اين زوج موفق هماكنون براي 80نفر بهطور مستقيم اشتغالزايي كرده و برند ايراني« اطمينان » را در پوشاك خلق كردهاند.با اين زوج مشهدي همكلام شديم تا راز موفقيتشان را با ما درميان بگذارند. شايد اينكه يك زوج علاوه بر محيطخانه در محيطكار هم، همه روزه دوشادوش يكديگر باشند، براي شما هم جالب باشد.
شايد حاج محمود حسينپورحجار، پدر جواد حسينپور آن زمان در سال 1332كه در خيابان ارگ مشهد دوزندگي داشت، هيچ موقع فكرش را هم نميكرد كه اسم مغازه خياطياش با تدبير فرزندش، تبديل به برندي معتبر در صنعت پوشاك در مشهد بشود. جواد حسينپور كه امروز به آقاي اطمينان معروف شده است درباره پدرش ميگويد: «من درست كار كردن را مديون آموختههاي پدرم هستم؛ آموختههايي كه پيش از آنكه بر زبان جاري بشود در عمل ديده ميشد و من موبهمو آنها در ذهنم ضبط و ثبت ميكردم. شايد مهمترين نكتهاي كه از ايشان دريافت كردم اين بود كه فهميدم، بركت كار خيلي مهمتر از درآمد حاصل از آن است. و حالا اگر از من بپرسند پربركتترين كار دنيا چه كاري است، بيگمان ميگويم خياطي».
- شروع با يك پايه چرخ
جواد حسينپور كه عضو خانه صنعت و معدن هم است با اشاره به نخستين جرقههاي ذهنياش براي كارآفريني ميگويد: «هميشه ديدن واحدهاي توليدي از كودكي برايم جذاب بود و البته جذابتر اين بود كه داستان زوجهاي موفق در محيط كار را در گوشهوكنار جهان بخوانم. دقيقا همان اوايل ازدواجمان بود كه زمزمههاي توليد در خانهمان به راه افتاد و دستبهكار شدم براي عملي كردن آرزوي ديرينهام و سال 80نخستين كارگاه خياطي را به راه انداختم البته فقط با يك پايه چرخ خياطي. از سال80تا 85كار را ساده ادامه ميدادم تا اينكه سال 1385همسرم وارد كار شد و جديتر بحث توليد را با هم دنبال كرديم». مليحه مدبري هم كه حالا ديگر فقط يك خانم خانهدار نيست از وارد شدن به اين عرصه و محيط كارش حسابي راضي است؛«من از زمان ازدواجم به فعاليتهاي اجتماعي علاقه داشتم و هميشه دنبال فرصتي بودم تا توانايي خود را محك بزنم. دوست داشتم بدانم اين موضوع علاقه به فعاليت اجتماعي، در وجود من صرفا يك علاقه ساده است يا نه، توان و قدرتش را هم دارم؟ تا اينكه با همسرم تصميم به كارآفريني گرفتيم؛ كارآفرينياي كه به جرأت ميتوان گفت از هيچ شروع شد و حالا يكي، دو سال است كه واقعا زحمات چندين سالهمان به ثمر نشسته است.»
