امروز، بعد از سالها كه از برگزاري اين راهپيمايي عظيم ميگذرد، شاهد هستيم كه در تمامي دنيا و نه فقط در عالم اسلام، اتفاقاتي در حال وقوع است و تمدن جديدي با محوريت محبت امامحسين(ع) در حال شكلگيري است. طي چند روز قبل و بعد از روز اربعين حضرت سيدالشهدا(ع) و ياران آن حضرت، سبك زندگي عده زيادي از مردم تغيير ميكند. نكته مهم در اين تغيير سبك زندگي آن است كه بدون حضور هيچ نهاد دولتي و حكومتي به وقوع ميپيوندد و تمام آن توسط خون مبارك و مطهر امامحسين(ع) ساخته و پرداخته شده و از طريق عاشقان حضرتش به مرحله اجرا درآمده است. به اين صورت است كه ضرورت بررسي ابعاد گوناگون و تأثيرات اربعين حسيني و راهپيمايي در چنين روزي به سمت حرم مطهر آن حضرت، مشخص ميشود.
- نمادي از همبستگي اجتماعي
مراسم راهپيمايي در روز اربعين را بايد بهعنوان بُعد اجتماعي از يك مراسم ديني مورد بررسي قرار دهيم؛ مراسمي كه با حضور نزديك به 20ميليون نفر در همه جهان بيهمتاست. دكتر حميدرضا فلاح، كارشناس ديني كه يكي از اعضاي ستاد اربعين در سالهاي گذشته بوده، در اينباره ميگويد: «در اين مراسم بيشتر از 15ميليون عراقي كه يكسوم جمعيت اين كشور هستند با چندين ميليون زائر ديگر از كشورهاي مختلف شركت ميكنند تا جمعيتي حدود 20ميليون نفر را تشكيل داده و از هر نقطه از خاك اين كشور به سمت كربلاي معلي و حرم مطهر حضرت سيدالشهدا و حضرت ابوالفضلالعباس عليهماالسلام رهسپار شوند».
او تصريح ميكند: «درحقيقت مناسبتهاي مذهبي در ايام محرم و صفر از اهداف صرفا عبادي و ديني فراتر رفته و درونمايه اجتماعي پيدا كرده است. به اين صورت است كه مراسم اربعين نمادي از همبستگي اجتماعي شده كه علاوه بر اهداف سياسي و بينالمللي، شركتكنندگان از آن براي حل گرفتاريها و مشكلات زندگي خود، شفاي بيماران و گرفتن هر حاجت ديگري استفاده ميكنند». همه اين موارد نشاندهنده كارايي بسيار و ابعاد گوناگون مراسم مذهبي، بهخصوص مراسم اربعين حسيني است.
از طرف ديگر پيادهروي اربعين را بايد به منزله نوعي زيارت اجتماعي تلقي كنيم. همانطور كه حجتالاسلام سيدكاظم ارفع، كارشناس ديني، توضيح ميدهد: «همين كه شخص در اربعين حسيني اراده ميكند تا به زيارت حضرت سيدالشهدا(ع) در كربلا برود، نامش بهعنوان زائر اربعين ثبت ميشود. پس هر قدمي كه در اين راه برميدارد بهعنوان زيارت محسوب ميشود؛ آن هم زيارتي كه با جمعيت بسياري از محبان و شيعيان آن حضرت يكي شده و مصداق يدالله معالجماعه را به جهانيان نشان ميدهد». البته زائران ايراني معمولا مسير حدود 80كيلومتري، يعني فاصله نجف تا كربلا را پياده طي ميكنند اما بعضي از هيئتها مسير بغداد تا كربلا يا حتي بصره تا كربلا را پياده ميروند. با وجود اين، تمامي وروديهاي شهر كربلا در اربعين حسيني شاهد ورود زائران از كشورهاي مختلف است كه بهرغم تفاوت در سرزمين و نژاد، يك عقيده واحد دارند كه آنها را در مركز ثقل حسيني جمع ميكند.
- برداشت تربيتي از يك حركت ديني- اجتماعي
يكي از ابعاد بسيار مهم اجتماعي زيارت اربعين، تأثيرگذاري تربيتي آن است چرا كه زائر امامحسين(ع) درحين اينكه براي پيادهروي اربعين حاضر ميشود، با سبك زندگي حسيني آشنايي پيدا ميكند. حجتالاسلام قائممقامي در اينباره ميگويد: «قبل و بعد از زيارت اربعين، همه شئونات زندگي انسان، روابط و كارهايش بر محور امامحسين(ع) و زيارت آن حضرت شكل ميگيرد. در اين مدت همه انگيزهها حسيني ميشود».
