تاریخ انتشار: ۱۳ مهر ۱۳۹۵ - ۱۱:۰۳

همشهری دو -امیر حسن‌شاهی : این روزها شهر یکدست سیاهپوش شده است و ندای سوزناکی به گوش می‌رسد، گویی از آسمان غصه و ماتم بر همه جا باریده است.

 آري، دوباره روزهاي عاشقي شروع شده و عاشقان به‌دنبال محفلي هستند براي دور هم بودن. و جمع‌شدن عاشقان در اين دورهمي‌ها واقعا ديدن دارد. البته اين دورهمي‌ها با همه دورهمي‌هاي عالم فرق دارد. در اين دورهمي‌ها دلسوختگان دور هم جمع مي‌شوند و زار زار مي‌گريند. و اين دورهمي‌ها، جايي نيست مگر مجالس روضه‌آقا. در روضه خبري از فخرفروشي نيست و همه يكسانند و شاه مقابل گدا نشيند. اينجا همه دوست دارند ميزبان باشند؛ چاي بريزند، استكان بشويند، جارو بزنند و ميانداري كنند و.... اينجا تنها جايي است كه نوكري افتخار است، به‌طوري كه براي شستن ديگ‌ها صف درست مي‌شود و جفت كردن كفش‌ها نوبتي است. هيچ‌كس از هيچ‌چيز دريغ نمي‌كند. به راستي كه به قول محتشم، رستاخيز عظيمي به پا شده.

همه و همه از نوجوان گرفته تا مسن‌ترها ساعت‌ها كار مي‌كنند و زحمت مي‌كشند و با خود مي‌گويند: «خواب بي‌خواب». اينجا كسي نوكري به شرط مزد نمي‌كند. همه براي دل خودشان آستين را بالا مي‌زنند و دست به‌كار مي‌شوند. همه در اوج‌ هستند. چاي‌ريزها، خوش‌بوترين و خوش‌رنگ‌ترين چاي‌ها را براي روضه دم مي‌كنند. سخنرانان با حرارت بيشتري بر منبرها صحبت مي‌كنند. مداحان حنجره‌هايشان گرم‌تر مي‌شود. مياندارها با نواي بلندتري دم مي‌دهند. حتي انگار گريه‌ها، سوز و گداز بيشتري دارد. در روضه‌ها هيچ‌چيز كم و كسر نيست. همه‌‌چيز فراهم است. هر كس به روضه مي‌آيد حال خوشي پيدا مي‌كند. اين روزها هر كس آرامش مي‌خواهد در گوشه و كنار شهر مجلس روضه‌اي را پيدا مي‌كند تا به آنجا برود و با چند قطره اشك بر قصه پر از غصه عاشورا سبك شود. اصلا خيلي‌ها در همين روضه‌ها خودشان را پيدا مي‌كنند و هر كسي گمان مي‌كند كه گم شده است، بايد مجلس روضه‌اي را پيدا كند، تا خودش را آنجا پيدا كند.