او كه سالها رياست دادگاه جزايي شهرستان فسا را برعهده داشته با صدور احكام جايگزين حبس و شلاق و جريمه نقدي، ضمن متنبه كردن كساني كه مرتكب جرم شده بودهاند باعث كاهش ورودي مجرمان به زندان شده است. اين قاضي 46ساله معتقد است كه احكام جايگزين و استفاده قضات از احكامي كه تأثير فرهنگي و تربيتي به همراه داشته باشد بيشتر ميتواند فرد مجرمي را كه سابقه سياهي در پروندهاش ندارد نسبت به جرم خود آگاه كند و او را در مسير درستي قرار دهد. او حتي قبل از مصوبشدن قانون احكام جايگزين در قانون مجازاتهاي اسلامي از احكام جايگزين استفاده ميكرده است. با او درباره راه و رسم انتخاب اين احكام و نظرات او درباره راه جديدي كه پيموده است همكلام شديم.
- داستان 10سال پيش
احكام جايگزين حبس كه به شكل قانوني در آيين دادرسي جديد پيشبيني شده راه را براي قضات باز كرده است تا به جاي حبس متهمان و فرستادن آنها به زندان، از احكامي كه ضمن متنبه كردن مجرمان تناسب با جرم دارند استفاده كنند. اين قانون در حالي در آيين دادرسي ديده شده است كه تا سالها قبل جايگاه رسمي نداشت و من 10سال قبل با بررسيهاي لازم و سليقه خودم چنين احكامي را صادر ميكردم. با توجه به نبود جايگاه قانوني چنين احكامي بايد ظرافتهاي خاصي به خرج ميدادم و در بعضي از جرائم كه متهم سابقه كيفري نداشته و زندان فرستادن او نميتوانست راه مناسبي براي متنبهكردن او باشد از احكام جايگزين استفاده ميكردم.
- زندان راه آخر است
13سال بهعنوان رئيس دادگاه جزايي شهر فسا در استان فارس بودم و طي اين مدت احكام جايگزين حبس بسياري صادر كردم كه با استقبال زيادي نيز همراه بود و اثرات بسيار مطلوبي در زمينه كاهش جرم در اين شهر داشت؛ بهطور مثال زماني كه پرونده 2پسر جوان كه به جرم حمل مشروبات الكلي دستگير شده بودند را بررسي كردم مشخص شد فاقد سابقه كيفري هستند و از طرف ديگر مشروبات الكلي مصرف نكردهاند. مجازات قانوني آنها شلاق و جريمه نقدي بود اما اطمينان داشتم كه شلاق نميتواند تأثير مطلوبي داشته باشد به همين دليل از مجازاتهاي جايگزين استفاده كردم. از آنها خواستم تا كتاب گناهان كبيره آيتالله دستغيب را مطالعه و بخش مربوط به مصرف مشروبات الكلي را به خوبي ياد گرفته و بعد از مدتي آموختههايشان را در يك امتحان بازگو كنند. خوشبختانه هردوي آنها به خوبي اين كتاب را خوانده بودند و از نظر شرعي متوجه شدند كه اين جرم چه تبعاتي دارد.
در بحث تصادفات نيز ميتوان از مجازاتهاي جايگزين استفاده كرد و من طي اين سالها با صدور احكامي مانند خريد كلاه ايمني به جاي حبس و جزاي نقدي، بيش از هزار كلاه ايمني در اختيار ادارات و راهنمايي و رانندگي شهر فسا قرار دادم. متأسفانه هر سال بيش از 25هزار نفر در تصادفات جادهاي كشته ميشوند و بيش از 5 هزار نفر نيز زخمي و بالغ بر 50 هزار نفر از كار افتاده ميشوند. صدمات مالي خودروها نيز ميلياردها تومان برآورد شده است. در اين ميان اگر احكامي مانند حبس براي رانندگان متخلف يا كساني كه مقصر شناخته ميشوند صادر شود زندانهاي ما مملو از اين افراد خواهد شد اما ميتوان از احكام جايگزين استفاده كرد. در پروندههايي كه رانندگان مقصر حادثه، سابقه كيفري نداشته و توانسته بودند رضايت شاكي را نيز جلب كنند از احكام جايگزيني مانند خريد كلاه ايمني استفاده ميكردم؛ بهطور مثال در يكي از اين پروندهها جوان متخلفي را به خريد 150كلاه ايمني محكوم كردم و اين كلاههاي ايمني را در اختيار ادارات مختلف شهر قرار دادم تا به موتورسواران بدهند.