به اين صورت است كه يكي از نمونههاي تأثيرگذاري اجتماعي زيارت اربعين را بايد در تأثيرگذاري تربيتي و آثار آن بر روحيات جمعي مردم جست و جو كرد. آنطور كه حجتالاسلام ارفع ميگويد: «هر ساله در آستانه اربعين حسيني همه انگيزهها حسيني ميشود. نمونه بارز اين تأثيرگذاري را ميتوانيم در پيادهروي زائران حرم مطهر حضرت سيدالشهدا(ع) مشاهده كنيم چون هر اندازه كه در مسير از شهر خود تا نجف اشرف سختيهايي وجود داشته باشد، باز هم دچار خستگي نميشوند و از نجف اشرف به سمت كربلاي معلي، پياده راه ميروند؛ يعني تحمل سختيها بر مردم مؤمن آسان است چراكه شأن و منزلت امام شهيد خود را ميدانند».
- بازنمايي جامعه آرماني مهدوي
بازنمايي جامعه آرماني مهدوي، يكي از ثمرات بسيار مهم در راهپيمايي اربعين بهحساب ميآيد. ترويج اخلاق حسيني و مهدوي در بطن زندگي مردم و تزريق آن به كل جامعه، يكي ديگر از ابعاد اجتماعي در پيادهروي اربعين است كه حجتالاسلام ارفع در اينباره توضيح ميدهد: «وقتي مردم به امامحسين(ع) اقتدا ميكنند، به مقام ايثار، شهادت، فداكاري و بخشش نزديكتر ميشوند. آنچه در اين پيادهروي صورت ميگيرد تقويت روحيه ايمان و بصيرت است. اين مطلب نياز امروز جامعه ماست تا اخلاق ديني و روحيه برادري هر چه بيشتر در ميان مردم رواج پيدا كند و گسترده شود». به اين ترتيب ميتوان به سفر اربعين بهعنوان سير اجتماعي نگاه كرد كه براي تكامل جامعه ضروري بهنظر ميرسد.
دكتر حميدرضا فلاح نيز در اينباره ميگويد: «به هر حال در سفر اربعين و پيادهروي چندروزه، سختيها و مشكلاتي وجود دارد كه هركدام به نوعي سازنده و مفيد است. با اين نگاه، عجيب نيست اگر زيارت اربعين را نوعي سير تكاملي براي طالبان حقيقت و مردم ولايتپذير بدانيم كه اخلاق حسيني در آن ترويج ميشود؛ آن هم نوعي سير تكاملي كه مقدمات ظهور امامزمان(عج) را فراهم ميكند. اين زيارت براي مدتي مردم را از تعلقات دنيايي و مادي جدا و در قالب يك شرايط سخت از نظر ظاهري، شيعيان را براي عصر ظهور آماده ميكند چرا كه طبيعي است ظهور آن حضرت با سختيها و گرفتاريهايي همراه شده است. وقتي مردم براي زيارت امام شهيد خود تمرين صبر و استقامت ميكنند، ميتوانند براي امام زمان خود سرباز شجاع و باوفايي باشند كه سختيها و بحرانهاي اجتماعي، آنها را بهخود مشغول نكند و مانع همراهي با آن حضرت نشود».
به اين ترتيب راهپيمايي عظيم اربعين را ميتوان بهعنوان نمونه و سمبلي از دولت امامزمان(عج) دانست، چراكه در دولت آن حضرت هيچ انساني گرسنه و بيپناه باقي نميماند و همه مردم از لحاظ قدرت بدني و اقتصادي و علمي، هر چه در توان دارند به ديگران عرضه ميكنند و از هيچ كمكي نسبت به يكديگر دريغ ندارند. اين نوع برخورد انساني در دولت آن حضرت ديده ميشود و اين همه از خودگذشتگي، ايثار، انساندوستي و امنيت رويدادي است كه در راهپيمايي اربعين حسيني شاهد آن هستيم. حجتالاسلام قائممقامي يادآوري ميكند: «هر خانواده و گروهي، براي اينكه به زائران امامحسين(ع) خدماترساني كند، با ديگران رقابت ميكند، هر گروهي از مسلمانان با عنوان مخصوص بهخود، موكبي راه مياندازند و كاروانهايي تشكيل ميدهند تا در اين مسير معنوي، از ديگران عقب نمانند. بر همين اساس است كه ميتوانيم رويداد راهپيمايي اربعين را تمريني براي حكومت اجتماعي حضرت صاحبالزمان(عج) بدانيم و براي آن آماده شويم».
