موضوع هم تنها وقت باارزشي نيست كه هدر ميرود؛ مسئله اعصاب و روان شهروندان كه ترافيك برآن سوهان ميكشد هم اهميت بسزايي دارد. همه ما كه در تهران زندگي ميكنيم مشكل ترافيك و آلودگي هوا را با تمام وجود لمس ميكنيم. واضح است كه اين شهر گنجايش حضور اين تعداد اتومبيل را ندارد و بديهي است كه براي رفع اين مشكل بايد امكان استفاده از وسايل نقليه عمومي را گسترش داد.
در اين زمينه هم شاهد كوششهايي هستيم ولي باوجود تمام تلاشهاي صورت گرفته، تهران همچنان شهر شلوغي است و شهروندانش بهصورت مداوم در معرض انواع و اقسام بيماريهاي جسمي و روحي قرار دارند؛ شهرونداني كه بسياريشان از سر اجبار در پايتخت ساكن شدهاند. در بزنگاههايي چون تعطيليهاي چندروزه شاهديم كه چگونه تهران خلوت ميشود و سونامي رفتن به سفر راه ميافتد.
تهران شهري است كه مهاجران بخش عمدهاي از جمعيتش را شكل ميدهند؛ مهاجراني كه اگر فرصت شغلي و امكان فعاليت اقتصادي در زادگاهشان فراهم بود، شايد به تهران نميآمدند. با اطمينان ميتوان گفت اگر در شهرستانهاي دور و نزديك زمينه اشتغال فراهم شود و كسب و كار رونق بيابد، بخشي از جمعيتي كه بهناچار در تهران ساكن شدهاند به شهرهاي خود بازميگردند.
زيستن در كلانشهري كه با انواع و اقسام مشكلات مواجه است، هوايش آلوده است، ترافيكش سنگين و شلوغياش آزاردهنده، براي بسياري از شهروندان امري است از سرناچاري. اگر زمينه اشتغال در شهرهاي ديگر گسترش يابد و حتي امتيازهايي براي فعاليت در خارج از مركز در نظر گرفته شود، بسياري به شهرهاي خود بازميگردند. بهاين ترتيب هم تهران خلوتتر ميشود و هم شاهد رونق در سراسر سرزمينمان خواهيم بود.
- نويسنده و كارگردان سينما