در يكي ديگر از پروندهها معلمي كه در تصادف با موتورسواري باعث زخميشدن او شده بود از دادگاه خواست تا در زمان صدور حكم به او كمك شود. از آنجا كه اين معلم سابقه كيفري نداشت به جاي صدور حكم جريمه از او خواستم تا به تعداد دانشآموزان و معلمهاي مدرسهاي كه در آن تدريس ميكرد مسواك و خميردندان تهيه كرده و آنها را در اختيارشان قرار دهد.
پرونده ديگري براي تخفيف در حكم 2 جوان متخلف از آنها خواستم تا بيش از 100جلد كتابهاي كنكور و تست تهيه كنند و آنها را براي مطالعه داوطلبان كنكور در اختيار كتابخانههاي شهر قرار بدهند.
در يك پرونده جزايي ديگر كه مربوط به تصادف در جاده روستايي بود با صدور حكم براي متخلف او را محكوم كردم كه براي مدرسه روستا كه سرويس بهداشتي مناسبي نداشت چند چشمه سرويس بهداشتي درست كند. گاهي اوقات در برخي از پروندهها متهم را محكوم به آموختن يك حرفه ميكردم.
در يكي از اين پروندهها به متهم كه پسرجواني بود 6 ماه مهلت دادم تا جوشكاري بياموزد. اين جوان پس از آموختن جوشكاري و گرفتن پروانه مهارت توانست مشغول بهكار شود.
يكي از نكات جالبي كه در اين سالها با آن مواجه شدم اين بود كه متهماني كه محكوم به پرداخت جريمه نقدي ميشدند وقتي با پيشنهاد من مبني بر خريد كلاه ايمني مواجه ميشدند استقبال ميكردند و به جاي پرداختن جريمه 50هزار توماني حاضر ميشدند تعداد 30كلاه ايمني به قيمت 600هزار تومان خريده و در اختيار موتورسواران شهر قرار بدهند. در 13سالي كه در شهر فسا كه در 140كيلومتري شيراز قرار دارد رئيس دادگاه بودم با صدور اين احكام سعي كرديم تا از وقوع جرائم پيشگيري كنيم و نتيجه آن كاملا ملموس بود.
- حكم جايگزين يعني چه؟
زندان همواره بهعنوان يكي از سنگينترين مجازاتهاي تعيين شده در قوانين هر كشور براي مقابله با افراد مجرم درنظر گرفته شده است و هدف آن هم محدوديت و دور ساختن آنان از جامعه و سلب آزادي براي تنبيه مجرمان است. اما با وجود سابقه طولاني كيفر حبس، اشكالاتي جدي بر اين نوع مجازات وارد است كه ميتوان به جرمزا بودن محيط زندان، بروز مشكلات معيشتي و اقتصادي براي خانواده مجرم و تحميل هزينههاي قابل توجه به دولت براي نگهداري از زندانيان اشاره كرد. دراين ميان چند سالي است كه موضوع «مجازاتهاي جايگزين حبس» وارد سياستهاي كلي قضايي كشورمان و قانون مجازاتهاي اسلامي شده است و تعدادي از قضات نيز براي مجرماني كه به دلايل عمدي و غيرعمدي مرتكب جرمي شدهاند ولي سابقه كيفري نداشتهاند احكام جايگزين صادر كردهاند. نگاهي به اين نوع احكام و همچنين دلايل قضات براي صدور چنين احكامي نشان ميدهد كه تأثير آنها بسيار بيشتر از حبس و شلاق بوده و توانسته است ضمن متنبه كردن متهم از تكرار جرم پيشگيري كند.