- پيادهروي اربعين؛ تجلي وحدت شيعيان و مردم آزاديخواه جهان
موضوع وحدت ميان امت اسلام بهعنوان يكي از راهبردهاي اصلي در نظام جمهوري اسلامي مطرح است؛ وحدتي كه هم از بُعد اجتماعي داراي اهميت است و هم در منظر بينالمللي. دكتر فلاح معتقد است: «پيادهروي اربعين يكي از نمادها و زمينههاي تقويت وحدت اجتماعي محسوب شده و شيوهاي براي تبليغ بينالمللي خواهد بود. موضوع اتحاد در ميان امت اسلام بايد مورد توجه همه مردم و مسئولان باشد، چراكه اين موضوع بهعنوان مسئله راهبردي در سطح نظام جمهوري اسلامي مطرح است و اربعين حسيني فرصت بسيار مناسبي براي تمرين وحدت بهحساب ميآيد؛ آن هم وحدتي كه نهتنها مسلمانان را به يكديگر پيوند ميدهد، بلكه مردم آزاديخواه و حقطلب از تمام مكاتب و اديان، در آن حاضر ميشوند، بهطوري كه هر سال شاهد حضور مردمي از كشورهاي استراليا، اروپا و كانادا هستيم كه بهطور طبيعي تحتتأثير آرمانها و فرهنگ انقلابي نهضت امامحسين(ع) قرار گرفتهاند و همين اتفاق آنها را در روز اربعين به سرزمين كربلا جذب كرده است».
حقيقت آن است كه يكي از اركان آرامش و امنيت در كشور ما وحدت است و در عين حال راهبرد اساسي براي ايجاد همدلي توسط امامخميني(ره) تعيين شده كه اين امر مهم از سوي مقام معظم رهبري پي گرفته شده است. بر همين اساس است كه بايد از ظرفيتهاي اجتماعي اين راهپيمايي ملي و مذهبي به بهترين وجه استفاده كنيم. حجتالاسلام قائممقامي در پايان تذكر ميدهد: «مراسم پيادهروي اربعين اين ظرفيت را دارد كه بسياري از عقايد و افكاري كه با هم اختلاف دارند را دور يكديگر جمع كرده و در راستاي يك عقيده واحد ديني و معنوي همسو كند؛ به اين ترتيب روحيه دادن به جمعيت را ميتوان از ثمرات اين پديده عاشورايي بدانيم».
- روايتهايي از يك زيارت
سابقه تاريخي زيارت اربعين از زبان دكتر رجبيدواني
در بعضي از روايتها ميخوانيم كه كاروان اسراي كربلا در روز اربعين همان سال اول شهادت امام حسين عليهالسلام به كربلا رسيدند و در بعضي از نقلها اين تاريخ سال بعد از شهادت را نشان ميدهد. دكتر محمدحسين رجبيدواني، كارشناس تاريخ اسلام، در اينباره ميگويد: «درباره تاريخ دقيق زيارت كربلاي معلي توسط خاندان بنيهاشم و اسراي كربلا در تاريخ نقلهاي مختلفي نوشته شده است. در تعدادي از نقلها نوشته شده كه اربعين سال 61هجري، يعني 40روز پس از شهادت حضرت سيدالشهدا عليهالسلام بود كه كاروان اسرا به كربلا برگشتند. اما عدهاي از تاريخشناسان باور دارند كه امكان نداشته كه اسرا توانسته باشند اربعين همان سال به زيارت امامحسين عليهالسلام بروند. به همين علت است كه تاريخ اين زيارت را به سال 62هجري موكول كردهاند و حتي برخي نوشتهاند حتما اين زيارت صورت گرفته اما تاريخ دقيق آن مشخص نيست. البته شخصا اعتقاد دارم كه كاروان اسرا در همان اربعين سال 61هجري يعني 40روز پس از شهادت حضرت سيدالشهدا عليهالسلام خود را به سرزمين كربلا رساندند و پس از زيارت آن حضرت به مدينه برگشتند». به همين علت بايد توجه كنيم از آنجا كه خاندان عصمت و طهارت عليهمالسلام يعني امام زينالعابدين عليهالسلام و حضرت زينب سلاماللهعليها در اربعين حسيني آن حضرت را زيارت كردهاند، اين زيارت اعتبار بسيار زيادي دارد و براساس آثار و بركات آن ميتوان درك كرد كه چرا اين زيارت بهعنوان يكي از شاخصههاي شيعه تعيين شده است. در بعضي از نقلهاي تاريخي هم نام «جابربنعبدالله» بهعنوان نخستين زائر حضرت سيدالشهدا عليهالسلام ثبت شده است. بهعنوان مثال شيخ مفيد در كتاب مسار الشيعه نوشته است: «روز اربعين، روزي است كه جابربنعبدالله براي زيارت امامحسين عليهالسلام وارد كربلا شد». حتي شيخ طوسي هم در اينباره نوشته است: «روز اربعين روزي است كه جابربنعبدالله انصاري صحابي رسول خدا صلياللهعليهوآله از مدينه براي زيارت قبر امامحسين عليهالسلام به كربلا آمد. او نخستين زائري بود كه قبر شريف آن حضرت را زيارت كرد».
