تاریخ انتشار: ۱۳ مهر ۱۳۹۵ - ۱۱:۰۸

همشهری دو - سید‌احمد واحدی: همه روزهای تقویم اگر به قدر این روزها حال آدم را خوب می‌کرد دنیا می‌شد بهشت.

 اين روزها با آنكه روزهاي اندوه و غم در مصيبت اهل‌بيت پيامبر است اما حال دل خيلي‌ها را خوب مي‌كند. اين روزها همه مردم در تكاپو هستند. هركسي به قدر وسع و توانش سعي مي‌كند كمكي كند در علم كردن ستون خيمه عزايي براي امام‌حسين(ع) و يارانش. براي كساني كه در طوفان سهمگين باطل، طرف حق ايستادند و عقب ننشستند.

عاشورا قرار بوده براي ما يك كلاس درس باشد. اصلا شايد يك دوره درسي كامل كه خيلي چيزها را يادمان بدهد. عاشورا پر است از تجربه‌هاي خوب و بد كه به درد زندگي هر كدام از ما مي‌خورد. تاريخ تكرار مي‌شود و ما هركدام در برهه‌اي از زندگي در دوراهي قرار مي‌گيريم كه شايد شديدترش را ياران امام حسين(ع) درك كرده باشند. عاشورا فقط يك جنگ و قيام و حتي فقط يك اتفاق تلخ و ناگوار براي ما شيعيان نبوده. عاشورا دوره درسي بزرگي است كه به قدر فهم هر كس چيزي را يادش بدهد.

چند سالي است در اين روزها پيام‌هايي در موبايل‌ها دست به‌دست مي‌شود كه بيان رقم معادل امروزي پولي است كه يزيد به سپاهيانش داده. رقم بزرگ است و وسوسه‌انگيز و سؤال پيام‌ها اين است كه اگر شما بوديد بين اين رقم و امام كدام را انتخاب مي‌كرديد. خيلي‌ها بي‌برو برگرد با خودشان مي‌گويند «اينكه سؤال ندارد.

معلوم است من جانم را براي امام‌ام مي‌گذاشتم. اصلا مگر توي زيارت عاشورا نمي‌گويم به بابي انت و امي...» من اما با جواب اين سؤال مشكل دارم. من مسلمان شيعه سال 1395شمسي كه با نام امام‌حسين(ع) بزرگ شده‌ام و او را حتي از پدر و مادرم بيشتر دوست دارم بعضي وقت‌ها فكر مي‌كنم اگر در محرم 61هجري بين دو سپاه گير مي‌كردم نمي‌دانستم كدام را انتخاب كنم. سپاه باطل آن روزها چنان وجه حق به جانبي به‌خود گرفته بود كه مسلمان‌ترين مسلمان‌ها و محب‌ترين آدم‌ها به اهل‌بيت، به شك افتاده بودند. من مطمئنم كه همه آن سپاه چند‌ده‌هزار نفري باطل تا دقايق آخر با شك به انتخابشان مي‌جنگيدند و اين شك تا لحظه آخر عمرشان دست از سرشان بر‌نداشت.

من همين حالا و حتي زماني كه دارم بالاي چهارپايه، سياهي هئيت نصب مي‌كنم به توي سپاه حق بودنم در سال 61هجري شك دارم. باطل هميشه خودش را جذاب‌تر نشان مي‌دهد و همه توانش را براي قانع كردن آدم‌ها به بهترين روش‌هاي شرعي و عرفي و عقلي و انساني به‌كار مي‌گيرد.

باطل‌هاي امروز از 1377سال پيش خيلي بيشتر و خيلي پر‌توان‌تر و خيلي جذاب‌ترند. من مسلمان شيعه سال 1395شمسي هر روز درگير جنگي هستم كه يك طرفش حق است و يك طرفش باطل؛ حقي كه خيلي وقت‌ها سودي برايم ندارد و باطلي كه هميشه با بهترين پيشنهادهاي جذاب همراه است. من توان پاسخ درست به پيام موبايلي دست به‌دست شده اين روزها درباره انتخاب هزار و سيصد و خرده‌اي سال پيش را ندارم. من فقط سعي مي‌كنم توي دوراهي بين حق و باطل، درسي كه از عاشورا گرفته‌ام را با خود مرور كنم. اگر بخواهم از كل كلاس درس عاشورا يك خط ياد بگيرم همين است كه تمرين كنم حق و باطل را با الگوي سال 61هجري از هم تشخيص بدهم. اگر چه در لحظه انتخاب روي ديگرشان را به ما نشان مي‌دهند اما حق هميشه عزيز مي‌ماند و باطل هميشه ذليل. اين درس سختي است و ياد گرفتنش كلي تمرين و تكرار مي‌خواهد اما براي با حسين بودن و ماندن و زندگي كردن لازم است.