شاهين اقبال رياست بر شانه هر گزينه كه بنشيند، بداند كه براي اين سكانداري، بايد با كاركرد و نقش اين سازمان در داخل و خارج از كشور بهطور دقيق آشنا باشد. سازمان ميراث فرهنگي، صنايعدستي و گردشگري ميراثدار هويت ايراني - اسلامي، ميراثبان آثار تاريخي، ترويجگر هويت ايراني در بازارهاي جهاني و نمايشگر جاذبههاي گردشگري براي آشنايي با فرهنگ و رسوم و آيينهاي ايراني است. اين سازمان نه بنگاه اقتصادي است، نه سكوي پرش در حوزه سياست. تبديل سازمان ميراث فرهنگي به بنگاه اقتصادي، اين سازمان را از بنيان فرهنگي و عملكرد اصلي خود در صيانت از فرهنگ و نشانههاي اصالتي ايرانزمين دور ميكند. اقتصاد اگرچه ركن اصلي سياست دولت در مديريت كشور است، اما ارجح دانستن آن در تمامي فعاليتهاي سازمان ميراث فرهنگي در 3سال گذشته موجب شد، ارزآوري و پولسازي محور اصلي حركت اين سازمان شود و از نقش ميراثي آن غفلت شود. اظهارات رئيس سازمان ميراث فرهنگي در 3سال گذشته با تكيه بر اصل پول و سرمايه، بر صنعت گردشگري متمركز شد و 2بخش ديگر با كاركرد فرهنگي و هويتي مغفول ماندند.
3حوزه فعاليتي سازمان ميراث فرهنگي در 3سال گذشته تبديل به جزيرههاي جدامانده از يكديگر شدند و ارتباط هر سه بخش گسسته شد. بخش صنايعدستي انديشيد كه همراه با نگاه كلان رياست اين سازمان، پولسازي كند. بخش ميراث فرهنگي ناچار شد هر كجا سخن از بناها و محوطههاي باستاني به ميان ميآمد، گزينه گردشگري را هم به آن بيفزايد تا جذب بودجه براي صيانت از بناهاي تاريخي تسهيل شود. گردشگري اما بهرغم آنكه فعاليتش مرهون لبخندهاي رئيسجمهور در سياست خارجي، امنيت بلامنازع ايران در منطقه، امضاي برجام و تغيير در سياست خارجي كشور بود، توانست با اتكا به تكنيكهاي مختص بهخود، نظر رئيس سازمان ميراث فرهنگي را جلب كند و معكوسشدن روند گردشگري كشور را ناشي از تلاشهاي خود بداند. اين بخش البته با برپايي سفرههاي غذا در استانهاي كشور، راهاندازي سايتهاي اينترنتي و رقابت با هتلدارها با ايجاد خانه مسافرها و برخي نشستهاي تبليغاتي، سايه گردشگري را بر ديگر فعاليتهاي اين سازمان گستراند تا بر ناديده گرفتن بخشهاي ديگر مؤثر باشد.
سكاندار جديد سازمان ميراثفرهنگي، صنايعدستي و گردشگري اما نيازمند توان برقراري آشتي و مفاهمه در 3جزيره دورمانده اين سازمان است؛ سكانداري كه نه سوداي جهيدن بر كرسي پارلمان داشته باشد، نه به جهش از خيابان آزادي تهران به ميدان پاستور بينديشد بلكه خود را وقف اهداف اين سازمان كرده باشد. روحاني گزينههاي اصلح سازمان ميراث فرهنگي را بهخوبي ميشناسد؛ گزينههايي كه پيچ و خمهاي مديريت در اين سازمان را آزمودهاند وتعلل در انتصابشان راه را بر جهندگان به قدرت از سكوي ارگ آزادي هموار ميكند.