- نماد وحدت، مظهر صلابت
چرا جامعه جهاني راهپيمايي اربعين را زيرنظر دارد اما به شكوه آن اعتراف نميكند؟
راهپيمايي اربعين همان پديده بينظيري است كه هر سال ميليونها انسان را از سراسر كرهزمين و با اعتقادات و انديشههاي متفاوت، در كربلا دور هم جمع ميكند تا پيام وحدت و حقطلبي را به جهان مخابره كند. اين پديده خودجوش انساني از هيچ امداد اقتصادي و سياسي حكومتي بهرهنميبرد.
دكتر حميدرضا فلاح ضمن بررسي آثار بينالمللي پيادهروي اربعين، آن را نمادي از ارزشهاي جهان تشيع عنوان ميكند و ميگويد: «اين سرمايه عظيم به خوبي توانسته است قدرت شيعيان را به مردم جهان نشان بدهد. هرچند كه در رسانههاي دشمن در ظاهر كمتر به بازتاب اين پديده عظيم پرداخته ميشود، اما با بررسي مطالب و برنامههاي آنان در ضمن و پس از مراسم راهپيمايي اربعين شاهد هستيم كه به ناچار بر وحدت شيعيان و مردم حق جو تأكيد و تصريح ميكنند. هرچند كه زبان خوش براي اين بيان نداشته باشند، اما باز هم در لابهلاي مطالب كينهتوزانه آنها ميتوانيم به اين نتيجه برسيم كه به قدرت، شجاعت و صلابت اين امت زير پرچم حضرت سيدالشهدا(ع) اذعان دارند».
دكتر فلاح كه با ابعاد بينالمللي وقايع مذهبي به خوبي آشنايي دارد، تصريح ميكند: «مراسم اربعين حسيني را بايد بهعنوان سرمايه بزرگ در اختيار جهان اسلام عنوان كنيم، چراكه اين سرمايه تنها به شيعيان اختصاص ندارد؛ بهعنوان مثال در راهپيمايي اربعين شاهد حضور و حتي خدمت رساني برادران اهل سنت هم هستيم. اين افراد اعتقاد قلبي به مقام والاي حضرت اباعبداللهالحسين(ع) دارند و همين حضور و فعاليت آنها در طول مراسم اربعين، نقطه قوت جهان اسلام محسوب شده و پاسخ قاطعي به توطئههاي تفرقه افكنانه دشمنان محسوب ميشود». نشر و گسترش شعار «پيوند دين با سياست» يكي ديگر از ابعاد بينالمللي پيادهروي اربعين است كه فلاح به آن اشاره كرده و ميگويد: «شعار جدايي دين از سياست مدتها توسط دشمنان ديني ما مطرح شد تا از طريق نشر انديشه كهنه استعمار مبني بر سكولاريسم، زمينه انحراف فكري و اعتقادي مسلمانان را فراهم كنند. اين در حالي است كه راهپيمايي اربعين تجلي باور مقام امامت و ولايتپذيري ميليونها انسان است كه سختيهاي راه را بر خود هموار ميكنند تا اين پيام را به گوش مردم جهان و جامعه بينالملل برسانند كه ديانت ما عين سياست ماست و در ميان آنها تفرقهاي وجود ندارد».
