درست بعد از نماز صبح، آهنگ زندگي روزمره شروع ميشد. اول سماور را بيدار ميكرد و نان ميخريد و بساط صبحانه را فراهم ميكرد. اهل خانه كه بيدار ميشدند همهچيز آماده پذيرايي از يك صبح بانشاط بود. هميشه با خود ميانديشيدم كه شبخيزي او، چرا صبحگاهش را به خواب نميآلايد و روزش نيز چون شبانگاهان در انديشه خير و نيكي است؟ روزي سر اين راز را از او پرسيدم: چگونه شبخيزي و خويشتنباني و راز و نياز با خداوند در زندگي روزمره انسانها جريان مييابد؟ و معيار اينكه پارسايي انسانها به بار بنشيند چيست؟ پاسخي بسيار تاملبرانگيز از زبان اميرمومنان برايم نقل كرد: عبادت شب بايد نتيجهاش را به 4طريق در روز نمايان سازد:
نخست: پارساي پرهيزكار در زمان كار و تلاش حليم و بردبار است كه نتيجه آن سازگاري و همزيستي مسالمتآميز با همنوعان است. انسان متقي با مردم چنان است كه مردم از دست و زبان او در امانند و بهدنبال انس و الفت با او هستند. رفتار او چنان است كه نيكان را درس ميآموزد و بدان را متنبه ميكند.
دوم: پارسايان هماره بهدنبال دانشاند. گويي علم و حلم 2 بال پرواز آدمي به قلههاي انسانيت و دين است. از اينرو اوقاتشان را صرف بهترين چيزها كه فراگيري دانش است، ميكنند.
سوم: روزگاران را به تكليف الهي خويش كه خدمت به مردم و گرهگشايي از آنان است ميگذراند و بر اين امر اصرار ميورزد. او همواره به اين كلام امير بيان، واقف است كه خير هرچند اندك، اما نبايد كوچك گرفته شود كه آن نيز منشا فضايل در جامعه است.
چهارم: در عين حال كه در جامعه زندگي ميكند و فعاليتهاي اجتماعي او برقرار است اما به حدود الهي واقف و پايبند است. او خويشتن خويش را نگاهبان است، پاي خود را كج نمينهد. در حقيقت مصلح است و خويشتنبان و هرگز پاي از مرز نيكي و عدالت فرا نمينهد.
اينجا بود كه با خود انديشيدم، شب و روز متقين با هم پيوندي نيكو دارد؛ شب مقدمه روز است و روز مقدمه شب. امامعلي(ع) در بيان صفات پارسايان فرمودند: شباهنگام بيدارند و به نماز و خواندن قرآن، با همه وجود مشغول هستند و در روز پرچمدار علم و حلماند؛ نيكوكار و خودنگهباناند.