نفع اصلي را كساني ميبرند كه از طريق كانالهاي نرم و رسانههاي خود و نيز از طريق پيروان سادهانديش فرق مختلف اسلامي، سعي ميكنند كارهاي خودشان را پيشببرند. در دين اسلام، بر عقل و عقلمداري بسيار تأكيد شده است چرا كه يك مسلمان پاكدل ولي كم عقل ميتواند سربازي در سپاه دشمن باشد و ضربههاي بيشتري بزند. هفته وحدت فرارسيده است؛ هفتهاي كه بهانهاي به ما ميدهد براي بازخواني رابطه شيعه و سني در گفتمان انقلاب اسلامي. البته اين نكته آنقدر مهم است كه نيازي به بهانه ندارد و هر روز و هر ساعت بايد دربارهاش فرهنگسازي كرد. اما ما شيعيان ايران زمين، چه وظايفي در برخورد با برادران اهل تسنن خود داريم؟ بد نيست نگاهي به سفارشهاي ديني رسيده در اين زمينه داشته باشيم.
- درك نادرست از وحدت اسلامي
قبل از هر چيزي، بايد معناي وحدت را بدانيم. وحدت، بهمعناي اين است كه همه ما مسلمانيم و نبايد وارد اختلافات خانمانبرانداز شويم؛ ضمن اينكه ميتوانيم از عقايد خودمان نيز با رعايت شرايط اسلامي، دفاع كنيم. متأسفانه مشاهده ميشود كه برخي از شيعيان، تصور ميكنند بايد به زور برادران اهل تسنن را شيعه سازند. اين، اشتباه است. ما مكلف به انجام تكليفمان هستيم. تكليف ما، نگاه انداختن به رفتار اهلبيت(ع) است. آنها با رفتار و اخلاق و منش خود ديگران را دعوت به اسلام راستين ميكردند؛ نه با اجبار و آزار رساندن به ديگران. در واقع دعوت راستين، از جايي شروع ميشود كه ما خودمان تقوا و بايستههاي اسلامي را رعايت كنيم. وگرنه اگر جز اين باشد، بزرگترين عالم هم كه باشيم نميتوانيم ديگران را دعوت به صراط راستين سازيم.
- نگاه به مثابه برادر ديني
طبق روايات وارده، برادران اهل تسنن، برادران ديني ما هستند و بايد با آنها همچون برادران ديني رفتار كنيم. يكي از اصحاب صادق اهلبيت(ع) از وي پرسيد كه شيعيان در معاشرت با فك وفاميل و نيز ديگر مردمي كه همدين و هم مذهب ما نيستند، چه كنند؟ او فرمود: «به رهبران خود بنگريد كه مقتداي شما هستند و با مردم (منظور غيرشيعيان) به همانگونه معاشرت كنيد كه رهبران شما معاشرت ميكنند؛ به خدا سوگند كه رهبران شما از بيماران مردم عيادت ميكنند، جنازههايشان را تشييع ميكنند، در محضر قضاتشان حاضر ميشوند و شهادت ميدهند، امانت آنان را نگهداري ميكنند و باز پس ميدهند.» (گزيده كافي، ج 1، ص348) مفهوم چنين حرفي، آن است كه ضمن پايداري بر عقايد برحق خودمان، كاملا برادرانه و صميمانه با اهل سنت معاشرت كرده و اگر گاهي نيز فضا را براي توجيه و توضيح عقايد خودمان مناسب ديديم، نسبت به توجيه درست آنها اقدام كنيم؛ اما نه توجيه و توضيح اجباري و فارغ از زمان و مكان مناسب. در كل قاعده اين است كه اين رفتوآمدها و برخوردها، نبايد منجر به سست شدن در عقايد راستين خود شيعيان شود؛ وگرنه اگر اين قاعده رعايت شود، مشكلي در برقراري ارتباط نبوده و نيست و اتفاقا به آن سفارش شدهايم.
