به سرزمينمان جلوگيري كنيم. در منطقه سيستان و بلوچستان شرايط آب و هوايي نامطلوبي وجود دارد. خشكشدن درياچه هامون ريشه در تعاملنداشتن با افغانستان داشت.
در حالي كه اين همكاري قبلا وجود داشت و آب رودخانه از افغانستان به ايران ميآمد و در درياچه هامون ميريخت. به طور كلي بيشتر مشكلات زيستمحيطي ما ريشه در سوءمديريت دارد. آيا كاشت درخت از ساختن سد كه برخي از آنها در مناطق نامناسب ساخته شدند و به جاي حل مشكل، خود معضل آفريدند، دشوارتر است؟ كاشت درخت هزينه دارد ولي چه چيزي پربهاتر از جان آدمها و محيط زيست است؟
- نويسنده و كارگردان سينما