- استانداردهاي ديني و دنيايي
اين روزها اگر سري به قسمت استخدامي آگهيهاي روزنامهها بزنيم، كمتر ميبينيم يا شايد اصلا نميبينيم كه جايي نوشته باشد، كارگر بدون تخصص را آموزش ميدهيم و بعد استخدام ميكنيم. اما كاري كهآنها انجام ميدهند دقيقا همين است. جواد حسينپور در اين رابطه ميگويد:«ما در اين مجوعه بهدنبال جذب نيروي حرفهاي و پيشرفته نميرويم. اصطلاحا دنبال لقمه حاضر و آماده نيستيم. ما در مجموعهمان قسمت آموزش داريم و بعد از گذشت دوره 2ماهه آموزشي، فرد به شرايط مطلوب مورد نياز ما ميرسد و ميتواند پاي چرخ بنشيند و كار كند. طوري كار را يادش ميدهيم كه اگر از مجموعه ما به هر دليلي بيرون رفت، كار را بلد باشد و بيكار نماند». مليحه مدبري با گلايه از اجحاف و ناعدالتي كه در حق برخي كارگران در كارخانهها و كارگاههاي مختلف صورت ميگيرد به رفتار جديدشان در اين عرصه اشاره ميكند؛«در بازار، خلاف جريان رود شنا كردن كار بسيار سخت و مهلكي است؛ چرا كه تغيير دادن جو بد موجود در بازار كار يكي، دو نفر نيست اما ما از ابتدا سعيمان بر آن بود كه مقابل سنتهاي غلط بايستيم. بهطور مثال ما حقوق و حتي مزاياي زن و مرد را يكي پرداخت ميكنيم و به نوعي با اين رويكرد جديد، تابوشكني كردهايم. من و همسرم در اين مورد خيلي مصمم بوديم تا اين اتفاق بيفتد و هماكنون در اين موضوع الگويي شدهايم براي خيلي از واحدهاي توليدي ديگر. اگر از من بپرسند سختترين كار در بازار چه كاري است، ميگويم از بين بردن همين عرفهاي غلط در كسب و كار.» هماكنون در اين مجموعه، حدود 80نفر بهطور مستقيم تحت پوشش بيمه و قانون كار هستند، و اين يعني لبخند رضايت بر لبهاي 80خانواده ايراني نشسته است. جواد حسين پور ادامه ميدهد:« در ابتدا و شروع كارمان برايم سؤال بود كه آيا ما ميتوانيم كاري را مطابق با استانداردهاي بينالمللي و ديني مان داشته باشيم يا خير؟ در ادامه كار به پاسخ رسيدم و فهميدم اگر بخواهيم ميتوانيم، همه چيز منوط به خواسته خودمان است، اگرچه كه با سختيهايي همراه است».
- سودي چند جانبه...
بدون شك هر كاري كه با تفكر و برنامهريزي و همراه با نيت خيرباشد به ثمر مينشيند. مليحه مدبري ميگويد:«اگر همه ما به كارهاي روزانهمان از زاويهاي ديگر نگاه كنيم، قطعا كارمان را طوري انجام ميدهيم كه از جنبههاي ديگر هم بتوان از آن بهرهبرداري كرد. در واقع كار، زماني مفيد فايده است كه سود چندجانبه داشته باشد. ما در استخدام از اين زاويه به جذب افراد نگاه ميكنيم؛ بهطور مثال در زمان استخدام، اولويت استخداممان با زنان سرپرست خانوار است. ديگر اين استخدام يك استخدام ساده نيست بلكه از چند جهت براي جامعهمان مفيد است. در موردآقايان هم ما نيروهايمان اكثرا جوان و مجرد به كار وارد ميشوند و در عرض كمتر از يك سال ازدواج ميكنند؛ چرا كه مجموعه، شرايطي را فراهم ميكند كه فرد اطمينان خاطر پيدا كند كه ميتواند زندگي مشترك داشته باشد».
اين زوج كارآفرين با اين كار نشان دادهاند كه فقط جلوي پا را نديدهاند و به آينده و جلوتر هم نظر داشتهاند. جواد حسينپور با اشاره به همين موضوع ميگويد:«حتي ما در حال پيگيري اين هستيم كه بتوانيم كودكان كار، بدسرپرست يا بيسرپرست را به مجموعه بياوريم و كار خياطي را رايگان به آنها بياموزيم تا فردا براي خانواده و جامعهشان مفيد باشند. اگر هر واحد توليدي چند نوجوان را بدين صورت جذب كند و كاري را يادشان بدهد در سالهاي بعد آن نوجوانان به جواناني بدل ميشوند كه كاربلد هستند و بعيد است كه بهدنبال راه خلاف بروند».
