آيا شما مادري هستيد كه كل روز با فرزندتان بازي ميكنيد و لحظهاي او را تنها نميگذاريد؟ آيا شما مادري هستيد كه به فرزندتان هرقدر و هر وقت ميخواهد شير ميدهيد؟ آيا مادري هستيد كه اجازه نميدهيد ديگران فرزند شما را در آغوش بگيرند؟ آيا هنگام جدايي فرزند از آغوشتان و واگذاري او به ديگران، هميشه احساس نگراني ميكنيد؟ با اين رويكرد تربيتي، زمينه وابستگي فرزندتان و عدماستقلال او را فراهم خواهيد كرد. اما اينكه چگونه و با چه تدابيري ميتوان فرزندي مستقل داشت موضوعي است كه ما در اين صفحه به آن پرداختهايم.
- امنيت و استقلال؛ دو روي يك سكه
يكي از مهمترين عواملي كه براي كودك، استقلال به همراه ميآورد، خصوصا در سنين بالاي 2سال، تأمين جهان امن براي او، قبل از اين سن است. كودك به دنيا ميآيد درحاليكه همهچيز جهان براي او جديد است و تنها چيزي كه ميتواند به آن تكيه كند، مادر است. مادر، تمام دنياي امن كودك است و به همين دليل نزديكي فيزيكي و زماني و مكاني او به بچه لازم است. اما نوزاد با تكيه بر اين حضور تمام وقت، كمكم جهان را كشف ميكند و بعد از مدتي جهان برايش امن ميشود. بعد از امن شدن جهان است كه ميتواند مستقل شود و با جدا شدن از مادر، جهان خود را شكل دهد. اما نكته مهم همين ايجاد جهان امن براي نوزاد از طرف مادر است. نوزاد همراه با مادر، جهان را ميچشد. صدايي كه اصولا براي ما عادي است؛ مثلا صداي زنگ تلفن يا زنگ در، براي او تبديل به يك صاعقه مهيب ميشود اما با كنار مادر بودن، ميفهمد بعد از آن صدا اتفاقي در حال روي دادن است. از 9ماهگي تا يكونيم سالگي اصولا كودكان دچار مسئله «ترس از غريبه» ميشوند. علت آن است كه تا قبل از حدود 9ماه حافظه كودك در وضعيت «حافظه شناخت» قرار دارد؛ يعني هرگاه پدر و مادر را ميبيند آنها را به ياد ميآورد و اگر آنها را نبيند، به ياد نميآورد. در مقابل، بعد از 9ماهگي بهتدريج «حافظه بازيافت» ايجاد ميشود. در اين نوع حافظه حتي اگر پدر و مادر جلوي كودك نباشند هم آنها را به ياد ميآورد و اگر شخص ديگري جلوي او قرار بگيرد، با تصوير والدين مقايسه ميكند و ميفهمد اين فرد جهان امن او نيست؛ بنابراين ميترسد و گريه ميكند. اما به مرور زمان، با حضور بيشتر در ميان اطرافيان و تأمين امنيت كودك، اين حالت ترس از غريبه و ترس از جهان از بين ميرود. مهم اين است كه ارتباط نوزاد با ديگران خصوصا نزديكان، بيشتر شود و بعد از ديدن غريبهها امنيت او تأمين شود تا بفهمد با ديدن غريبهها، هنوز پدر و مادر در كنار او حضور دارند.
همانطور كه گفتيم احساس امنيت با استقلال نسبت مستقيمي دارد. بنابراين والديني كه براي كسب استقلال، كودك خود را تنها ميگذارند يا امنيت او را از بين ميبرند، اتفاقا كودك آنها موفق به كسب استقلال نميشود چون جهان ناامن براي كودك، وابستگي ايجاد ميكند؛ مثلا كودكاني كه در سنين بسيار كم به مهدكودك واگذار ميشوند و مراقب مشخص و بزرگسالي ندارند، عموما در كنار والدين، بهانهگير ميشوند و از مادر خود جدا نميشوند؛ چون جهانشان ناامن است و فكر ميكنند اگر مادر را رها كنند، باز هم او را كه منبع امنيت است، از دست ميدهند. بنابراين يكي از مهمترين كارهايي كه ميتوان براي استقلال كودك انجام داد، ايجاد جهان امن براي كودك زير 2سال است.
