شايد همين روحيه طنز، «خنديدن تحت هر شرايطي» و «تلطيف تلخي حوادث از طريق نمكين كردن آنها» باعث شده كه عدهاي ميزان ذكاوت و هوشمان را از ياد ببرند و سعي كنند با لطايفالحيلي سرمان گول بمالند و چهارپاي خود را به سرمنزل مقصود برسانند. اما خوب است يادآوري كنيم تحقيقات ثابت كرده افراد طناز (طنزپرداز و شوخ كه بسياري از مردم ايران اين ويژگي را دارند) معمولا باهوشتر از ديگران هستند. و مهم است كه به طنزپردازان عزيز يادآوري كنيم هر موضوع و سوژهاي، قابليت نمكينشدن و مورد شوخي و خنده واقع شدن را ندارد؛ بهخصوص در فضاهاي مجازي و شبكههاي اجتماعي كه اين روزها بيشترين كاربردشان براي ترويج همين لطيفهگوييهاست.
- چرا اينقدر شوخي و طنز؟!
شوخي و طنز در خون ما ايرانيهاست! حالا كم و زيادش، بسته به شرايط روحي، سبك زندگي، ويژگيهاي فردي، حلقهدوستان و اطرافيان و... در هر كداممان متفاوت است. آنها كه در فضاي مجازي صفحه يا كانال شخصي دارند و مرتب در آن مطلب مينويسند، بسياري اوقات براي كاستن از تلخي اخبار و وقايع روز، به روشهاي مختلف، حرف حساب يا خبر را شوخيوار و با ادبيات طنز بيان ميكنند. در واقع اين روش اطلاعرساني، علاوه بر كاهش تلخي، باعث تخليه دق و دلي فرد هم ميشود؛ چرا كه دست او به جايي نميرسد و سكان امور در دستهاي آلوده يا ناآلوده ديگري است! گاهي تنها سلاح آدم، قلم و سخن او است و در دوران تلفنهاي هوشمند و آدمهاي كمحوصله و شبكههاي اجتماعي و هشتگهاي يكخطي به جاي كتابهاي چندجلدي، بعضيها تقويت و اثرگذاري قلم را در نمكين و طنزآلود شدن آن ميبينند (كه البته هميشه هم بيراه نيست!) ولي اينكه تا كجا ميتوان شوخي كرد و از چه سوژههايي ميتوان طنز نوشت؟! (اگرچه معمولا اين موضوع به تشخيص و شعور نويسنده و صاحب صفحه و كانال واگذار شده است) ظاهرا نياز به دقت و ملاحظهكاري بيشتري دارد!
- تشخيص سوژه غيرقابلشوخي
شايد هرگز پيش نيايد كه كسي را بابت ترند كردن شوخي در فضاي مجازي، در مورد يك موضوع غيرقابل شوخي كردن مجازات يا توبيخ كنند، ولي اين دليل نميشود كه مجاز باشيم موضوعات كاملا جدي و بسيار تلخ مرتبط با از دست رفتن جان انسانها يا پايمال شدن منافع ملي را دست بگيريم و با شوخي و طنز، اهميت آنها را در چشم مخاطب تقليل بدهيم! نمك چنين قلمهايي در فضاي مجازي (كه اين روزها مخاطب بيشتري نسبت به رسانههاي ديگر دارد)، قطعا سمي كشنده براي مخاطب نويسنده و عواطف او خواهد بود و اين خيانت نويسنده به مخاطباني است كه به او و قلمش اعتماد كردهاند و صفحه او را ميخوانند. مسلما شهادت عدهاي از هموطنان بيگناهمان بهدست تروريستها بعد از يك سفر زيارتي، سوژه مناسبي براي شوخي و طنز نيست يا حادثه تلخ برخورد دو قطار، آتشسوزي بعدش و كشته و زخمي شدن مردم مظلوم كه به كارآمدي بعضي افراد و سيستمها اعتماد كرده بودند، موضوعي نيست كه بتوان با آن شوخي كرد و دربارهاش مزه ريخت! قطعا نمك قلمهاي طنزنويس در اين موارد، مستقيما به زخم بازماندههاي اين عزيزان پاشيده ميشود و دل آنها را ميسوزاند.