- به خاطر حكم جايگزين، جان يك نفر نجات پيدا كرد
يك خاطره از كسي كه حكمجايگزين خريد 150 كلاه كاسكت دريافت كرد
هنوز هم با يادآوري آن روز تلخ دستانش به لرزه ميافتند؛ روزي كه ناخواسته مرگ را براي يكي از بهترين دوستانش كه از اقوام مادرياش هم بود رقم زد. آن روز 15سال بيشتر نداشت و شوق موتورسواري و ويراژ دادن در خيابانهاي شهر باعث شد تا تجربه دردناكي را در اين سن كم كسب كند. وقتي سردي دستبند آهني را دور دستانش حس كرد باور كرد بايد خود را براي رفتن به پشت ميلههاي زندان آماده كند؛ جايي كه تنها در فيلمها و سريالها ديده بود. دست تقدير او را در مسيري قرار داد تا پرونده قضايياش توسط قاضي بلاغي رسيدگي شود و او با صدور حكم جالبي مانع از به زندان افتادن مرتضي شود؛ صدور حكم خريد 150كلاه كاسكت براي موتورسواران شهر مجازاتي بود كه او و پدرش آن را اجرا كردند و با اين كار ، خطر مرگ را از جان 150موتورسوار شهرستان فسا دور كردند. مرتضي از آن روز و حكمي كه مسير زندگياش را تغيير داد اينگونه ميگويد: در شهرستان ما، فسا بسياري از مردم كارگر ساختماني هستند و بسياري از آنها نيز موتورسوار هستند.
شايد بتوان گفت 80درصد مردم اين شهر با اين وسيله تردد ميكنند. روز حادثه با حسين، پسر يكي از اقوام مادريام كه دوست صميميام بود سوار بر موتور تصميم گرفتيم براي تفريح به بيرون از شهر برويم. همانطور كه در حركت بوديم ناگهان خودروي نيساني بهشدت با ما تصادف كرد به حدي كه دوستم دچار آسيب شديدي شد. هردوي ما را به بيمارستان منتقل كردند. من زخمي شده بودم اما از وضعيت حسين خبر نداشتم. از نگاه نگران اطرافيان متوجه شدم اتفاق بدي براي او افتاده است. دستم شكسته بود و مرا به اتاق عمل بردند و پلاتين در دستم قرار دادند. از اطرافيان سراغ حسين را گرفتم و متوجه شدم وقتي هردو زمين خوردهايم. ضربه شديدي به سر حسين وارد شده و همين ضربه باعث مرگ او شده است. باور نميكردم كه يك لحظه غفلت باعث مرگ او شده باشد و من در اين حادثه مقصر بودم. هيچ كدام ازما كلاه كاسكت نداشتيم و من بدون گواهينامه موتورسواري ميكردم. پرونده در كلانتري تشكيل شد و در اختيار دادگاه قرارگرفت. پدرم تلاش زيادي كرد تا من به زندان نروم. تا مرحله تكميل تحقيقات، با سپردن وثقيه آزاد بودم. هر شب كابوس ميديدم و خودم را در پشت ميلههاي زندان و در ميان افراد خلافكار تصور ميكردم. خوشبختانه خانواده حسين نسبت به من رضايت دادند و اعلام كردند شكايتي ندارند اما بهدليل رانندگي بدون گواهينامه و از جنبه عمومي جرم محكوميت سنگين زندان در انتظارم بود.