- دعوا در محيط كار بيشتر از محيطخانه
شايد جذابترين سؤال از اين زوج كارآفرين اين باشد كه دعواهاي منزل را به محيط كار هم تسري ميدهيد يا خير؟ مليحه مدبري در پاسخ ميگويد:«دعواهايمان در منزل بسيار كم است و بيشتر تنشها و دعواهايمان به محيط كار برميگردد كه البته خيلي خفيف است و آن هم به تفاوت در طرز تفكر آقايان و خانمها برميگردد؛ بهعنوان مثال خانمها در مسائل مالي منظمتر عمل ميكنند درصورتي كه آقايان خيلي راحتتر رفتار ميكنند. ما اگر بحثي هم داريم مربوط به حوزه كارمان است چرا كه هر دو هدف مشترك داشته و هر كداممان هم در همين رابطه دغدغههاي مختلفي داريم». جواد حسين پور با لبخندي بر لب حرف همسرش را تأييد ميكند:«بله. واقعا تنشهاي ما مربوط به محيط كار است. خيليها از ما ميپرسند كه شما زن و شوهر شب و روز با هم هستيد از هم خسته نميشويد؟! درصورتي كه اصلا اينجوري نبوده و نيست. ما سعي ميكنيم به رابطهمان فراتر از يك زندگي خصوصي نگاه كنيم. درك متقابل، چه در محيط كار و چه خانواده، از جنگ و جدال جلوگيري ميكند چرا كه هر دوي ما يك هدف را چه در كار و چه در خانه دنبال ميكنيم و همين موجب شده است كه بسيار كم قهر و آشتي ميانمان صورت بگيرد. هر خانوادهاي كه موفق است، فقط يك نفر در آن موفقيت نقش نداشته است، بلكه تمام خانواده با هم بايد بخواهند كه خوب زندگي كنند؛ من يك دختر 10ساله دارم كه او هم به ما در موفقيتمان كمك ميكند؛ بهعنوان مثال من خيلي وقتها كه به مشكل مالي برخوردهام، با توكل بر خدا و كمك خانواده آن را حل كردهام. من بهعنوان يك كارفرما نميتوانم به كاركنانم بگويم كه پول ندارم ولي اين را به خانوادهام كه ميتوانم بگويم و در اين امر، درك آنهاست كه كمكم كرده و ميكند».
- ضمانت جنس فروخته شده
وارد تمام شعب پوشاك اطمينان كه بشوي برگهاي كه دور تا دور مغازه نصب شده است خودنمايي ميكند. برگهاي كه رويش بزرگ نوشته شده است: «جنس فروخته شده پس گرفته ميشود». جملهاي كه اتفاقا برعكسش را در خيلي از مغازهها ميتوان رويت كرد. جواد حسينپور راجع به اين نوشته ميگويد:«پدر مرحوم من از قديم به چنين چيزي اعتقاد داشت. عقيدهاش بر اين بود اين پولي كه ما در قبال فروش پوشاك دريافت ميكنيم، بهصورت امانت دست ماست و زماني كه مشتري كالا را برد و احساس رضايت نسبت به آن داشت، آن موقع پول را به شكل حلال صاحب ميشويم. لذا ما براي همين و با همين عقيده اين نوشته را روي قفسههاي پوشاك گذاشتهايم. اين كار قطعا برگرفته از آموزههاي ديني ماست و بايد در بازارهاي ما بيشتر جريان داشته باشد». يكي ديگر از كارهاي قابلتوجهي كه آقاي حسينپوردر مغازهاش براي فروش پوشاك به تازگي راه انداخته، برگه ضمانت كالاست. ضمانت بيقيدوشرط حتي پس از شست و شو براي لباسي كه مشتري خريداري ميكند. او بر اين باور است كه اين كار باعث ميشود كه توليدكننده از پايه، كار را درست و اساسي انجام بدهد. شايد براي رونق گرفتن كسب و كار بازار اجناس ايراني از اين قبيل طرحها براي همه توليدكنندگان داخلي نياز باشد؛ چرا كه همگان از خريد كالاهاي با پشتوانه و ضمانت قطعا استقبال ميكنند.
- همه زیر یک سقف
معمولا کارخانهها و کارگاهها به خصوص در صنعت پوشاک به راحتی اجازه ورود به همگان نمیدهند؛ حتی بازرسان با مشکل وارد اینگونه فضاها میشوند چه برسد به افراد عادی. جالب است بدانيد،مجموعه اطمینان یکی از مجموعههایی است که در این مورد هم سنتشکنی کرده است.جواد حسینپور که عضو اتحادیه فروشندگان پوشاک نيز هست دراین باره سخني به میان میآورد:« درب واحد تولیدی ما همیشه بر روی همه باز است چون تمام استانداردهای لازم را رعایت کردهایم، حتی خریدار هم میتواند برای بازدید به کارگاه بیاید.به قدری فضای سالمی را در کارگاه فراهم کردهایم که از وجود هیچ کسی ترس و واهمه نداریم. برای همه لباسکار مشترک تهیه دیدهایم و به نوعی رویه اشتباهی را که معمولا در فضایقدیمی بود کنار گذاشتهایم چرا که تمام هدفمان این است که کالای ایرانی با کیفیت بالا به دست مشتری برسانیم.»
