تاریخ انتشار: ۷ آبان ۱۳۸۶ - ۰۶:۲۹

محمد امین جلیلوند : یکی از مسایل ناراحت‌کننده امروز که توجه بسیاری از محققان، جامعه شناسان و روان‌شناسان را به خود جلب کرده، موضوع نوجوانان و جوانان بزهکار است.

 در مورد بزهکاران کم سن و سال نظرات متفاوتی عنوان شده است. برخی ارتکاب بزه از سوی جوانان را، از اختصاصات جوامع متمدن و پیشرفته امروزی دانسته‌اند و اعتقاد دارند که بشر به همان سرعتی که به سوی پیشرفت،تکامل صنعتی و مادی پیش می‌روداز معنویات فاصله می‌گیرد و به سوی تبهکاری و قانون شکنی گام برمی دارد.

عده‌ای علت این پدیده را سستی اعتقادات دینی و مذهبی دانسته‌اند و معتقدند علم، ایمان و عمل صالح موجبات رشد انسان را فراهم می‌کند و اخلاق نکوهیده مانند خود پرستی، حب دنیا و تکبر سبب می‌شود انسان از رشد و کمال باز مانده و در نهایت به تبهکاری و گناه روی آورد. عده‌ای دیگر جنگ‌ها را از عوامل مهم ارتکاب به جرم می‌دانند.

شاید بتوان گفت که قرن حاضر، قرن اضطراب و سرعت است،برخی نوجوانان و جوانان سعی دارند هر چه زودتر خود را به مقصد خیالی مورد نظر برسانند حتی اگر شده قواعد و قوانین را درهم شکنند!

آمارهای منتشر شده حاکی از آن است که با وجود بهبود وضع زندگی معیشتی و خدمات بهداشتی، در جهان میزان جرایم با سرعت بیشتری رو به افزایش است.

در ایران حدود 30 نوع بزه، رایج است، که برخی از آنها عبارتند از: غیبت از مدرسه، دروغگویی مداوم، خیانت در امانت، فرار از خانه، مزاحمت، ولگردی و گدایی، تصادف منجر به جرح، شرکت در پارتی و عیاشی، ایجاد حریق، تخریب، توزیع نوارهای مبتذل ویدیویی، کاست و عکسهای مستهجن، ایجاد ضرب و جرح، اعمال منافی عفت، رانندگی بدون گواهی نامه، سرقت، حمل مواد‌مخدر،مشروبات الکلی، قتل عمد و...

در میان کودکان بزهکار، علائم دزدی، نافرمانی، گریز از مدرسه، ولگردی و معاشرت با افراد مجرم دیده می‌شود و خانواده های‌شان عمدتا دچار از هم پاشیدگی، الکلیسم، لاقیدی نسبت به مذهب و فقدان نظم و انضباط هستند. تحقیقات نشان می‌دهد که 70 درصد آنها دچار ناراحتی‌های روانی هستند.

علائم و نشانه‌ها

علایمی وجود دارند که می‌توان با مشاهده آنها به حالت نابسامان افراد پی برد، این گونه علایم معمولا در اختلال شخصیت با ابزار مشاهده قابل بررسی است. این گونه رفتارها عبارتند از:

- نداشتن وقار و متانت کافی همراه با بی‌قراری و نا آرامی.

- پایبند نبودن به اخلاق و مقررات اجتماعی و ارتکاب اعمال خلاف قانون.

 - افراد بزهکار دچار فقدان احساسات یا بی‌تفاوتی عاطفی هستند.

- گوش ندادن به نصایح و عمل نکردن به آن، بد قولی برای آنها امری عادی است.

- عده‌ای از بزهکاران پس از ارتکاب جرم تظاهر به ندامت می‌کنند.

- در همه موارد برای رفتار خود دلیل دارند و به صورت افراطی استدلال می‌کنند.

 - در جست‌وجوی محیط نا مناسب برای جلب لذت هستند و در این راه قواعد و اصول را نادیده می‌گیرند.

 - فعالیت‌های آنها ضد اجتماعی، زیانبخش و مخرب است و بدون علت موجه ویا به علت ناصوابی بروز می‌کند.

- اغلب در حالت از خود بی‌خود هستند، که توأم با آزار و ضربات شکننده و شکستن اشیاء و نابهنجاری‌های جنسی و دزدی‌های پوچ است.

 زمینه‌های بزه دیدگی

 کمبود یا نارسایی در محبت، تبعیض در خانواده، کثرت فرزندان یا تک فرزندی، بی‌بند و باری در روابط والدین، مهاجرت و محله مسکونی جدید، ازدواج مجدد، زندگی با نامادری و ناپدری و... می‌توانند فرزندان را به بزهکاری سوق دهد.

 خانواده‌ای که در آن محبت کافی به کودکان نمی‌شود، خانواده‌ای نابسامان است و موجبات نارسایی در زمینه‌های رشد جسمانی، روانی، عاطفی و به‌خصوص اجتماعی آنان را فراهم می‌کند. برخی از تحقیقات نشان داده‌است افرادی که در کودکی از محبت محروم بوده‌اند بعد‌ها کارشان به واکنش‌های اجتماعی کشیده شده است.افراط در محبت نیز ممکن است زمینه‌های پر توقعی، عصیان علیه پدر و مادر و عدم سازگاری با سایر افراد جامعه را برای فرزند در پی داشته باشد.

