هرچه تند ميروم
هرچه تند ميدوم
نميرسم به تو
روي خط عابر پياده
ايستادهام
گريه ميكنم ولي در اين غروب خستهي شلوغ
هيچكس
در جواب من
حرف ديگري نميزند
به غير «بوق»!
راه رفتهام
هزارتا دوراهي و سهراهي و چهارراه را
آه اي خدا!
خودت به من نشان بده
راه و چاه را
فائزه فرزانه، 16 ساله
خبرنگار افتخاري از خرامه
- موجها
فكر نكن
به گذشتههايت
موج ها را ببين
هيچوقت به پشت سرشان نگاه نميكنند
زهرا غنيمتي
17ساله از جويبار
- تكرار
متنفرم
از آدمهاي تكراري
چرا دست برنميداري
از نيامدن
مهديس ذكايي
خبرنگار جوان از ساوه
تصويرگري: هليا معيريفارسي، 15 ساله، خبرنگار افتخاري از لاهيجان
- تماشا
من
مثل همه نيامدهام
پايين پايت، سنگ جمع كنم
روي خنكيات، شنا
يا روي تنت قايقسواري كنم
آمدهام
فقط تماشايت كنم
اجازه؟
ياسمين الهياريان، 16ساله
خبرنگار افتخاري از شهرري
- درخت شعر
حس ميكنمش... خدا به من پر داده
يك بوته «شكفتن» معطر داده
از دفتر من، تالاپ! چيزي افتاد
انگار درخت شعر من بر داده!
سارا درهمي،15ساله
خبرنگار افتخاري از يزد