هرچه كه خودروها بنزين ميسوزانند و درست دود ميكنند در همين كاسه باقي ميماند و بيرون نميرود. تهران به اين دليل بهعنوان پايتخت انتخاب شد و رشد كرد كه منابع آبي خوبي داشت و در مركز كشور قرار گرفته بود و آن موقع خبري از خودروهاي بنزينسوز و كارخانهها و معادن شن و ماسه نبود كه بشود شرايط امروز را پيشبيني كرد. حالا آمار مرگومير ساكنان اين كاسه در روزهايي كه آلودگي هوا بيشتر ميشود، افزايش مييابد. اما اگر اين وضعيت مخصوص شهر تهران و عامل اصلي آلودگي هواي آن است پس شهرهاي كرج، اروميه، اصفهان، مشهد، تبريز، اراك، اهواز و... كه همه در شرايط كاسه و كوزه و استكان نعلبكي نيستند، چرا دچار آلودگي هوا شدهاند؟
روزانه 15- 10ميليون نفر در تهران رفتوآمد ميكنند و با وجود همه تبليغاتي كه درباره استفاده از وسايل حملونقل عمومي ميشود باز هم خيليها ترجيح ميدهند كه از خودروي شخصي استفاده كنند. در بدترين شرايط آلودگي هوا هم ميشود ديد كه تعداد خودروهاي تكسرنشين در شهر زياد است. بدتر اينكه تنها در تهران بيش از ۶ ميليون خودرو و موتورسيكلت در حال تردد هستند كه حدود يكميليون آن كاربراتوري و فرسوده است.
روشي كه در كشورهاي توسعهيافته براي كاهش آلودگي هوا بهكار گرفته شد محدوديت براي خودروهاي شخصي و در مقابل، افزايش حملونقل عمومي است. مسلما اين كار يكباره انجام نشده اما شهرهاي بزرگ در مدتزمان طولاني عليه خودروهاي شخصي و به نفع شبكه مترو، اتوبوسراني و دوچرخهها وارد عمل شدند. در لندن كه پيش از ديگر شهرها با مشكل آلودگي هوا روبهرو شده بود سختگيريهاي شديدي براي تردد خودروها وجود دارد و وارد شدن به معابر مركزي شهر نيازمند پرداخت هزينههاي فراوان است. در اين حالت صاحبان خودروها ترجيح ميدهند از شبكه حملونقل عمومي استفاده كنند. در آمريكاي شمالي براي خودروهاي شخصي انواع عوارض وضع شده است و ارگانهاي كشوري تا نهادهاي ايالتي و محلي ميتوانند برابر قوانين، مالياتهاي گوناگوني را از خودروها بگيرند. انواع برچسبهاي مدتدار كه روي اين خودروها نصب ميشود نشان ميدهد كه آيا عوارض مربوطه پرداخت شده و اين خودرو اجازه تردد دارد يا خير؟ با اين حال روشهاي ايجاد محدوديت براي خودروهاي شخصي در تهران تاكنون به نتيجه مؤثر نرسيده است و ايجاد محدودههاي طرح ترافيك و طرح زوج يا فرد هم به سرعت با توليد هرچه بيشتر خودروهاي غيراستاندارد بياثر ميشود.
ما الان در شرايط جنگ ميان خودروها و سلامتي انسانها قرار داريم. تا اينجا خودروها توانستهاند جلو بيايند و باوجود اينكه آدمها ميدانند اين دستگاههاي توليد گازهاي سمي زندگي آنها را به خطر مياندازند باز هم حاضر نيستند كاري براي بهتر شدن هواي تهران انجام دهند.
راه بهتر كردن وضعيت هواي پايتخت كم كردن خودروهايي است كه هر روز پشت راهبندان، بنزين را تبديل به دود ميكنند نه تعطيلكردن مدرسهها.