اروند كارگردانش را آشنا با سينما و پرده نقرهاي نشان ميدهد و كوششهاي او را براي استفاده غيركليشهاي از زبان و ابزار سينما و معادلسازيهاي سينمايي براي انديشههاي جاري در ادبيات و زندگي آشكار ميكند. آذربايجاني كه در مسير تجربهگرايي و ساختن آثار استاندارد، همزمان به فرم و محتوا و روايت توجه دارد، در اروند با الهامگيري از تفكر ماركزي و انديشه سيال ذهن كه موضوع و بستر دهها فيلم، سريال و رمان شده، كوشيده است مناسب با تصويرسازي از شخصيتهاي فيلم و مضامين ذهني و عيني زندگي و مناسبات آدمهايش، براي داستان دفاعمقدسي خود قالب و روايت هماهنگ بسازد.
سينماگر جوان علاوه بر حركت در عرصه فرم و تجربه شكلهاي ساختاري سينما، سعي كرده براي ظرف فيلم، مظروف و محتواي شايستهاي تدارك ببيند. گزينش موضوعي بكر كه تاكنون در هيچ اثر سينمايي به آن پرداخته نشده يعني بازگويي گوشهاي از حماسه غواصان شهيد، مضمون و داستان فيلم را شكل داده است. او با قرار دادن يك جانباز اعصاب و روان در مركز قصه كوشيده از طريق جريال سيال ذهن پرتلاطم يونس (با بازي خوب سعيد آقاخاني)، در بازسازي رخداد بازگشت پيكرهاي مطهر شهيدان به توفيق برسد. آذربايجاني توانسته روايتگر بخشي از دلاوريها و مظلوميت اين شهدا باشد.
كارگرداني درست، فيلمبرداري خوب و حسابشده، موسيقي مناسب و بازيهاي توانمندانه و باورپذير بازيگران فيلم ازجمله بهنوش طباطبايي، مهرداد صديقيان و پانتهآ پناهيها در كنار آقاخاني در جان بخشيدن به سوژهها و شيوهها و همچنين زندگي حماسهسازان جبهه و سنگرداران پشت جبهه از راه زندهنمايي خاطرات يونس كه همچنان با افكار و فضاي جبهه و ياران همسنگرش در رؤيا و واقعيت زندگي ميكند، در حد قابلقبول است و يك اثر سينمايي خوب و موفق خلق كرده است.
- منتقد