در اين ميان تنها دست افزار براي مقابله با اين ترديدها و شبهه افكني ها بصيرت است. بصيرت يعني بينش و آگاهي و نگاهي نافذ كه بتواند حق را از ميان باطل بيرون كشد و رنگارنگي هاي فريباي هر آنچه غيرحق است، وبالش نشود. نگاه با بصيرت نگاهي است كه بازتابنده حقايق است و اين نگاه از چند مجرا به دست مي آيد؛ نخست بينشي از سر هوشمندي؛ آنكه با عينك هوشمندي و زيركي به اطراف بنگرد، درهاي حكمت را به روي خود باز بيند.
دوم خويشتن باني و پرهيز از گناه كه گناه، غبار روي ديدگان حقيق تبين آدمي نشاند. همچنين خويشت نباني و پارسايي، دنياي آدمي را جامعه برين ساخته و چراغي در برابر ديدگان بر ميافروزد تا آدمي عيبها و خطرها را بشناسد و فريب دشمنيها را نخورد.همانطور كه امامعلي(ع) فرمودهاند: در دنيا پرهيزگار باش تا خداوند ديده بصيرتات را روشن كند و عيبهايت را به تو بنماياند. و ديگر و مهمتر آنكه در مسير ترسيمي توسط اولياي الهي گام برداشتن؛ كه هر فعل و انفعالي آدمي را به مقصد نميرساند، بلكه بايد از آنان كه شمع محفل بشريتند پيروي كرد و در راه آنان گام برداشت، در اين صورت است كه ميتوان گامي استوار در جهت زندگي از روي آگاهي و بصيرت برداشت.
در طلب بصيرت، نبايد تن به كوتهنظري و سطحينگري داد. شياطين همواره درتلاشند تا با فضاسازي و فريبايي، عقل آدميان را زائل كنند. اگر آدميان ديدگاني عميق بر مسائل زندگي داشته باشند، شعبدهبازيهاي خناثان نميتواند آيندهنگريها را دفن كند و آدمي به سمت بصيرت گامي عميق برخواهد داشت. از ديگر موانع بصيرت، تعصب و عشق و علاقههاي مادي است كه زيباييهاي دنيا را پيش چشم آدمي جلوه ميبخشد و زمام عقل آدمي را در دست ميگيرد.
همانطور كه امامعلي(ع) فرموده اند: عشق و علاقه افراط گونه به هرچيز بينش آدمي را از بين برده و قلب او را بيمار ميسازد. سومين عاملي كه مانع بصيرت است آرزوهاي دنيوي است؛ آرزوهاي دراز آدمي را از حقيقت زندگي دورميكند و چشمانش را به روي حقايق ميبندد. به قول امامعلي(ع): آرزوهاي دراز و اوهامگونه چشم بصيرت آدمي را كور مي كند.