پرونده پس از تكميل تحقيقات در اختيار قاضي بلاغي قرار گرفت. او بسيار قاضي مقتدر و در عين حال مهرباني است. قاضي بلاغي بعد از جلسه محاكمه به من و پدرم گفت با توجه به رضايت خانواده حسين، پرونده از جهت رانندگي بدون گواهينامه بررسي شده و با توجه به مواد قانوني ذكر شده در قانون مجازات اسلامي، مرتضي بايد به حبس و جريمه نقدي محكوم شود. شنيدن نام زندان لرزه به تنم انداخته بود. قاضي دادگاه با توجه به درخواست پدرم مبني بر اينكه مرا به زندان محكوم نكند و همچنين نداشتن هيچ سوءسابقهاي، پيشنهاد جالبي را مطرح كرد. قاضي بلاغي به من و پدرم گفت با توجه به اينكه شهرستان فسا موتورسواران زيادي دارد و بسياري از موتورسواران براي رفتوآمد از موتور استفاده ميكنند به جاي حبس، تعداد 150كلاهكاسكت تهيه كرده و آن را در اختيار دادگاه قرار دهيم تا بين موتورسواران شهر توزيع كنند.
پيشنهاد خوبي بود ومن و پدرم اين حكم را پذيرفتيم و پدر اين تعداد كلاهكاسكت را تهيه كرد و بار نيسان كرديم و به دادگاه برديم. قاضي بلاغي دستور داد تعدادي از اين كلاه كاسكتها در استاديوم ورزشي شهر بين موتورسواران توزيع شود و تعداد ديگري را نيز در اختيار ادارات قرار داد تا بين كارمندان و كارگران موتورسوار توزيع كنند. بعد از آن روز، پدر هيچگاه اجازه موتورسواري به من نداد و بعد از مدتي نيز مغازه فروش لوازم يدكياش را تعطيل كرد. تأثير اين حكم را بعد از مدتي با چشم ديدم. 2 سال بعد، صبح يكي از روزهاي تابستان وقتي در مغازه پدرم بودم مرد ميانسالي درحاليكه كلاهكاسكت ترك خردهاي در دست داشت وارد مغازه شد. او از ما خواست شيشه ترك خورده كلاهكاسكت را تعويض كنيم. پدرم به او گفت چرا اين كلاه را تعويض نميكنيد؟ مرد درحاليكه كلاه را محكم در دست گرفته بود گفت اين كلاه كاسكت شانس من است و مرا از مرگ نجات داده.
او گفت: 2 سال قبل دادگاه فسا تعدادي كلاه كاسكت در اختيار موتورسواران قرار داد و من چون وضع مالي خوبي ندارم نميتوانستم كلاه كاسكت بخرم. وقتي اين كلاه به من داده شد هميشه آن را روي سرم ميگذاشتم. چند روز قبل، وقتي از روستا به شهر بازميگشتم هوا تاريك بود و خودرويي با سرعت از مقابل به من نزديك شد و نور چراغهاي آن باعث شد تا تعادلم را ازدست بدهم و زمين بخورم. وقتي زمين افتادم سرم محكم با جدول كنار خيابان برخورد كرد ولي چون كلاهكاسكت به سر داشتم آسيبي به من وارد نشد و از مرگ نجات پيدا كردم. شنيدن اين جملات خيلي خوشايند بود و حكم قاضي بلاغي جان حداقل يك انسان را از مرگ نجات داد. تأثير اين حكم بسيار بالاتر از زندان رفتن من بود و بهطور حتم اگر به زندان ميافتادم اينگونه متنبه نميشدم و ممكن بود دست به كارهاي خلاف ديگري بزنم.