- 1- خشت اول را درست بگذاريد
پرورش استقلال كودك، از همان روزهاي اوليه تولد يعني در دوران نوزادي ميتواند اتفاق بيفتد. يكي از دلايل عدموابستگي نوزاد، وابستگي زياد و غيرطبيعي او به شير مادر است. از آغاز تولد نياز به مكيدن در نوزاد بهصورت غريزي وجود دارد. يكي از راههاي عدموابستگي بيش از حد كودك، مديريت و تنظيم زمان اين نياز غريزي يعني مكيدن و شير خوردن است. برخي نظريهپردازان تربيتي برقراري ساعت شير براي ايجاد نظم در شير خوردن كودك را توصيه ميكنند. اين كار به اين معناست كه از اوان كودكي هر 2ساعت يكبار يا زمان مشخصي، به كودك شير داده شود. از آنجا كه كودك در نوزادي فقط همين حس غريزي مكيدن را دارد، هنگام دلدرد يا هر آزار ديگري، لبان خود را آماده براي مكيدن نشان ميدهد؛ بنابراين هر ابراز تمايلي براي ميكدن، لزوما نشانه گرسنگي نيست. در مواقع بسياري، نوزاد هنگام دل درد نيز نياز به مكيدن را نشان ميدهد و در اين هنگام شير خوردن دقيقا منجر به دل درد بيشتر و گاهي استفراغ ميشود. برقراري ساعت مشخصي براي شيردادن به نوزاد، به مادر و كودك كمك ميكند تا هم از عوارض ناشي از زياد شيرخوردن در امان باشند و هم با ايجاد نظم در آغاز تولد، وابستگي كودك به شير صورت افراط گونه پيدا نكند.
- 2- نوزاد را به موقع آماده كنيد
يكي از مشكلات مادر براي جداييهايي حتي به اندازه يكي دو ساعت از نوزاد زير 6 ماه، تغذيه او است. گاهي لازم است بعد از زايمان، مادر به مطب دكتر يا آرايشگاه يا مكانهاي موردنيازش برود كه ممكن است رفتوآمد مادر بيشتر از دوساعت طول نكشد اما اگر نوزاد شما عادت به خوردن شير با شيشهشير را نداشته باشد، عملا اين جدايي قابل تصور نيست. به همين دليل توصيه ميشود نوزادي كه شير مادر ميخورد به خوردن شير با شيشه شير هم عادت كند. بدينمنظور از حدود 5هفتگي نوزاد، يكبار در روز شير خود را بدوشيد و با شيشه شير به نوزاد شير بدهيد. تا قبل از5هفته، دادن شيشه شير ممكن است منجر به اين شود كه كودك ديگر سينه مادر را نگيرد و به شيشه شير عادت كند و ديرتر از اين زمان نيز ممكن است منجر به اين موضوع شود كه نوزاد شيشه شير را نگيرد. بنابراين در حدود هفته پنجم بعد از تولد شيشه شير را با شير مادر پر كنيد و به نوزاد بدهيد تا كمكم به آن عادت كند. اينگونه اگر مادر نياز داشت چند ساعتي بيرون از خانه برود، تغذيه نوزاد با مشكل مواجه نميشود.البته هميشه به ياد داشته باشيد كه تا حدممكن تغذيه نوزاد از طريق سينه مادر انجام شود.
- 3- خوابيدن در چهارچوب قانون
خوابيدن و شير خوردن 2 موضوع بسيار مهم براي نوزادان است كه نسبت جدا نشدني با يكديگر دارند. بسياري از نوزادان عادت دارند به قول معروف زير سينه بخوابند؛ يعني با شير خوردن و مكيدن سينه به خواب بروند. اين وضعيت منجر به اين مسئله ميشود كه خوابيدن نوزاد هميشه به حضور مادر وابسته باشد؛ پس به نوعي نوزاد فقط با حضور مادر و در آغوش او ميخوابد. اينگونه مادر نميتواند تا زير 2سال نوزاد را حتي پيش پدر تنها بگذارد. بنابراين مهمترين توصيه براي استقلال كودك اين است كه تا جاي ممكن روشها و شيوههاي متفاوتي را براي خوابيدن كودك امتحان كنيد و كودك را به يك روش عادت ندهيد؛ مثلا سعي كنيد نوزاد شما با يك لالايي بخوابد يا با تكان بسيار آرام روي پا. شيوه ديگر به آرامي زدن بر پشت بچه است. ماساژ نيز از شيوههايي است كه هم براي گردش خون نوزاد خوب است و هم آرامشي در او و مادر ايجاد ميكند كه در به خواب رفتن او مؤثر است. بدترين روش شايد روي دست راه بردن و تكان دادن او باشد كه با سنگين شدن بچه، صدمات زيادي به كمر مادر وارد ميكند؛ بنابراين بهعنوان شيوهاي كه به آن عادت داشته باشد توصيه نميشود. با عادت كودك به شيوههاي مختلف خوابيدن، وابستگي مطلق او به مادر كم و خواباندن او در موقعيتهاي خاص و متفاوت راحتتر ميشود.