از آنجایی که کارهای مطالعاتی در حوزه رفتار سازمانی در سازمانهای رسانهای تاکنون به حدی از اشباع نرسیده است که کارهای مستقل در این خصوص ارائه شود، تاکنون بررسی رفتار کارکنان در سازمانهای رسانهای در قالب یک فصل از کتابهای مرتبط با مدیریت رسانه ارائه ميشد.
در کارهای کسانی مانند ژان دوبلان ویکس(2004) آلن بی آلباران(2008)، سی سورس و بارون(2010)، هالیفیلد(2010) و چارلز و برون(2016) و... بخشی را به عنوان نیروی انسانی در سازمانهای رسانهای شاهد بودیم. کارهای گفته شده به موضوع نیروی انسانی به طور عام و بیش از همه بر ضرورت و اهمیت نیروی انسانی در سازمانهای رسانهای ميپرداختند.
به ادعای نگارنده، کتاب تعهد کارکنان در مدیریت رسانه از استاوروس گرجیاس، اولین کتاب رفتارسازمانی تخصصی در حوزه مدیریت رسانه است که به طور مستقل چاپ ميشود. این کتاب با تمرکز بر مطالعات موردی که در سازمانهای رسانهای انجام شده در شش بخش ارائه شده است.
مفهوم اصلی و کلیدی که در این کتاب مباحث حول آن شکل ميگیرد، خلاقیت و تعهد سازمانی است که با توجه به اهمیت آن در سازمانهای رسانه ای، در هر فصل نویسنده تلاش ميکند مسیر رسیدن به خلاقیت سازمانی یا کارکرد آن در ایجاد تعهد به سازمان رسانهای و ... را با استناد به مطالعات موردی مورد بحث قرار دهد.
این کتاب به محدودهای خاص از موضوعات رفتار سازمانی ميپردازد اما ميتوان گفت این موضوعات کلیدی ترین موضوعات رفتار سازمانی در سازمانهای رسانهای است. به موضوعاتی مانند خلاقیت، تعهد، ارتباطات و ... که موضوعات اصلی در این حوزه محسوب ميشوند در این کتاب به خوبی بررسي شده است. نویسنده کتاب تلاش داشته تا با استناد به مطالعات مورد شواهدی برای مباحث نظری ایجاد کند که این خود ارزشمند بوده و در کارهای قبلی این حوزه کمتر دیده ميشود.
در بخش اول کتاب گرجیاس، به چگونگی توسعه تئوری مدیریت رسانه ميپردازد و یک روند تاریخی از شکلگیری تعاریف و مفاهیم این حوزه ارائه ميدهد که گرچه کامل نیست اما شروع خوبی برای ادعای اوست که قصد دارد اثبات کند جای خالی موضوع نیروی انسانی در مطالعات مدیریت رسانه احساس ميشود و پرداختن به این موضوع یکی از مسیرهای توسعه تئوری مدیریت رسانه است. نویسنده در فصول مختلف کتاب به این موضوع ميپردازد و به ادعای خود در هر فصل مفهومی ویژه مي دهد، که ميتواند این مسیر را هموار کند.
در بخش دوم با عنوانتعهد کارمندان و تغییرات سازمانی، نویسنده تغییر در سازمانهای رسانهای را که از جمله لوازم مقابله با محیط رقابتی این سازمان ها است، بیش از هر چيز منبعث از خواست و فعالیت مدیران میانی سازمانهای رسانهای ميداند که با راهبردهایی مانند ایجاد معنا ميتوانند کارکنان را با اهداف رقابتی سازمان همراه کنند. وی فرایندهای تنش زدا و کاهش استرس را در تغییرات سازمانی موثر دانسته و در این مسیر ميتوان کار وی را متاثر از لاچر و لوییس(2009) دانست.
در بخش سوم کتاب، با عنوانفرایندهای ارتباطی جهت رسیدن به تعهد کارکنان، نويسنده شکل گیری فرایندهای ارتباطی منعطف و باز را یکی دیگر از راههای افزایش تعهد کارکنان به سازمان رسانهای ميداند و دال مرکزی این ادعا بر این موضوع پایهریزی شده که اگر کارکنان درگیر مسائل مدیریتی شوند، ارتباطات با مدیران باز باشد و آنها اطلاعات شفاف دریافت کنند، در نتیجه تعهد به سازمان بالا خواهد رفت. نویسنده این موضوع را به کار کسانی مانند (Morgan &; Lewis,Schmisseur, & Weir, 2006; Zhang &Bartol, 2010) متصل ميکند.
در بخش چهارم کتاب با عنوان تدابیر و ترتیبات سازمانی برای مشارکت در جهت تعهد کارکناننویسنده به بررسی اجمالی تاریخچه توانمندسازی،مشارکت و تعامل در جهت تغییرات موفق و همچنین فهم مدیران از تعهد کارکنان میپردازد، و براي این هدف بیش از همه به کارهایی مانند دترت و باریس(2007)، تنجیرالا (2008) و سیبرت(2011) اشاره ميکند.
در بخش پنجم کتاب با عنوان تعهد کارمندان و بروز خلاقیت نویسنده، چگونگی شکل گیری خلاقیت در سازمانهای رسانهای را به عنوان اساسی ترین ابزار کار در این سازمان ها مورد بررسی قرار ميدهد. وی خلاقیت را حاصل فرایند مشارکت نظری و عملی در تصمیم گیری ها ميداند و با استناد به مطالعه میدانی زیانگ و بارتول(2010) و همچنین جانسون (2011) مباحث خود را پیش ميبرد.
در بخش ششم کتاب،خلاقیت کارکنان موضوع اصلی است که با بخش هایی مانند: درگیریهای احساسی کارکنان با اهداف سازمانی، اعتماد به نفس کارکنان و ... پوشش داده شده است. در این بخش نویسنده اصلیترین چالش برای شکل گیری خلاقیت در سازمان رسانهای را عدم وجود خودآگاهی کارکنان از تواناییهای خود دانسته است.
گرچه این کتاب مباحث نظری خوبی ارائه کرده و توانسته مطالعات میدانی مرتبط با آن را در هر بخش ارائه دهد اما ارتباطی از نوع چارچوب مفهومی بین این دو سطح را به خوبی نتوانسته ایجاد کند. با این حال چنين كاستي از اهمیت مطالب این کتاب نميكاهد، چراكه حوزه رفتار سازمانی در مدیریت رسانه در آغاز راه است و بسیار نیازمند کارهای شبیه به کتاب گرجیاس ميباشد.
در پایان، لازم است يادآوري كنم؛ مطالعه کتاب تعهد کارکنان در مدیریت رسانه از گرجیاس، براي همه کسانی که در حوزه رفتار سازمانی در سازمانهای رسانهای چه به صورت نظری و چه به صورت عملی درگیر هستند، خصوصا دانشجویان مفيد و مناسب است. گر چه متن کتاب در فصل هایی روان نیست و پراکندگی مطالب در بخش هایی مشهود است اما این کتاب توانسته سهم خوبی در پیشبرد ادبیات حوزه رفتار در سازمانهای رسانهای رسانه ایفا کند.
اين كتاب با نام "Employee Engagement in Media Management Creativeness and Organizational Development" توسط Stavros Georgiades در سال 2015 در لندن منتشر شده است.
* دکترای مدیریترسانه، مدرس دانشگاه تهران