- اگر آگاه شوند، ادامه نميدهند
قاضي چوبينه معتقد است زندان بايد به آگاهي مجرمان كمك كند براي همين احكام جايگزين ميتواند موفقتر عمل كند
صمد چوبينه، رئيس دادگستري فيروزآباد فارس، سالها رياست دادگستري شهرستان فراشبند استان فارس را برعهده داشته. او يكي ديگر از قضاتي است كه از سال92 و پس از مصوب شدن قانون احكامجايگزين در چندين پرونده با صدور احكام جايگزين حبس و شلاق، ضمن اصلاح فرد مجرم و آگاه كردن او با انجام كارهاي تحقيقاتي، زمينه را براي بازگشت دوباره اين افراد به جامعه فراهم كرده است. اين قاضي جوان معتقد است احكام قديمي براي مجرماني كه سابقه كيفري ندارند و يا مرتكب جرائم خشن نشدهاند كارايي لازم را ندارد و اگر اين فرد به زندان محكوم شود چه بسا كه پس از آزادي از زندان دست به جرائم ديگري كه تا قبل از آن با آنها آشنايي نداشته بزند. او احكام جايگزين را به استفاده از تكنولوژي در عملهاي جراحي تشبيه ميكند و ميگويد با اين احكام ميتوان بدون عمل جراحي بيمار را درمان كرد.
مجموعه فضاي حقوقي كشور طي چند سال گذشته از جنبه انساني و جامعه شناختي به سمتي رفته است كه ديگر مجازات قديمي مانند حبس و شلاق پاسخگو نيست و نميتواند در برخي از جرايم باعث متنبه شدن مجرم شود. به همين دليل مجموعه قضايي نيز به اين فكر افتاد كه چگونه ميتوان كيفرهاي بهتري صادر شود كه علاوه بر كاهش جرم، باعث متنبه شدن مجرم نيز بشود. از سوي ديگر آموزههاي ديني اين اختيار را به قانونگذار داده است كه مجازاتهاي جايگزين براي مجرماني كه با ناسازگاري دست به اعمال مجرمانه ميزنند صادر كند. مجازاتهاي جايگزين از سال92 در قانون مجازاتهاي اسلامي گنجانده شد. قانون مجازاتهاي جايگزين را ميتوان به اين شكل تشبيه كرد؛ يك زماني در مورد يك بيمار نياز است با عمل جراحي و خارج كردن غده، بيمارياش درمان شود اما با پيشرفت علم پزشكي و امكاناتي مانند ليزر ديگر نيازي به عمل جراحي نيست.
نوع درماني كه براي جامعه نيز بايد تجويز شود متفاوت است. خوشبختانه طي 3 سال گذشته بيشتر قضات به اين سو رفتهاند كه مجازاتهاي ديگري را جايگزين مجازاتهاي سنتي كنند. در مجازاتهاي جايگزين حبس، چند ديدگاه وجود دارد؛ نگاه اول مربوط به قانونگذار و نگاه دوم مجريان قانون (قضات) است و سوم نگاه افكار عمومي جامعه. امروزه نگاه قانونگذار نسبت به سالهاي قبل بهترشده و تغييرات مهمي ايجاد شده است و نگاه قضات نيز نسبت به جاگزيني مجازاتها و كمتر صادر كردن احكام حبس و تخصيص آن به جرائم خشن مانند سرقتهاي مسلحانه و يا ديگر جرائم مهم مناسبتر شده است. اما هنوز افكار عمومي از دادگاه و قضات، مجازات مرسوم را ميخواهند و انتظار دارند بهطور مثال دادگاه همه معتادين را به جرم استعمال موادمخدر به زندان محكوم كند و اگر كسي مرتكب اخلال هر چند كوچك در نظم شد توقع دارند او را بلافاصله به زندان محكوم كنيم. رسانهها در اين ميان ميتوانند نقش مهمي در هدايت و روشن كردن افكار عمومي داشته باشند و آنها را متوجه اين واقعيت كنند كه ديگر مجازاتهاي قديمي براي برخي از جرائم كارايي ندارد و باعث اصلاح پذيري آنها نميشود. بايد تلاش كنيم جامعه بپذيردكه با مجازاتهاي جايگزين ميتوان شخص را نسبت به عمل مجرمانهاي كه انجام داده و عواقب آنها آگاه كرد.
