پدیدهای که بهعنوان یک دوست پذيرفتم؛ تنها دوست دنیا که بیشتر از یک نفر است؛ اعضاي تحریریه، خبرنگاران افتخاری و...
حالا از اولین دیدارمان هفت سال گذشته و چه حسی بهتر از اینکه روز تولدت با تولد دوستت یکی باشد؛ ما متولدان 15 دی ماه.
تولدت مبارک رفیق!
تولدت مبارک دوچرخه!
محمدحسین نادعلی، 12ساله از خرمآباد
- ما هر دو 16سالهايم
فکر کن صبح پنجشنبه باشد، در خیابان راه بروی و محض دلخوشی به روزنامههای دکه نگاهی بیندازی و ناگهان از لابهلای انبوه روزنامهها پیدایش کنی و حس کنی دوستی را یافتهای که مدتهاست از او دوری و در گوش برگهای درخت فریاد بزنی: ما هر دو 16سالهایم! ما نوجوانیم!
نیلوفر قاآنی، 15ساله از مشهد
- شانزدهمين ركاب
۱۶سال از اولین رکابی که زدهای میگذرد. 16سال است كه دوست و همدم خانهي ما شدهای. شانزدهمین رکابت را تبریک میگویم.
ساناز موسیپور،13ساله از تهران
يكي از همين روزها، گروهي از دوستان دوچرخه يعني ياسمين اللهياريان، سمانه سياهوشي، ساجده آقابابايي، مارال لطفي، ماجده پناهيآزاد، زهرا اميربيك، عليرضا پاداش، نگار جعفريمذهب و مجتبي مرتجي همراه با كيك 16سالگي تولد دوچرخه را جشن گرفتند.
- خبرنگار بازنشسته
دلم برات اندازهی همهي روزهای بد نوجوونیام که میخوندمت و حالم خوب میشد، تنگ شده.
تو یه درد شیرینی! خاطرهها دردند و بودنت توي خاطرههام شیرینه. خوشحالم كه هنوزم هستی. خوشحالم كه 21 سالمه و باز هم وقت خوندنت همون حسی رو دارم که قبلاً داشتم.
خبرنگار بازنشستهی افتخاری
الهه عبادی از تهران
- بوي دوستي
حرفهایت را دوست دارم. طعم کیکهای داغ مامان میدهد، بوی محبت و دوستی میدهد، بوی زندگی.
من بارها لب حوض وسط حیاط، کنار شمعدانی و نرگسها نشستهام و نوشتههایت را خواندهام. خلاصه کنم دوچرخهجان، من بارها با تو زندگی کردهام.
ستايش نوري، 13ساله از كرج
- چرخ خوبيها
کیک تولد بیارید تولد دوچرخه است/ تولد دوچرخهجون همین هفته است/ دوچرخه با شوق اومده به اینجا/ شونزدهساله نمیره از دل ما/ کاش همیشه بخندی تو دوچرخه/ چرخ تموم خوبیهات بچرخه.
نازنین حسن پور، 14ساله از تهران
- بهترين دوست من
دو سال از زماني كه براي اولينبار تو را در ميان برگهاي روزنامه پيدا كردم، ميگذرد. يك سال از من بزرگتري، اما بهترين دوست مني. تولدت مبارك!
فاطمه لاجوردي، 15 ساله از تهران
- نشريهي محبوب ما
دوچرخهی عزیزم، تولدت مبارک... تو ۱۶سالت شد، ولی به اندازهي همهي ما سن داری... تو هرسال با نوجوونها، نوجوونی میکنی. برای ۱۳سالهها، ۱۳سالهای و برای ۱۷سالهها، ۱۷ساله...
دوچرخهجان من، اگه همهي دنیا زیرورو بشه، تو نشریهي محبوب ما باقی میمونی. خدا تو رو برای همهي ما حفظ کنه. دوستت دارم مث همیشه!
مریم رضایی، 18ساله از تهران
- بهار نوشتن
روزی که پا به عرصه گذاشتی، ما با تو پا به عرصهي نوشتن گذاشتیم. با آمدنت بهار نوشتن را آغاز کردی. بیا و آرزو کن با تو تا بهاری دیگر همقدم باشیم.
یک دوچرخهنویس
کوثر مزینانی، 15ساله از سمنان
- يكميليونسالگي
تولد دوچرخه مبارکککککککککک! انشاءالله يكميليون سالگی!
مارال لطفي، 17ساله از تهران
- قدرت را ميدانم
نميدانی اگر به دنیا نمیآمد چه میشد و حالا که هست و افتخاربودن در کنارش را داری، چهطور میتوانی قدرش را بدانی و با واژهها به او بفهمانی از بودن در کنارش لذت میبری. دوست عزیزم تو همان کسی هستی که میخواهم از یادت نبرم و قدرت را بدانم.
پريا مشتاقي، 16ساله از تهران
- ماندگاري تو
كمكم دارد نوجواني به پايان ميرسد. خوشحالم با دوستي آشنا شدم كه مرا در نوجوانيام همراهي كرد. كسي كه لحظههايم را پر كرد.
اميدوارم هميشه نوجوان بماني و دوست خوب نوجوانها باشي.
شادي كردبچه، 17ساله از تهران
- رؤياي نوجوانها
پروانهها پرکشیدند. بلبلها آواز خواندند. ابرها به مهمانی رفتند و آسمان صاف و آبی شد. پنجرهها به سمت دریای خیالهای رنگی باز شدند. نوجوانها شهر را چراغانی کردند و فرشتهها برای تولدت لالایی خواندند و تو تا صبح رؤیای نوجوانها را خواب دیدی. امروز به یاد آن روز زیبا با فریادی پر از شادی ميگویم: «دوچرخهی عزیزم، تولدت مبارک!»
مریم خالقیهرسینی
15ساله از تهران
ليلا موسيپور، هانيه عسكري، غزل محمدي، فاطمه صديقي و آريا تولايي مهمانهاي گروه دوم بودند. فاطمه براي دوچرخه گلدانهاي كوچك كاكتوس هديه آورد.
- زندگی من و دوچرخه
دو سال قبل از اینکه به دنیا بیایم، تو متولد شدی... 16 برگ ضمیمهي هفتگی همشهری با نام دوچرخه، ویژهي نوجوانان. کمکم هم من بزرگ شدم و هم تو.
دوچرخهی عزیز، تولدت مبارک! امیدوارم تا 161616 شماره چاپ شوی!
نيلوفر نقدي، 14ساله از تهران
- همهي پنجشنبههاي جهان
دوچرخهي عزيزم، تولدت هزاربار مبارك! اميدوارم تا همهي پنجشنبههاي جهان منتشر بشي و روزهاي رنگي با خودت بياري.
مهديس ذكايي، 18 ساله از ساوه
- ركاب زدن پابهپاي تو
سلام به دوست خوب و قديمي! اميدوارم تمام كساني كه همراهت هستند و پابهپايت ركاب زدند، سالها در كنارت باشند و موفق باشيد.
صدف مهديپور از تهران
- همراه همیشگی
ذره ذرهي وجودم با توست. شعرهایم در چرکنویس درسها، در فایلهای نیمهکاره، در دفترچههای رنگی، همه از توست. ذهنم همراهت، گامهایم همراهت، رکاب میزنم با پدالهای کاغذی.
کاش میشد همیشه کنارت بمانم. میشود، میدانم میشود.
مهشید مختارشاهی،13ساله از اندیشه