اهميت نشر اين شعار زماني مشخص ميشود كه توجه داشته باشيم رسانههاي غربي تلاش كردهاند مردم مسلمان را با انديشه و فرهنگ اسلامي غريبه كرده و باعث گسست ارزشي و فرهنگي در ميان مردم و بهخصوص جوانها شوند. آنطور كه دكتر فلاح توضيح ميدهد: «در ميان افرادي كه با پاي پياده در مراسم اربعين حسيني شركت ميكنند، تعداد جوانها قابلتوجه است. اين حضور پرشور از نسل جوان، پاسخ مناسب و كوبندهاي براي تبليغات ضدديني رسانههاي غربي محسوب ميشود؛ چراكه نوك پيكان اين نوع تبليغات و تلاشهاي سياسي، به سمت جوانهاي ما نشانه گرفته شده است. دانستن اين نكته و دقت در اهميت آن باعث ميشود خانوادهها تلاش بيشتري براي تربيت ديني فرزندان خود داشته باشند و خودشان مشوق اصلي براي ورود جوانانشان به سمت مراسم اربعين حسيني باشند».
- ناب و البته ناياب
كافي است فقط يكبار قسمتات بشود و بروي؛ بعيد است كه سال ديگر تاب بياوري و در ايران بماني. اصلا يكبار رفتنش چيزي به جز حسرت برايت به همراه ندارد. مگر ميشود آن همه شور و نشاط را رها كني و آن را به رخوت و سستي ماندن در ديارت بفروشي. جالب اين است كه هر سال هم كه بروي ماجراهاي جديد تو را براي سال آينده وادار به رفتن ميكند؛ ماجراهايي كه هضمش با عقل دنيايي خيلي راحت نيست. اما 3پرده از 3 سال زيارت اربعين من.
برداشت اول: با ماشيناش كه يك وَن درب و داغون بود، آمده بود لب مرز چزابه. ما را كه ديد بدو بدو آمد سراغمان. حدود 10نفر بوديم. دست و پا شكسته منظورش را فهميديم. ميگفت خانهام شهر الاماره است. بياييد آنجا ناهار بخوريد و استراحت كنيد و بعد هم برويد نجف. ما با آنكه ترديد داشتيم ولي با اصرار فراوان او دلمان نيامد، رويش را زمين بيندازيم. خانهاش در محلهاي شبيه به محله زاغه نشينان شهر بود. با كلي خوشامدگويي وارد حياط خانه شديم. بساط ديگ غذا فراهم بود. رفتيم داخل اتاق كوچكي كه گويا، هال پذيراييشان بود. خانه خيلي رو به راه نبود. سقف نمزده و فرش مندرس و بعضا پاره، به خوبي گوياي اوضاعشان بود. هنوز داشتيم به در و ديوار خانه نگاه ميكرديم كه با بچههايش سفره را پهن كردند. چند نوع غذا و ميوه وسالاد و سبزي و... . ما 10نفر با بُهت و حيرت به وضع سفره و همچنين اوضاع خانهشان نگاه ميكرديم؛هر جور كه حساب ميكرديم، اين سفره اصلا به اين خانه نميآمد.
برداشت دوم: خودش به سختي راه ميرفت. گاهي هم چادرش زير پايش گير ميكرد، ولي با اين حال پسر بچه 2سالهاش را هم روي دوشاش گذاشته بود و قدم برميداشت. به خواهرم گفتم برو بچهاش را بگير، تا كمي استراحت كند. خواهرم منظورش را فهماند اما او اصلا قبول نكرد. ميگفت نذر كرده است تمام مسير نجف به كربلا، بچه را روي دوش خودش ببرد؛ تا اگر در سالهاي پيري زمينگير شد، با فرزندش به كربلا بيايد، حتي شده روي دوش پسرش.
برداشت سوم: پيرمردي خوشچهره با ريشي يكدست سفيد، در موكب فقط بالاي سر زائرها ميايستاد. يكي كه بلند ميشد، ميرفت بالاي سر ديگري. اين كارش برايم عجيب بود و البته كمي هم مشكوك. با خودم گفتم بروم قضيه را از خودش جويا شوم. رفتم پرسيدم اما اي كاش نميپرسيدم. جوابش حسابي شرمندهام كرد. گفت: پولي ندارد تا براي زائرين اربعين، خرج كند؛ براي همين بالاي سر زائرين ميايستد كه آفتاب آنها را اذيت نكند.
خودتان ادامه دهيد اين برداشتها را تا هزاران هزار برداشت ديگر. از اين صحنهها و اين روايتها در طول راهپيمايي تا كربلا زياد است. شايد مسير راهپيمايي از نجف تا كربلا به نگاه آنها كه از دور نگاه كردهاند كم و كسري زياد داشته باشد اما فكر نميكنم بتوانيد اين صحنهها را هيچ جاي ديگر دنيا پيدا كنيد. داستان عاشقي، داستاني بيهمتاست.