- پروژههاي تحقيقي؛ جايگزين حبس
در چند پرونده كه براساس قانون بايد متهمان به حبس و شلاق و جريمه نقدي محكوم ميشدند با صدور مجازاتهاي جايگزين سعي شد تا آنها بهجاي رفتن به زندان و سپريكردن دوران حبس در كنار ديگر مجرمان، با كارهاي تحقيقاتي ضمن آشنايي با ابعاد و آثار نامطلوب جرمي كه انجام دادهاند نسبت به آن متنبه شوند. در پروندهاي كه تحت عنوان اخلال در نظم در اختيار من قرار گرفت پسر جواني تحتتأثير برنامه شبكههاي ماهوارهاي اقدام به اخلال در مراسم يادواره شهداي روستاي محل زندگيشان كرده بود. اين پسر با قطع برق باعث شده بود تا مراسم براي مدت زماني دچار اختلال شود. او بعد از بازداشت به جرم خود اعتراف كرد و با توجه به شكايت خانواده شهدا مجازاتي كه طبق قانون بايد براي او درنظر گرفته ميشد حبس و شلاق بود اما بايد قبل از صدور حكم موارد مهمي را درنظر ميگرفتيم. اين جوان بعد از گذراندن دوران حبس دوباره به جامعه بازمي گشت و اگر مجازات مرسوم را براي او صادر ميكرديم اصلاح پذيري او تقريبا غيرممكن بود و احتمال داشت دست به جرائم ديگري بزند. از آنجا كه احساس كردم او از جرمي كه مرتكب شده بود پشيمان است حكم حبس و شلاق او را معلق كردم و در عوض از او خواستم تا با گردآوري زندگينامه شهدا و عملياتهايي كه آنها در آن حضور داشتند و وصيتنامههاي آنها، يك كار تحقيقاتي انجام دهد. با اين حكم بهدنبال اين هدف بودم كه او با شهدايي كه هم سن و سال او بودند و براي دفاع از كشور جان خود را فدا كردند آشنا شود و بداند كه شهيد به هيچ گروه و نهادي وابسته نيست و آنها با وجود مشكلات اقتصادي و معيشتي از جامعه دفاع كردند تا ما امروز در امنيت و آسايش باشيم. ميخواستم او را با فرهنگ شهادت آشنا كنم. اين جوان اين كار تحقيقي را تهيه و به دادگاه ارائه كرد و خوشبختانه خانواده شهدا نيز وقتي تلاش او را براي شناخت زندگي فرزند شهيدشان ديدند از شكايت خود صرفنظر كردند.
- داستان نصاب ماهواره
همچنين در پرونده ديگري 2 جوان كه نصاب ماهواره بودند دستگير شدند و براساس قانون بايد جزاي نقدي چند ميليوني براي آنها صادر ميشد اما بررسيها نشان ميداد چنين احكامي عملا نتيجهاي درپي نداشته است. من حكم جزاي نقدي آنها را معلق كردم و خواستم تا هردو با يك كار تحقيقي، مقالهاي در ارتباط با اهداف دشمنان ايران در راهاندازي شبكههاي ماهوارهاي و انگيزه آنها از راه انداختن شبكههاي فارسي و پخش فيلمهاي غيراخلاقي تهيه كنند. از آنها خواستم تا نحوه برخورد ديگر كشورها با پديده ماهواره و تجربيات آنها را بررسي كنند. همچنين از آنها خواستم تا آثار منفي اخلاقي، اجتماعي و روحي برنامههاي غيراخلاقي شبكههاي ماهوارهاي روي نوجوانان را بررسي و با 20نفر از افرادي كه از ماهواره استفاده ميكنند و زندگيشان از هم پاشيده شده است مصاحبه كنند. آنها اين مقاله را كه با يك كار تحقيقاتي ويژه انجام شده بود تهيه و به دادگاه و همچنين ناحيه مقاومت بسيج ارائه دادند تا در برنامهريزيهاي آينده مورد استفاده قرار گيرد.