از خلال اين مكاتبات كه دورهاي چند ساله از زمان حضور او در وزارت خارجه تا همين ماههاي اخير و درجريان تبليغات انتخاباتي را دربرميگيرد، گره بعضي ابهامات و موضوعات در سياست خارجي آمريكا باز شدهاست. برخي چهرههاي محفل داخلي سياست در آمريكا از نزديكان باراك اوباما تا حاميان مالي هيلاري كلينتون و حزب دمكرات بيشتر شناخته شدند. اما باوجود انتشار هزاران سند مكتوب، آنچه هنوز ناشناخته باقي مانده خود هيلاري كلينتون است.
او از چهرههاي پيچيده سياست در آمريكاست كه بهدليل همين پيچيدگي و باوجود داشتن رقيب جنجالي و منفوري چون دونالد ترامپ، هنوز نتوانسته اعتماد رايدهندگان آمريكايي را جلب كند. روزنامه والاستريت ژورنال در همين روزهاي آخر تبليغات انتخاباتي، يك نظرسنجي انجام داده كه نشان ميدهد از نظر رايدهندگان آمريكايي ترامپ صادقتر و روراستتر از كلينتون است.
ايميلهايي كه از مكاتبات ميان رئيس ستاد انتخابات كلينتون توسط ويكيليكس منتشر شده نشان ميدهد اين پيچيدگي و عدمشفافيت دغدغه اصلي مشاوران تبليغاتي او هم بودهاست. در بخشي از اين مكاتبات كه به تابستان سال گذشته مربوط ميشود، توصيه شده كه 20سال عدمشفافيت و عدمارتباط نزديك كلينتون با رايدهندگان آمريكايي بايد تغيير كند تا او در انتخابات رياستجمهوري رأي بياورد. در اين مكاتبات آمدهاست كه از نظر مردم و رايدهندگان آمريكايي، كلينتون در يك دايره امنيتي بسته و به دور از مردم است.
همين پيچيدگي و عدمشفافيت در كنار آشفتگي كمسابقه اين روزهاي تحولات جهان، پيشبيني درباره سياست خارجي هيلاري كلينتون درصورت رئيسجمهور شدن را دشوار ميكند. ديگر نميتوان براساس سخنرانيهاي انتخاباتي و تبليغاتي به سياست خارجي او پي برد. با اين حال از لابهلاي مكالمات، سخنرانيها و اظهارنظرهاي مشاوران و دستياران كاخ سفيد و شخص كلينتون طي سالهاي گذشته يعني از ابتداي دولت اوباما و در سير تحولات خاورميانه، شايد بتوان دورنمايي كلي از سياست خارجي او بهدست آورد.
در بزنگاه بهار عربي و روزهايي كه در واشنگتن بر سر انتخاب ميان 2گزينه حمايت از ديكتاتورهاي همپيماني مانند مبارك يا حمايت از معترضان خياباني بحث وجود داشت، كلينتون چندان موافق سخنرانيهاي اوباما در حمايت از معترضان خياباني و عليه حاكمان عربي نبودهاست. روزنامه فايننشيال تايمز اخيرا گزارشي به نقل از دستياران و اعضاي حاضر در جلسات ويژه كاخ سفيد درباره وقايع مصر در سال 2011منتشر كردهاست.
در اين گزارش با نقلقولهايي از چندين نفر چنين نتيجهگيري شده كه كلينتون مخالف موضعگيري صريح اوباما عليه مبارك بوده با اين استدلال كه همپيمانان قديمي عرب آمريكا در منطقه دلسرد و نگران ميشوند. در يكي از جلسات ويژه كاخ سفيد درباره اين موضوع، برخي حاضران به اوباما توصيه ميكنند كه آمريكا ديگر نميتواند از حكومتهايي حمايت كند كه روي مردم خود آتش ميگشايند. سرانجام با اين استدلال موضع دولت آمريكا عليه حكومت مبارك اعلام ميشود.
كلينتون درنهايت از اين سياست حمايت ميكند اما همواره اصرار بر غيرعلني كردن موضعگيري عليه حكومتهاي عربي و به جاي آن رايزني پنهان با اين حكومتها حتي با مبارك در روزهاي آخر حكومتش را ادامه ميدهد. با اين حال او هم مانند ديگر اعضاي دولت اوباما و تحليلگران سياست خارجي آمريكا تغيير شرايط در كشورهاي عربي را دريافته بود.
كلينتون در ژانويه سال 2011در يك سخنراني در نشست دوحه گفت: بنيادهاي (قدرت) در خاورميانه درحال فرورفتن در شن هستند و كساني كه به وضعيت موجود چسبيدهاند ممكن است فقط براي مدتي چالشهاي پيش رويشان را به تأخير بيندازند. روز بعد از اين سخنراني بود كه زينالعابدين بنعلي از تونس فرار كرد و انقلاب تونس به نتيجه رسيد.
از ميان اين مكالمات و سخنرانيها ميتوان چنين نتيجه گرفت كه نگاه اوباما و كلينتون به تحولات بهار عربي شبيه هم بود اما در شيوه اجراي سياستها با هم اختلاف نظر داشتند. كلينتون براساس همان پيچيدگي و عدمشفافيت به سياست غيرعلني اعتقاد داشت. اوباما اما به ادعاي خودش ميخواست با سخنراني تاريخي، نشان دهد كه موضع آمريكا تغيير كردهاست.
بسياري موضع آمريكا در سوريه را روشنترين نمونه از تغيير سياست خارجي واشنگتن بعد از پايان رياستجمهوري اوباما ميدانند و به اين سياست در ماههاي آينده چشم دوختهاند. اما آنطور كه ديويد ايگناتيوس ستوننويس روزنامه واشنگتنپست نوشتهاست، تحولات پيچيده جهان و خاورميانه راهي براي تغيير جدي در سياست خارجي آمريكا باقي نميگذارد و كلينتون ممكن است اين تغيير را تنها در كلمات به نمايش بگذارد؛ كلماتي كه به گفته اين نويسنده آمريكايي معنايش اين خواهد بود كه آمريكا برگشتهاست اما در عمل همان سياست خارجي دولت اوباما را ادامه ميدهد.