روايتي جذاب و خواندني كه تصميم گرفتم بخشهايي از آن را تبديل به فيلمي سينمايي كنم؛ فيلمي كه توليدش منوط به اقدام حوزه هنري به عنوان سرمايهگذار است. پايي كه جا ماند در يكچهارم ابتدايياش ماجرايي را روايت ميكند كه در آن تعدادي از رزمندگان در محاصره دشمن گرفتار ميشوند. در ادامه اتفاقاتي رخ ميدهد كه به اسارت رزمندگان و از جمله راوي كتاب منجر ميشود. در واقع بخش اصلي پايي كه جا ماند در اردوگاه اسرا ميگذرد و كتاب هم به واسطه اين بخش است كه شهرت پيدا كرده و شناخته شده است.
اساسا توفيق پايي كه جا ماند در جذب مخاطب بيشتر به همين بخشهاي اردوگاه بازميگردد. اما چرا بخش اول كتاب براي من جذابيت بيشتري دارد؟ سير اتفاقها در يكچهارم ابتدايي كتاب، ناخودآگاه فضاي كربلا را تداعي ميكند. تعداد اندك رزمندگان كه در محاصره انبوه لشكريان بعثي گرفتار شدهاند و مظلوميت بچههاي ايراني در مواجهه با عراقيها كه بسياريشان به شهادت ميرسند و بعد بعثيها رقص و پايكوبي به راه مياندازند و كاري كه با پيكر شهدا انجام ميدهند، فضايي تكاندهنده را رقم ميزند.
عراقيها اغلب رزمندگان را به شهادت ميرسانند، بر پيكر زخميها تير خلاص ميزنند و تعداد اندكي(ازجمله راوي پايي كه جا ماند) را به اسارت ميگيرند؛ صحنه بسيار دردآوري كه به نوعي عاشوراي امروز را رقم ميزند. همچنان علاقهمندم اين بخشهاي كتاب پايي كه جا ماند را كارگرداني كنم و البته نهاد سرمايهگذار بيشتر بخش اسارات را ميپسندد. در مجموع پايي كه جا ماند در ادبيات دفاع مقدس اثري ويژه و منحصر به فرد است كه مخاطب را با تصاويري بكر از دوران جنگ تحميلي مواجه ميكند.
- كارگردان و مديرعامل اسبق خانهسينما