 طرد ازطرف خانواده ممکن است کودکان را دچار آسیب و انحراف کند. کودکی که مورد بی‌اعتنایی والدین یا مورد خشونت به‌دلیل نوع جنسیت و... قرار می‌گیرد، نیز آسیب‌های جدی می‌بیند، بررسی‌ها نشان داده است که در غرب 3/13 درصد از پسران بزهکار و گرفتار در دارالتادیب‌ها لا اقل مرحله‌ای از عمر خود را مطرود بوده ویا در یتیم خانه ها یا مؤسسه‌ای غیرخانوادگی گذرانده بوده‌اند.

 مقوله سرکشی با برخی از مشکلات در خانواده ارتباط تنگاتنگی دارد در تحقیقاتی که در بررسی وضعیت جوانان در خانواده‌ها انجام گرفته فقدان آرامش و امنیت در خانواده ( با ضریب 21 /. - ) پیش‌بینی‌کننده سر کشی جوانان است.فقدان ارتباط مثبت درون خانواده نیز (با ضریب 13درصد) ممکن است سرکشی جوانان را پیش‌بینی کند کم توجهی به ضرورت وحدت خانواده وگرایش به جدایی از همسر (با ضریب 14درصد) وجود بی‌تفاوتی در خانواده و به حال خود رها کردن فرزندان (با ضریب 10درصد)همگی از جمله عوامل پیش ببینی‌کننده سرکشی جوانان هستند که در این زمینه توجه به اصلاح امور خانواده ضروری وقطعی است همچنین تعارض با والدین(29درصد) وغربزد گی (6درصد)واعتیاد (17درصد) ممکن است در ساختار شخصیت وهویت جوانان باعث روابط غیردوستانه با والد ین وبزرگسالان شود.

درکنار آن ارتباطات مثبت درون خانواده (19درصد)وعملکرد دینی وملی خانواده (15درصد)ووابستگی به خانواده (12درصد) وخانواده قدرتمند با ابهت وپاسخگو (11درصد)وخانواده آسا نگیر(6درصد) از عوامل مهمی است که پیش‌بینی‌کننده تفاهم جوانان با والدین وبزرگترهاا ست (سازمان ملی جوانان 1381).

 درمان

 به‌دلیل خطر بالای علائم روانپزشکی در کودکان قربانی بزه و سوء رفتار، ارزیابی روانی جامع ضروری است. پس از آن لازم است تا با کودک یا فرد بزه دیده ارتباط لازم برقرار شود. درمانگر باید با بزه دیده رابطه‌ای توأم با اعتماد برقرار کند و به نوعی از این طریق سعی کند تا ترسها و اضطراب اولیه قربانی را از بین ببرد

. بدیهی است که با توجه به تشخیص اختلال، درمان لازم نیز صورت می‌گیرد. روان درمانی شامل مداخله در بحران همراه با حمایت، آموزش سازگاری کسب مهارتهای مقابله‌ای و قبول رویداد می‌باشد. وقتی اختلال استرس پس از سانحه ظاهر شد، چند رویکرد درمانی می‌تواند مؤثر باشد.

 1 -روبه‌رو شدن با رویداد آسیب زا از طریق روش‌های تصوری یا مواجهه واقعی.

2 -استفاده از فن حرکات سریع چشم از طریق پردازش مجدد EMDR، که شیوه‌ای نسبتا تازه است.

3 -آموزش شیوه‌های مهار استرس، مانند آرمیدگی عضلانی و شیوه‌های شناختی مقابله با استرس.

 4 -گروه درمانی و روان درمانی خانواده نیز به بزه دیدگان دارای آسیب‌های روان شناختی کمک بسیار می‌کند.

 5 -در مواردی که خطر خود کشی یا سایر انواع خشونت وجود دارد، یا درصورت شدت فوق العاده علایم، ممکن است بستری شدن در بیما رستان ضرورت یابد.در زمینه درمان دارویی تأثیر داروهای سه حلقه‌ای ( مانند ایمی پیرامین و آ می‌تر پیتلین از طریق آزمایشهای بالینی به خوبی تأیید شده است).

 برای پیشگیری و درمان بزهکاری درنوجوانان وجوانان متخصصین راهکارهایی ر ا پیشنهاد کرده‌اند که عبارتند از: جلوگیری ازتشدید بزهکاری، مشاهده و ملاحظه صغر سن بزهکار، درمان سرپایی، درمان درمؤسسات شبانه روزی، نظام درمان روزانه یا نیمه آزاد، پیگیری یامراقبت بعد از درمان، تربیت متخصصان و کارکنان فنی و بالاخره برنامه اصلاح و تغییر رفتار بزهکاران.

مشاهده وضعیت خانوادگی، مشاوره فردی، مشاوره گروهی اصلاح محیط‌های آموزشی، رفتار درمانی، آموزشهای مهارتهای اجتماعی، کاردرمانی، بازتوانی واصلاح رامی توان پیشنهادکرد.