اعراب زمان پیامبر واقعا بیفرهنگ بودند؛ طوري كه ابتداییترین برخوردهای انسانی را هم رعایت نمیکردند. در برخورد با روح پاکی همچون پیامبر و رفتار و كردار ایشان در آن فضای نفرتزا، طبیعت اولیه آنها این بود که رفتار و واکنشي تند نشان دهند. قرآن میگوید: اگر میخواستی غلظت نشان دهی و اخمهایت را در هم کنی از دور و بر تو اي پيامبر پراکنده میشدند. يعني مهمترين اثر تندخويي همين دوري جستن آدمهاي اطرافمان از ماست. حال اگر ميپرسيد، چرا بچههايمان از دور و بر ما پراکنده میشوند؟ چرا در خانه پیش ما نمیآیند و تنها مینشینند؟ این موضوع را قران تبیین کرده است: آدمی که تندخو باشد دیگران از دور و برش پراکنده میشوند. علاوه بر اين، یکی از آثار تندخویی این است که خدایی ناکرده ممكن است در حين تندخويي پردهدری کنیم؛ يعني شايد کار به پرخاشگری و فحاشی بكشد كه بسيار ناپسند و خطرناک است. براي همين هنگامي كه عصبانی میشوید اولین کاری که میکنید بايد اين باشد كه زبان را ببنديد و نگذارید کلامی از آن خارج شود.
اگر نشستهايد، قیام کنید. اگر ایستادهاید، بنشینید يا آبی به رویتان بزنید و هيچ برخوردی نکنید و حرفی نزنید. در روایت داریم که دو دسته زبانشان در محشر آنچنان دراز است که همه روي آن پا میگذارند؛ یکی غیبتکننده و یکی هم کسی که نیش میزند و زبانش نیشدار است. برخی افتخار میکنند به این زبان نیشدارشان. اما باید خیلی مراقب بود که اگر چنین قدرت کلامی داریم به آن افتخار نکنیم و با افتخار نگوييم «کسی از پس زبان من برنمیآید». چرا كه اين نيشزدنها عاقبت بدی دارد، به خصوص هنگام تندخويي. در همين زمينه حضرت امامعلی (علیهالسلام) فرمودهاند: خشونت و تندخویی خود نوعی از دیوانگی است، زیرا تندخو پس از تسکین خاطر و به خود آمدن پشیمان میشود و اگر کسی پس از تندی و برانگیختگی پشیمان نشد جنونش ثابت و پابرجاست.