اين روزها بيشتر رسانهها پيروزي ميشل عون را موفقيت و پيروزي حزبالله در داخل لبنان و پيروزي محور مقاومت در منطقه عنوان ميكنند كه اين تحليل چندان هم دور از واقعيت نيست اما قطعا نبايد از برخي پشت پردههاي اين انتخاب و موفقيت نسبي جريان مقابل حزبالله يعني سعد حريري هم غافل شد.
در واقع زماني كه دوره ميشل سليمان، رئيسجمهور سابق لبنان به پايان رسيد، جريان 8 مارس يعني حزبالله و همپيمانانش و جريان 14مارس يعني سعد حريري و همپيمانانش، غيرمحتملترين گزينهها يعني ميشل عون و سمير جعجع را براي رياستجمهوري كانديدا كردند؛ درحاليكه كمترين توافق هم روي اين 2 نفر وجود نداشت و اوجگيري درگيريها در منطقه بهويژه بين ايران و عربستان از يك سو و آمريكا و روسيه از سوي ديگر، كار انتخاب رئيسجمهور توافقي را به بنبست كشاند تا جايي كه حزبالله عملا جلسات مجلس براي انتخاب رئيسجمهور لبنان را تحريم كرد.
در طول 2سال اخير كه كار تعيين رئيسجمهور به بن بست رسيده بود، حزبالله مصرانه روي كانديداي مورد نظر خود ايستادگي كرد و بههيچوجه حاضر نشد در اين خصوص با كسي مذاكره كند و دقيقا همين امر جريان مقابل را به تكاپو واداشت تا براي خروج كشور از بحران بهدليل منافع اقتصادي و سياسي دست بهكار شود و خيلي زود از گزينه مدنظر خود يعني سمير جعجع كوتاه بيايد. حزب المستقبل به رياست سعد حريري گمان كرد كه با كوتاه آمدن از گزينه سمير جعجع كه در جريان ربودن ديپلماتهاي ايراني هم نامش مطرح بود، حزبالله هم از گزينه ميشل عون كوتاه ميآيد و آنگاه ميتوان روي گزينه ميانه و توافقي جديدي توافق كرد اما حزبالله در اين مرحله هم از حمايت عون كوتاه نيامد تا حريري مجبور شود در يك حركت غيرقابل پيشبيني از كانديداي دوم حزبالله يعني سليمان فرنجيه حمايت كند.
سعد حريري بر اين گمان بود كه با اين حركت، حزبالله از كانديداتوري عون كوتاه ميآيد اما نهتنها اين اتفاق نيفتاد بلكه جعجع هم در يك حركت غيرمنتظره از رقيب سابق خود يعني ميشل عون حمايت كرد. نهايتا حريري در مقابل گرفتن امتياز تكيه بر كرسي نخستوزيري، حاضر شد از ميشل عون حمايت كند تا گزينه حزبالله سيزدهمين رئيسجمهور كشورش باشد اما بهنظر ميرسد بايد اين بازي را بازي برد- برد براي طرفين تلقي كرد چرا كه نكات ذيل باعث ميشود كه تحليل برد مطلق حزبالله با ترديدهايي مواجه شود؛
اول اينكه بهرغم تأكيد سيدحسن نصرالله بر استمرار همپيماني با نبيهبري رئيس جنبش امل و سليمان فرنجيه همپيمان مسيحي خود، اين دو جريان برخلاف حزبالله حاضر به حمايت از ميشل عون نشده و براي نخستينبار طي ساليان اخير، راه خود را از حزبالله در عرصه سياسي جدا كردند كه امكان بالا گرفتن اختلافات در تشكيل دولت نيز وجود دارد. درواقع در اين مرحله، حمايت از ميشل عون، ريزش حدودا 20نفر از نمايندگان همراه در مجلس لبنان را براي حزبالله بهدنبال داشته كه سيدحسن نصرالله ابراز اميدواري كرده كه در تشكيل دولت و ساير اقدامات مجددا با همپيمانان خود يعني بري و فرنجيه هماهنگ خواهند شد.
دوم آنكه نميتوان عون را كه داراي شخصيت سياسي خاص است برخلاف نبيه بري يا حتي سليمان فرنجيه داراي تفكر مقاومت يا همراه با حزبالله دانست بلكه آنچه ميان حزبالله و جريان آزاد ملي باعث ايجاد توافق شده، يك ائتلاف استراتژيك از سال2006 براي پيشبرد بهتر امور در صحنه سياسي است و ممكن است با توجه به اوضاع سياسي كشور و منطقه دستخوش تغيير و تحول شود. حال نبايد بازي سياسي در لبنان را پايان يافته تلقي كرد چراكه 3مرحله بسيار سخت (تشكيل دولت ائتلافي، صدور بيانيه دولت و برقراري رابطه با سوريه) طي روزهاي آينده در پيش خواهد بود كه ممكن است عدمتوافق روي آنها ماهها روند اجرايي در لبنان را به تأخير بيندازد.