- مقابل ناسزا، مهرباني كنيد
بارها در روايات متعدد شنيدهايم كه حتي وقتي به ائمهاطهار(ع) دشنام ميگفتند، باز هم مراعات كرده و اخلاق اسلامي را به نمايش ميگذاشتند چرا كه همه ما موظف به رعايت اخلاق اسلامي هستيم. پس حتي اگر گاهي نيز توهينها و سوءرفتارهايي از عموم اهل تسنن، كه اهل لجاجت نبوده و صرفا جهل به موضوع دارند، مشاهده شد، بايد طبق اخلاق اسلامي رفتار شود. در روايتي ديگر از حضرت صادق(ع) آمده است كه در گفتوگو با ابن مسكان، گفتهاند: «گمان ميكنم هرگاه كسي نزد تو ناسزايي به حضرت علي(ع) بگويد، اگر بتواني او را بكشي، چنين خواهي كرد.» ابن مسكان ميگويد: گفتم بلي، فدايت شوم! قسم به خدا چنين هستم! امام فرمودند: «اين كار را انجام نده! به خدا قسم! گاهي ميشود كه ميشنوم كسي به علي(ع) ناسزا ميگويد، درحاليكه بين او و من جز ستوني فاصله نيست، پس پشت ستون مخفي ميشوم و پس از فراغت از نماز، از كنارش گذشته، به او سلام كرده و با او مصافحه ميكنم».(مستدرك الوسايل، ج12، 259)
- با پيروان مذاهب ديگر اينگونه باشيم
در كتاب وسائلالشيعه، فصلي داريم درباره برخورد شيعيان با اهلسنت؛ به نكتههاي جالبي هم اشاره كرده است. مهمترين نكتههايي كه در اين زمينه اشاره شده است، عبارتند از: امانتدار بودن نسبت به اهل سنت، عيادت از بيماران آنها و حتي شركت در تشييع جنازهشان و نيز داشتن حسن خلق نسبت به آنها و همچنين، اداي حقوقي از آنها كه بر گردن ما هست؛ مثل حق همسايگي ( وسائل الشيعه، ج12، ص5) بهعبارت سادهتر و طبق احاديث ديگري كه مرحوم كليني نقل كرده، بايد كه با غيرزبانمان دعوتكننده ديگران به تشيع باشيم و جوري نباشيم كه ننگ اهلبيت(ع) محسوب شويم. ديدهايد كه ديگران درباره كشورهاي پيشرفته مثل آلمان، ژاپنو... چطور صحبت ميكنند؟ بايد رفتار ما شيعيان نيز چنين باشد؛ جوري كه ديگران به واسطه حسن رفتار و اخلاق اجتماعي ما، به سرزمينهاي شيعه مهاجرت كرده و با حقيقت آشنا شوند.
- خيابان دوطرف شيعه و سني
ارتباط شيعيان و اهلتسنن يك خيابان يك طرفه نيست بلكه خياباني دوطرفه است و هر دو طرف، بايد اخلاق و دورانديشي اسلامي را رعايت كنند. با توجه به گستردگي مخاطبان ما و اينكه برادران اهل تسنن نيز جزو خوانندگان ما هستند، بد نيست اشاره كنيم كه اهل تسنن نيز در اين باره، بايد نكات پيش گفته را رعايت كنند. ماموستا حسيني، امام جمعه موقت سقز در اينباره معتقد است:«از ديرباز در ايران و در ميان مسلمانان شيعه و سني كمال رفتار مسالمتآميز برقرار بوده و تاريخ گواه است كه روحانيون اهلتسنن پيش از انقلاب با چاپ و تكثير اعلاميهها و تصاوير امامخميني(ره) و تبيين جايگاه انقلاب اسلامي، سعي در مبارزه با نظام طاغوت داشتهاند و پس از انقلاب هم همواره به ياري جمهوري اسلامي شتافتهاند».
و نيز گفته است كه «ايجاد وحدت ميان مسلمين ضامن زندگي مسالمتآميز ميان آنهاست. وحدت اسلامي عامل عزت و قدرت مسلمين و ممانعت از استيلاي دشمنان بر جان و مال و ناموس آنان است كه با احقاق آن ميتوانند دركنار يكديگر از رشد جريانات افراطي و تكفيري جلوگيري كنند». اين چنين است كه زندگي مسالمتآميز اهل سنت با اهل تشيع زير چتر امنيت جمهوري اسلامي، ميتواند در مسير دورانديشي ديني و اخلاق اسلامي تعبير شود؛ امري كه حتي اهل سنت نيز بايد نسبت به عملياتي كردن آن جدي باشند.