- شوخي شوخي بازي نخوريد
تا حالا فكر كردهايد كه اين همه شوخي گرفتن مسائل روز و موضعگيريهاي نمكآلود در خصوص موضوعات مهم، ممكن است چه عواقبي داشته باشد؟! بعضي از عواقب آن را اين روزها شاهد هستيم و در گوشيهايمان، در كانالهاي خبري مختلف در شبكههاي مجازي، پيامش را دستبهدست ميكنيم و ناغافل كار به جايي ميرسد كه عدهاي شوخي و طنزمان را نشانهاي از بيخيالي و ناآگاهيمان تلقي ميكنند و ديگر برايمان ذرهاي هوش و ذكاوت قائل نميشوند! مثلا مورد داشتهايم كه طرف در فلان مقام، براي جمعي از مخاطبان فيلم بازي ميكند و ناشيانه اشكي ميريزد و ميبيند مخاطبي كه تا ديروز همهچيز را به شوخي ميگرفت، امروز در كمال ناباوري، به اشك اين مقام مسئول هم رحم نميكند، آن را هم به شوخي ميگيرد و جوايز بينالمللي بازيگري را در پيامهاي طنز مختلف، حوالهاش ميكند! البته اين جامعالاطراف بودن مخاطب ايراني هم، بهخودي خود ستودني است؛ اما پرسش اصلي اين است كه چه چيزي باعث ميشود كسي هوش و بصيرت مخاطب را آنقدر كم و قابلچشمپوشي ببيند كه بهخودش اجازه بدهد براي مخاطب، فيلم بازي كند؟!
- نگاهتان را عوض كنيد
اگر قرار است فقط در فضاي مجازي غور كنيد و اخبار و حوادث و... را از زاويه طنز بخوانيد و به همهچيز بخنديد، بهتر است بيخيالش بشويد و كلا كسب اخبار از فضاي مجازي را منتفي كنيد. در شبكههاي اجتماعي مجازي، صاحبان صفحهها و كانالها، براي افزايش مخاطب، بعضا به شوخيها و طنزنويسيهايي روآوردهاند كه آگاهانه و گاهي هم ناآگاهانه، مخاطب را نسبت به مسائل بسيار مهم و غيرقابل شوخي، بياعتنا و حتي قسيالقلب ميكند (خنديدن يا دستمايه خنده قرار دادن درد عدهاي كه در يك حادثه تروريستي يا تصادف وحشتناك كشته يا مجروح شدهاند، نشانه چيست و با چه قصدي اتفاق ميافتد؟!). اگر نگاهتان را به شبكههاي اجتماعي و فضاي مجازي عوض كنيد و بخواهيد بيش از يك فضاي نشاطآور و سرگرمي از آن برداشت كنيد، ماندن شما در اين فضا ميتواند براي بهروز ماندن، دريافت سريع و بهموقع اخبار و اطلاعات، افزايش بصيرت و قدرت تحليل از صحنههاي مختلف داخلي و خارجي و... برايتان مفيد باشد اما اگر صرفا قصد خنديدن و خنداندن، به هر چيزي و به هر قيمتي را داريد، اين فضا ممكن است خير دنيا و آخرت را برايتان دود كند برود هوا!
- قابلاعتمادها در فضاي مجازي
امام علي(ع) در فرازي از نامه خود به مالك اشتر فرمودهاند: «مردم دو دستهاند، دستهاي برادر ديني تو و دسته ديگر همانند تو در آفرينش هستند.» (نهجالبلاغه، نامه 53).در واقع، ايشان حس مسئوليت را از دايره مسلماني فراتر برده و به تمام همنوعان تعميم دادهاند؛ اما اين روزها عدهاي فقط رنج و غم چشمآبيها و آنورآبيها را به رسميت ميشناسند و خون ريختهشده مسلمانان تكانشان نميدهد، شايد هم برايشان عادي شده باشد! آنچه مسلم است، وفور اخبار و اطلاعات و خبرگزاريها در فضاي مجازي، از گروههاي مختلف و مواضع گوناگون، تشخيص حق و باطل را سخت و احتمال درهمآميختن كمي از حق با كمي از باطل و گمراهشدن مخاطبان را بيشتر ميكند. همانقدر كه بياطلاعي از پيرامون و اخبار روز، براي يك فرد مسئوليتپذير و دغدغهمند ناپسند است، اتكا به اطلاعات غلط و منابع ناموثق ميتواند او را دچار خطا و زيان كند. پس اگر ميخواهيد از فضاي مجازي و شبكههاي اجتماعي براي تأمين بخشي از اطلاعات خبري روزانهتان استفاده كنيد، بكوشيد خبرگزاريها و كانالهاي صادقتر و موثقتر را پيدا كنيد و از آنها بهره ببريد.