در اين اوضاع بايد منتظر باران بود تا ببارد و رحمت الهي را بر سر مردمان تهران بگستراند. فناوريهاي مدرن با همه پيشرفتهايشان هيچ كمكي نميتوانند بكنند و تنها راه انتظار باران است. چه بسيار اتفاق ميافتد كه هواي وجود ما آلوده ميگردد، بهگونهاي كه مجراي تنفس حقايق در قلبمان بسته ميشود، عقل و فكرمان راه به بيهودگي و وهم ميپويد و قواي جانمان در توهم سير ميكند و از واقعيتها و حقايق هستي جدا ميافتد. اين روزها هم بايد منتظر باران بود، منتها يك تفاوت ميان باران وجود آدمي و باران در سير طبيعت وجود دارد. ما خود ميتوانيم ابرهاي رحمتبخش را در وجودمان واكاويم و تصوير زندگيمان را عوض كنيم. يكي از راههاي كه امامعلي(ع) در نهجالبلاغه فرا روي مينهد، باز كردن گوش جان به روي پندهاي جانفزاست. امامعلي(ع) به گرامي فرزندش فرمودند: «قلب خويش را با شنيدن پندهاي نيك زنده گردان.» در اين موضوع دو شرط نهفته است، نخست ميل دروني آدمي كه خويشتن را براي شنيدن پندهاي روحاني آماده گرداند و دوم دريافت پند جانفزا كه روح آدمي را جلا بخشد و باران رحمت را درون وجود آدمي فرو ريزد. اما در اين ميانه پندهاي جانفزا را از كجا دريابيم؟
امام باز هم راهگشايي ميكند؛ پنددهنده نخستين قرآن است. امام، قرآن را چنين معرفي ميكنند: فرماندهنده است و بازدارنده، خاموش است و گويا. حجت خداست بر آفريدگانش. پندش هميشه سودبخش است و هيچ زياني بر آن مترتب نيست. دوم اولياي خاصه الهي هستند، همانطور كه حضرت فرمود: آلمحمد الگوهايي هستند براي هميشه و در مسير اعتدال، اگر تند رفتيد به جايگاه اصلي برگرديد و چون كند طي مسير كرديد، خود را به آنان برسانيد كه چراغ هدايت نزد آنان است و ديگر علماي راستين كه با پندهاي جاودانهشان راه حق را كه با سالها مجاهدت و خويشتنباني بهدست آوردهاند بر ما ميگشايند. اما نكته اينجاست كه آدمي بايد جان خويش را پذيراي اين پندهاي نكو كرده باشد كه اگر چنين نباشد، سپرهاي نفس و شيطان، راه اثر را سد ميكند. امامعلي(ع) فرمودند: «دلت را با روح اندرز، زندگي بخش و انگيزههاي هوس را از آن سرزمين پاك با نيروي زهد، ريشه بركن و با دريافت و باور اين حقيقت كه سررشتهدار عالم هستي تنها خداست، دل قوي دار و آن را با دانش راستين غرق نور كن و با ياد مرگ رام و آرام ساز و عاريت بودن دنيا را به او بنماي و نيز آنكه دنيا همه نوش نيست بلكه نيشهاست در آن». (نامه31)