هدف همه دوزندگان در این مجموعه تولید کالایی با کیفیت است. فضایی دوستانه که گوشهای از پرچم اقتصاد مقاومتی مبتنی بر تولید داخلی را بالا برده است. ملیحه مدبری از این فضا میگوید:« جو صمیمی و دوستانه ای میان کارکنان ما وجود دارد.خانه خریدن، ماشین خریدن، ازدواج و بچه دار شدن کارکنانمان ما را هم خوشحال میکند و معمولا در روزهای خوشی دیگران، بساط شیرینی خوردن هم فراهم است. ما یک صندوق قرضالحسنه کوچک هم داریم که به هر یک از کارکنان که تقاضا داشته باشد وام میدهیم، این کار را خودمان راه انداختهایم میان خودمان. ما در واحد تولید فقط 80 نفر زیر یک سقفکار نمیکنیم بلکه از آن بالاتر، در كنار هم زندگی میکنیم.»
- حمايت از كار و سرمايه ايراني
هنگامي كه شعار سال 1391«توليد ملي، حمايت از كار و سرمايه ايراني» عنوان شد همان موقع گفته شد كه بخش اساسي اين شعار را مردم تشكيل ميدهند. حالا هم خود مردم حرف اول را در رونق گرفتن توليد داخلي ميزنند. جواد حسين پور اولويتش را در خريد، انتخاب كالاي ايراني ميداند:«ما چون خودمان توليدكننده ايراني هستيم، حمايت از كار و سرمايه ايراني را به خوبي درك ميكنيم. ما به خوبي درك ميكنيم كه اگر جنس ايراني خريداري شود يك نفر سود نميبرد بلكه چندين و چند خانواده از آن بهرهمند ميشوند؛ بهعنوان مثال شخصي كه از ما يك پيراهن معمولي ميخرد، حداقل 80خانواده از آن نان ميخورند و منفعت ميبرند. اگر اين نگاه فراگير شود، اقتصاد ايران بهمعناي واقعي تكان ميخورد. ما خودمان در وسايل منزل و ساير چيزها تا حد امكان از جنس ايراني خريداري و حمايت ميكنيم. واقعا در خيلي از اجناس، جنسهاي ايراني با كيفيت بالا و قابلقبولي در بازار ارائه ميشوند. خدا را شكر، الان با فرهنگسازي انجام شده هم توليدكننده وظيفه خودش ميداند كه كالايي با كيفيت بالا توليد كند و هم مصرفكننده حمايت از اين كالاي با كيفيت را وظيفهاي مهم براي خود ميداند».
- صادقانه و آگاهانه ادامه ميدهيم
هر كاري كه مطابق با علم و دانش روز پيش برود، بعيد است كه به سادگي زمين بخورد؛ بهخصوص حالا كه توسعه علم از صنعت پوشاك تا ذرات نانو تكنولوژي را دربرميگيرد. مليحه مدبري روي همين موضوع و بر دانش محوري در كارشان تأكيد ميكند:«ما از ابتدا سعيمان بر اين بود كه نگاه دانش محوري در حوزه توليد و فروش پوشاك داشته باشيم. خيلي از استادان دانشگاه در مجموعه ما مشاوره ميدهند و ما را ياري ميكنند و همين امر ما را نسبت به بقيه رقيبان جلو مياندازد». جواد حسينپور حرف او را اينگونه ادامه ميدهد: «دوستان ما هيچ موقع ما را تنها نگذاشتهاند. همه ميگويند خراب رفاقتيم و ما اتفاقا آباد رفاقتيم. ما در هر جايي كه احساس ضعف كردهايم با همان نگاه دانش محور از دوستان و متخصصين اين امر كمك گرفتهايم. براي پيشبرد كارمان و بالا بردن كيفيت كالاي ايراني از دانش روز دنيا به طور مداوم بهره ميبريم و بايد بدانيم اقتصاد مقاومتي كه يكي از اصول اساسي آن نگاه به توليد داخلي است، زماني نتيجه ميدهد كه توليد داخلي نيز مبتني بر علم روز دنيا باشد، حتي در پوشاك. آري اگر صادقانه بناي كاري گذاشته شود و در مرحله بعد آگاهانه ادامه پيدا كند، بايد گفت احتمال عدمموفقيتش صفر است.»